حضور جریانانحرافیدر رسانههای اصلاحطلب
با افزایش فشارها بر جریان انحرافی و افزایش موج انتقادهای رسانه ای رسانه های ارزشی، مهره های رسانه ای این جریان تلاش فزاینده ای را برای استفاده از سایر پتانسیل های موجود در عرصه رسانه ای کشور به خصوص رسانه های اصلاح طلب آغاز کرده اند.
فارس: با افزایش فشارها بر جریان انحرافی و افزایش موج انتقادهای رسانه ای جریان اصولگرا، مهره های رسانه ای این جریان تلاش فزاینده ای را برای استفاده از سایر پتانسیل های موجود آغاز کرده اند. با افزایش فشارها بر جریان انحرافی و افزایش موج انتقادهای رسانه ای رسانه های ارزشی، مهره های رسانه ای این جریان تلاش فزاینده ای را برای استفاده از سایر پتانسیل های موجود در عرصه رسانه ای کشور به خصوص رسانه های اصلاح طلب آغاز کرده اند. گرچه جریان انحرافی به تقابل ذاتی بین جریان رسانه ای اصلاح طلب با شخص رییس جمهور و دولت نهم واقف است، اما به نظر می رسد که توسل به چنین رسانه هایی همانند پناه بردن به مار غاشیه است. *دشمنان دیروز و دوستان امروز زمان چندان دوری نبود که مسیح علی نژاد روزنامه نگار آن زمان رسانه های اصلاح طلب در یادداشتی با انتقادات گزنده از سفرهای استانی،در تمثیل سخیفی مردمی که برای استقبال از رییس جمهور گرد آمده بودند، به دلفین هایی تشبیه کرد که برای گرفتن ماهی از دست تماشاچیان هجوم می آورند. یادداشتی که به توقیف سریع روزنامه منتشر کننده یادداشت انجامید و داد اغلب فعالان و روزنامه نگاران حتی اصلاح طلب را درآورد. در همان زمان نیز اغلب آماری که از سوی معاونت ارتباطات و اطلاع رسانی ریاست جمهوری منتشر می شد، نشان از نارضایتی دولت از رسانه های اصلاح طلب داشت. اما به تدریج و با گذشت زمان این صف بندی ها تغییر کرد و منتقدین همیشگی دولت کارکرد دیگری یافتند. *معاون اولی، اولین ایستگاه شاید اولین افتراق دولت و دوستان قبلی رسانه های خبری در جریان انتصاب اسفندیار رحیم مشایی به عنوان معاون اول رییس جمهوری رخ داد. اغلب رسانه های اصولگرا که از انتصاب رحیم مشایی به عنوان معاون اول رییس جمهور و تعلل احمدی نژاد در مورد برکناری وی با توصیه های مقام معظم رهبری به خشم آمده بودند، به شدت انتقادهای خود را از دولت افزایش دادند. شاید از همان زمان بود که مشایی و حلقه یاران وی به این نکته پی بردند که بین آنها و رسانه های اصولگرا شکاف ایجاد شده است. *جریان انحرافی به سراغ آلترناتیوهای رسانه ای می رود این اختلاف نظر رسانه ای در جریان خانه نشینی احمدی نژاد به اوج خود رسید و چنان به وخامت گرایید که عملا جریان انحرافی را وادار به ایجاد آلترناتیوهای رسانه ای کرد. اولین گزینه در این میان راه اندازی سایت های بی نام و نشان موضع گیری در فضای مجازی بود که به ارائه اطلاعات بی نام و نشان می پرداخت. اما فیلتر شدن پیاپی این سایت ها درعرصه فضای مجازی سبب شد تا این راه به سرعت قدیمی شده و عملا از اعتبار بیفتد. از این رو به سرعت راه های جدی تری در دستور کار جریان انحرافی قرار گرفت. *رسانه های کاغذی و نیروهای اجاره ای افتتاح رسانه های کاغذی گوناگون تدبیر دیگری بود که در دستور جریان انحرافی قرار گرفت، اما واقعیت اینجا بود که این جریان فاقد نیروهای رسانه ای بود که بتواند این وظیفه را بر عهده بگیرد از این همین رو استفاده از نیروهای اصلاح طلب در دستور کار جریان انحرافی قرار گرفت. با راه اندازی نشریاتی همانند هفت صبح و هفته نامه یکشنبه سیل نیروهای اصلاح طلب به نشریات وابسته به جریان انحرافی سرازیر شد. البته استفاده از چنین عناصری در برخی نشریات وابسته دولت مسبوق به سابقه بوده است، به گونه ای که حتی گذشته نیز سبب اعتراض برخی نشریات اصولگرا از جمله کیهان را نیز فراهم آورد. *طعنه به نظام در این میان حتی اخباری نیز از مذاکره محرمانه جریان انحرافی با برخی روزنامه های اصلاح طلب برای تبلیغ برای این جریان منتشر شد. این سلسله اخبار که به نوعی برای نشان دادن اتحاد بین جریان انحرافی با ظرفیت های رسانه ای جریان اصلاحات صرف نظر از درستی یا نادرست بودن آن از سوی رسانه های اپوزیسیون و جنبش سبز منتشر می شد، بیشتر برای طعنه به مجموعه نظام بود که با پشتیبانی مردم نزدیک به هشت ماه در مقابل زیاده خواهی جریان کودتایی جنبش به اصطلاح سبز ایستاده بود و آن ها را شکست داده بود. حال به نظر می رسد که توپخانه رسانه ای که زمانی نظام را آماج حملات رسانه ای خود قرار داده بود، حالا خود را در اختیار جریان انحرافی قرار می دهد. *جذابیت غیر قابل اغماض جریان انحرافی برای رسانه های اصلاح طلب گذشته از تمام ابعاد این ماجرا شخصیت های جریان انحرافی علاقه ای شدید به مصاحبه با رسانه های اصلاح طلب دارند. گویی تریبون مورد اعتمادی که شخصیت جریان انحرافی در رسانه های اصولگرا نمی جویند، می توانند آن را در نشریه های اصلاح طلب پیدا کنند و از آن به بیان نظرات خود بپردازند. البته رسانه های اصلاح طلب نیز هزینه هایی برای چنین مصاحبه هایی نیز پرداخته اند. چه اینکه مصاحبه "جوانفکر" به عنوان رییس خبرگزاری دولت با روزنامه اعتماد سبب توقیف موقت این روزنامه شد و به این طیف از نشریات نشان داد که رفتن به سراغ حامیان جدید بدون شک برای آن ها بدون هزینه نخواهد بود. البته این گونه به نظر می رسد که جذابیت و فواید پرداختن به چنین سوژه هایی آن چنان برای این طیف از روزنامه ها جذاب است که نمی توان از آن صرف نظر کنند. در جدیدترین مصاحبه تفصیلی یکی از حامیان جریان انحرافی با یکی از رسانه ها، سوژه مصاحبه آن چنان از سوی مصاحبه شونده به بازی گرفته می شود که در برخی مواقع مصاحبه به یک لطیفه تبدیل می شود. *شاید پول این که در نهایت دلیل غایی گرایش روزنامه های طیف موسوم به اصلاح طلب به جریان انحرافی چیست، شاید باید به سراغ برخی دلایل مالی نیز رفت. روزنامه های کاغذی در ایران برای ادامه خود چاره ای جز گرفتن یارانه برای ادامه حیات خود ندارد و تنها برخی از آن ها به دلیل وابستگی به بنیاد های خاص و یا درآمد های ناشی از آگهی می توانند خود را سرپا نگه دارند. از این رو این رسانه ها چاره ای ندارند تا برای حفظ جریان یارانه های دولتی هر چند به صورت موقت به بلندگوی تبلیغاتی برخی از جریان ها تبدیل شوند. *دوستان فعلی شاید دشمنان آینده باشند پیش بینی این که این گرایش و همکاری تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد، بستگی مستقیم با جریانات آینده سیاسی ایران دارد. این که درنهایت هر گونه هم پیمانی در بالاترین سطح برای سربازان پیاده نیز تاثیر خواهد داشت و شاید این رویه ادامه پیدا کند و شاید دوستی سست فعلی تبدیل به یک دشمنی آتشین شود. این نکته ای است که که آن را تنها آینده روشن خواهد کرد.