روایت وارونه BBC از حملات به غزه
یک پایگاه خبری معروف ضدجنگ با اشاره به نوع پوشش اخبار حملات اسرائیل به غزه توسط رسانههای غربی بخصوص بیبیسی، مینویسد که آنها این اخبار را به گونهای روایت میکنند که حماس را مقصر کشتار معرفی میکنند.
فارس: در گزارشی که با عنوان «بیبیسی در گزارش خود از حمله اسرائیل به غزه تاریخ را به نوع دیگری مینویسد» در پایگاه ضدجنگ «استاپوار» منتشر شده، آمده است: تاریخ اتفاقاتی که در جریان است هم اکنون از نقطه نظر طرف قویتر مناقشه به رشته تحریر در می آید و خبرنگارانی که برای جریان اصلی رسانهای کار میکند با این روند همدست شدهاند. * بیبیسی خشونتهای جاری در غزه را مانور دفاعی از سوی اسرائیل گزارش میدهد شبکه خبری بیبیسی و بخصوص گزارشهایی که از سوی «جاناتان مارکوس» درباره حملات اخیر نظامی اسرائیل به نوار غزه تهیه میشوند، این خشونت را اندکی بیش از یک مانور سیاست دفاعی از سوی اسرائیل جلوه میدهد، اسرائیلی که حاکمیتش به نظر مارکوس به روشنی به دنبال برقراری آتشبس دیگری است. روز چهارشنبه، مارکوس نوشت که ترور «احمد سعید خالد الجباری» رئیس شاخه نظامی جنبش حماس کاری است که میبایست میشد. همانطور که مارکوس در گزارش خود درباره تهدیدات اسرائیل علیه ایران نیز اشارهای به غیرقانونی بودن این تهدیدات نمیکند، از نظر او، این ترور نشانه «عزم» بنجامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به اتخاذ اقدامی عملی است و گزینه نخست او در این راه بازگشت به سیاست ترور هدفمند است. * بیبیسی به اوباما حق داده بود، فهرستی برای ترور شخصیتها داشته باشد به استثناء واکنش رضایتمندانه بیبیسی به اخبار مربوط به فهرست اوباما برای ترور در ماه مه 2012 (که طی آن «مارک ماردل» سردبیر بخش شمال آفریقای بیبیسی تلاش کرد این فهرست ترور را نشانه میزان مراقبت و ملاحظه رئیس جمهور خواند) در کدام وضعیت دیگر یک خبرنگار بیبیسی گزارش سهلانگارانهای به سیاست ترورهای هدفمند که از سوی یکی دیگر از رهبران دنیا مطرح میشد، نشان میداد؟ از نظر خبرنگاران بیبیسی چند رهبر دیگر در دنیا هستند که حق دارند سیاست کشتار هدفمند را برای خود برگزینند؟ * در گزارش بیبیسی حرفی از تهاجم یا استفاده اسرائیل از زور علیه غزه به میان نمی آید اما مارکوس در تحلیل خود چنین مینویسد که «نهایت خطر» این گونه حملات این است که میتواند «در نهایت منجر به یک تقابل عمده زمینی شود». فقط کافی است به کلماتی که مطرح شده، توجه کنید. هیچ اسمی از واژه تهاجم یا حمله یا قوای نظامی در میان نیست و از عبارت «تقابل» استفاده شده که آن هم تقابلی که شرایط منجر به بروز آن میشود. در این جمله به نظر نمیرسد که اسرائیل طرف حمله کننده باشد بلکه در راستای ایجاد بازدارندگی و دستیابی به آتشبس پایدار به مجبور به تقابل شده است. * در گزارش بیبیسی تلاش می شود خود اهالی غزه را مسبب خشونت اسرائیل نشان دهد اما وقتی بحث حملات راکتی حماس به میان میآید، خبرنگار بیبیسی از عبارات و واژگان صریحتری استفاده میکند و اینگونه گزارش میدهد که «اخیرا حملات راکتی از سمت نوار غزه علیه اسرائیل افزایش یافته و حملات موشکی به خودروهای نظامی اسرائیل که در امتداد حصار امنیتی مرزی گشت میزنند، بیشتر شده است». در این گزارش در ادامه دفاع از رفتار اسرائیل با استناد به آن چه که «تحلیلها» میخواند اینگونه عنوان میشود که «شمار عناصر جهادی در نوار غزه افزایش قابل توجهی یافته است». به عبارت دیگر قرار است برداشت ما اینگونه باشد که مردم غزه خودشان بودند که این خشونت اسرائیل را موجب شدند. * بیبیسی تلاش دارد اینگونه فرض کند که اسرائیل خواستار حمله زمینی به غزه نیست مارکوس بعد از این که دلایل فراوانی برای توجیه حملات اسرائیلیها ارایه میکند (یعنی افزایش عوامل جهادی و گزینههای سیاستی پیش روی اسرائیل و طرح این که کاری است که میبایست، میشد)، به نوعی تلاش میکند که اینگونه فرض کند که «نتانیاهو تلاش دارد که از حمله تمام عیار زمینی به آن گونه که در عملیات موسوم به سرب گداخته در دسامبر سال 2008 انجام شد، اجتناب کند.» گزارش دیگری که اخیراً در پایگاه اینترنتی شبکه بیبیسی درباره عملیات سرب گداخته منتشر شد، به ما اینگونه میگوید که در سال 2008 «صدها فلسطینی در روز اول عملیات کشته شدند». بار دیگر به عبارات به کار گرفته شده دقت کنید. به این که حملات صورت گرفته «عملیات» بوده نه حمله. در عوض هرگز از پرتاب راکت از سوی حماس به اسرائیل با عنوان عملیات یاد نمیشود. * بیبیسی مخاطبان را از قضاوت درباره مقصر اصلی حملات به غزه دور میکند در نمونهای دیگر مشابه گزارشهایی که توسط جاناتان مارکوس ارایه میشود، میتوان به گزارشی نام برد که «جرمی باون» سردبیر بخش خاورمیانه بیبیسی نوشت. او اینگونه مطرح کرد که «خطر نوع عملیاتی که از سوی اسرائیل آغاز شده این است که افزایش تلفات در هر دو سو منجر به تشدید خشونت به نحوی میشود که از سوی هیچ کدام از طرفین قادر به کنترل نخواهد بود.» بار دیگر در این جمله آن چه که اسرائیل آغاز کرده با عبارت «عملیات» یاد میشود و نحوه روایت شرایط به صورتی که «هیچ کدام از طرفین قادر به کنترل نخواهند بود» خوانندگان را از هر گونه قضاوت و فرض درباره این که تحریک کننده این خشونت کدام طرف بوده، دور می سازد. * در گزارشهای خبری حرفی از تأثیر جنگ بر غیرنظامیان غزه به میان نمیآید با افزایش گمانه زنیها درباره این که ارتش اسرائیل برای یک حمله زمینی به نوار غزه آماده میشود، پایگاه اینترنتی شبکه بیبیسی در 15 نوامبر با دیدگاهی یک طرفانه به مناقشه پرداخت. صفحه اول آن پنج عنوان داشت. تصاویر در سمت راست صفحه قرار داده شده بودند. تیتر گزارش اول صفحه این بود که «موشکهای غزه به سمت تلآویو شلیک شدند». گزارش خبری صفحه نیز با عنوان «مسئله اسرائیل در قبال موشکهای غزه» بود. «انتقاد وزیر خارجه انگلیس از حماس»، «عزم حماس به ادامه راه جهاد» و «حماس بچههای ما را هدف قرار داد» دیگر تیترهای صفحه بودند. در این دست عنوانها اشارهای به اهالی غزه که هدف بمبارانهای اسرائیل هستند، نمیشود. خواننده ممکن است به این تردید گرفتار شود که مگر طرف دیگری که در آن سوی دیوار حائل قرار دارد،مشکلی دارد. از سویی اطلاعاتی مربوط به تأثیرات این حملات بر غیرنظامیان در نوار غزه تقریباً صفر است. تا روز پنجشنبه شمار زخمیهای غزه به 130 و کشتهها به 19 نفر رسید اما جزئیات مربوط به مرگ غیرنظامیان و تلفات از گزارشهای خبری حذف شده بودند. * اسرائیل بار دیگر مرتکب جرم سنگین «تنبیه جمعی» مردم غزه شده است در تحلیلی که از نحوه پوشش خبری بینالمللی درباره حملات اسرائیل به غزه توسط نوآم چامسکی، متفکر و فعال ضدجنگ معروف آمریکایی و دیگران ارایه شد، آمده است که «در صبح روز 12 نوامبر به سختی میشد حرفی از حملات نظامی اسرائیل به غزه در گزارشهای خبری پیدا کرد. حملاتی که در دو روز پیش از آن ادامه داشتند. با یک نگاه اجمالی به نیویورک تایمز و شبکه بیبیسی میشد به این امر پی برد.» به نوشته چامسکی و دیگر منتقدین، « در اخبار این رسانههای بینالمللی آن چه که در کانون توجه نیست گلولهباران و بمباران غزه است که تلفات فراوانی به همراه داشتند. این واقعیت که غیرنظامیان تلفات اصلی در این جنگ بودهاند نشان میدهد که اسرائیل ترور هدفمند را دنبال نکرده است بلکه کشتار جمعی مردم را دبنال کرده است و بار دیگر مرتکب جرم سنگین «تنبیه جمعی» مردم شده است. * رسانههای غربی همه مسئولیتهای درگیری را به حماس نسبت میدهند در این رسانهها، مسئولیت هرگونه تشدید خشونت میان اسرائیل و غزه بطور جدی بر دوش حماس افکنده میشود. تیتری در روزنامه گاردین در این باره آماده است که «همزمان با تشدید درگیریها در غزه، اوباما به مصر فشار آورد تا حماس را کنترل کند.» * رسانهای حرف از ضرورت توقف حملات از سوی اسرائیل به میان نمیآورند ایده دیگری که از سوی رسانهها به آنها پرداخته نمیشود این است که اسرائیل میتواند و باید حملاتش را متوقف کند (هیچ نشانههای دال بر محکومیت نقض آتش بس از سوی اسرائیل در این گزارشها دیده نمیشود). این امر را میتوان در گزارشی که از سوی روزنامه انگلیسی گاردین آمده، مشاهده کرد. این روزنامه نوشت که محمد کامل عمر وزیر امور خارجه مصر از آمریکا خواسته بر اسرائیل فشار آورد تا حملات علیه غزه را متوقف سازد. * گزارشهای بیبیسی از مرگ غیرنظامیان اسرائیل بهانه نتانیاهو برای توجیه کشتار در غزه گذشته از این، گزارش بیبیسی درباره مرگ غیرنظامیان اسرائیلی در این حملات، فضا و بهانه لازم را به بنیامین نتانیاهوو میدهد که کشتههای غیرنظامیان در غزه را توجیه کند. این رسانهها به ما میگویند که نتانیاهو گفته که «حماس به عمد موشکهایش را نزدیک کودکان قرار داده است». پیام این خبر روشن است. یعنی اگر کودکی فلسطینی کشته شود، این امر بخاطر رفتار اسرائیل نیست بلکه بخاطر شبهنظامیان شیطان صفتی است که این وضع را به بار آوردهاند. * رسانهها چندان به ترور صورت گرفته توسط اسرائیل که منجر به درگیری شد، نمیپردازند در گزارشهای رسانهای تاکنون تلاش شده پرداختن به تروری که منجر به بروز این درگیریها شد، تضعف شود و بطور کلی خبر مربوط به ترور احمد نباهین جوان 20 ساله فلسطینی در 5 نوامبر و نوجوان 13 سالهای که هنگام بازی فوتبال در بیرون از منزلش در 8 نوامبر کشته شد، حذف شده و در عوض تلاش میشود حملات اسرائیل به عنوان اقدامی دفاعی جلوه داده شود. تاریخ این حوادث اکنون از نقطه نظر طرف قویتر درگیری روایت و نگاشته میشود و خبرنگاران جریان اصلی رسانهای دنیا در این روند همدست هستند.