آقازادهها برای انگلیس لابی میکنند/ برای انگلیسیها باید شمشیری غلاف شده همراه با لبخند داشت!
در دوران آقای خاتمی یادمان هست که دولت ایران سعی کرد با حسن نیت وارد مذاکره با غرب شود، اما انگلیسی ها خودشان را در راس گفتگوهای انتقادی قرار دادند. از همین رو انگلیس همواره در از بین بردن فرصت های دیپلماتیک در روابط ایران و غرب نقش جدی و کلیدی داشته است. الان هم دولت آقای روحانی باید مراقب این سیاست انگلیس باشد.
کد خبر :
325491
سرویس سیاسی « فردا »- 8 آذرماه 1390 بود که در پی ورود جمعی از دانشجویان معترض به سفارت انگلیس در تهران، انگلیس بهطور یکجانبه اقدام به قطع روابط با ایران کرد. پس از آن دولت این کشور اعلام کرد دیپلماتهایش را از خاک ایران خارج خواهد کرد و خواست ظرف 48 ساعت دیپلماتهای ایران از انگلیس خارج شوند. پس از تعطیلی سفارتهای دو کشور، سفارت سوئد در تهران حافظ منافع دولت بریتانیا و درمقابل سفارت عمان در لندن، حافظ منافع دولت ایران شد. با استقرار دولت جدید در ایران، نخستوزیر بریتانیا در نامه تبریک به روحانی نسبت به ارتقای روابط ابراز علاقه کرد. پس از آن محمدجواد ظریف و
ویلیام هیگ، وزیران خارجه دو کشور در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در دیداری معاونان خود را مامور کردند تا موضوع ارتقای سطح روابط را بررسی کنند. در این خصوص اما طی روزهای اخیر خبرگزاریها گزارش کردند که روابط ایران و انگلیس از اول اسفند بهطور مستقیم پیگیری میشود. معاون اروپا و آمریکای وزارت خارجه نیز در این باره گفت که از روز پنجشنبه روابط ایران و انگلیس در سطح کاردارغیرمقیم و بدون حضور حافظ منافع از سر گرفته میشود. از همین رو سراغ به منظور تحلیل روابط ایران و انگلیس در طول یک قرن اخیر، به ویژه در سال های بعد از انقلاب اسلامی ایران، سراغ یکی از
کارشناسان مسائل بین الملل رفتیم. گفتگوی «فردا» با حشمت الله فلاحت پیشه را در ادامه بخوانید. - آقای فلاحت پیشه، به عنوان بخش ابتدایی گفتگو، بفرمایید که چه ارزیابی از روابط ایران و انگلیس در سال های پیش از انقلاب دارید؟ 2 کشور در طول تاریخ باعث رونق گرفتن انگلیس شدند. استعمار هندوستان و شبه استعمار ایران در واقع سبب شد تا این کشور از قرن هجدهم به بعد بتوانند شکل و شمایلی به خود گرفته و انقلاب صنعتی داشته باشد. نوع رابطه انگلیس با ایران در سال های قبل از انقلاب با
دیدگاه استعماری تعریف می شد و
از سال 1306 هجری که نخستین چاه نفت در مسجد سلیمان به بهره برداری رسید، از آن زمان ما دیدیم که انگلیسی ها حاکم و مالک بر نفت ایران شدند و در بهترین شرایط فقط 16 درصد از سود فروش نفت را به ایران می دادند. حتی در سال 1933 میلادی تغییری در این میزان سود ایجاد شد، اما در ادامه بازهم تاراج نفت ایران توسط انگلیسی ها ادامه داشت. حتی می توان گفت که صندوق ذخیره ارزی انگلیس برای اولین بار با پول تاراج نفت ایران شکل گرفت. در سال 1970 میلادی هم وقتی جنبش ملی شدن صنعت نفت شکل گرفت و انگلیسی ها فهمیدند که باید ایران را ترک کنند، از آن زمان بازهم فعالیت های ویرانگر این کشور در ایران
ادامه داشت. نوع رفتار انگلیس با کشورهای مستعمره نیز اینگونه بود که بعد از غارت، کشور مستعمره را به یک ویرانه تبدیل می کردند. - انقلاب اسلامی ایران دست انگلیسی ها را از ایران برچید. اما انگلیس این بار درخارج از مرزهای ایران به فعالیت هایش علیه ایران پرداخت. چند نمونه از اقدامات انگلیسی ها در سال های بعد از انقلاب علیه ایران را ذکر می کنید؟ به عقیده من انگلیسی ها عقده از دست دادن منافع خود در ایران را هیچ وقت فراموش نمی کنند که به واسطه انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت. در دامن انقلاب انگلیسی ها به شدت نقش ضد انقلابی بازی کردند و در طول جنگ نیز جزو حامیان اصلی صدام
بودند. حتی همین حالا نیز اسنادی که در خصوص حملات شیمیایی صدام به مناطق ایران وجود دارد نشان می دهد که برخی از شرکت های تحویل دهنده سلاح شیمیایی به عراق، همین شرکت های انگلیسی بوده اند. بنابراین عراق، انگلیس و آمریکا جزو متهمان اصلی استفاده سلاح های شیمیایی صدام علیه ایران بودند. انگلیس بعد از جنگ نیز در سیاست تحریم، بایکوت اقتصادی و هجمه سیاسی علیه ایران وارد عمل شدند و در موضوع هسته ای نیز در کنار آمریکا به اقدامات افراطی علیه ایران پرداختند. در آخرین اقدام نیز انگلیسی ها به حدی در امور داخلی ایران دست اندازی کردند که در سال 88 اقدامات و برنامه های گسترده ای
را علیه نظام اسلامی ایران انجام دادند که در پایان نیز این مسئله سبب شد تا روابط دو کشور قطع شود. - ارزیابی شما از سیاست دولت های نهم و دهم نسبت به انگلیس و رابطه با این کشور چیست؟ در دوران اقای احمدی نژاد کلا نوع رفتاری که ایشان داشت سبب شد تا میزان چالش های ایران با کشورهای غربی بیشتر شود. حتی در این دوران در برابر انگلیس بحران افزایش یافت. در این دوره اختلافات خیلی جدی تر شد و نمود این ماجرا نیز در تحریم ها و صدور قطعنامه بود. در طول دوران دولت های نهم و دهم 6 قطعنامه با فشار انگلیسی ها علیه ایران صادر شد و در مجموع سیاست های دو کشور نسبت به هم منفی بود. - حالا بعد
از گذر از دوران سیاست های دولت احمدی نژاد، خبرهایی در خصوص از سرگیری روابط دو کشور به گوش می رسد. به نظر شما آیا بعد از ماجرای 8 آذر ماه سال 90 بار دیگر روابط بین دو کشور از سر گرفته می شود؟ به نظر من الان دو طرف به سمت ترمیم روابط در حال حرکت هستند و این حرکت با احتیاط در حال شکل گیری است. به هر حال دولت آقای روحانی هم می داند که موضوع رابطه با انگلیس زیر ذره بین است و همه شخصیت های سیاسی کشور نگاهی جدی به این موضوع دارند. بنابراین در صورت شکل گیری رابطه، نوع روابط باید به گونه باشد که شیب روابط از لحاظ توازن اقتصادی به ضرر ایران نباشد. از طرفی انگلیسی ها سیاست
مداخله در امور داخلی ایران را همواره جزو برنامه های خود می دانند که دولت نیز باید به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشد. در دوران آقای خاتمی یادمان هست که دولت ایران سعی کرد با حسن نیت وارد مذاکره با غرب شود، اما انگلیسی ها خودشان را در راس گفتگوهای انتقادی قرار دادند. از همین رو انگلیس همواره در از بین بردن فرصت های دیپلماتیک در روابط ایران و غرب نقش جدی و کلیدی داشته است. الان هم دولت آقای روحانی باید مراقب این سیاست انگلیس باشد. - با این تفاسیر چه توصیه ای به دولت آقای روحانی در زمینه برقراری ارتباط با انگلیس دارید؟ من معتقدم دولت آقای روحانی باید سیاست شمشیر
غلاف شده همراه با لبخند دیپلماتیک را باید دنبال کند. لبخند دیپلماتیک به این معنا که ایران در موضوع مذاکره روابط دیپلماتیک را دردستور کار قرار دهد اما ابزارهای تاثیر گذار خود را کنار نگذارد. - با توجه به فعالیت های انگلیس در طول تاریخ و سیاست های این کشور نسبت به ایران، به نظر شما ایران و دولت یازدهم می تواند به این کشور در این برهه از زمان اطمینان کند؟ به نظر من هنوز شرایط برای اطمینان به انگلیس فراهم نیست. تا زمانی که انگلیس از یک لابی قوی که همان آقازاده هایی هستند که در انگلیس درس می خوانند، برخوردار است نمی توان به انگلیس اطمینان کافی را داشت. چراکه این
لابی ها به ضرر ایران عمل می کنند. - و به عنوان بخش پایانی گفتگو اوج روابط ایران و انگلیس را در چه دوره ای ارزیابی می کنید؟ ایران و انگلیس در طول این سال ها هیچ گاه روابط دوستانه ای نداشتند به خصوص اینکه انگلیس عقده از دست دادن منافع خود در ایران را در دل دارد. انگلیسی ها هیچ وقت رابطه مثبتی با ایران نداشتند اما در فضای فعلی که انگلیس با بحران اقتصادی مواجه شده، آنها به دنبال ایجاد رابطه ای نرم با ایران هستند، اما ما فعلا نسبت به انگلیس بدبین هستیم.