در داخل ایران، غریب افتاده‌ام

کد خبر : 325708
سرویس فرهنگی « فردا »:

معتمدی گفت:‌ اگر مقایسه‌ای بین من و دیگر همکارانم در موسیقی ایرانی داشته باشیم؛ می‌بینیم که تعداد تریبون‌هایی که من در اختیار دارم نسبت به آنچه به فعالیت‌های آن‌ها می‌پردازند؛ ‌شاید یک به ۵۰۰ باشد. خود را در میان رسانه‌های ایرانی غریبه می‌داند. شاید تا حدودی حق با او باشد. آنقدر که خبر‌ها و عکس‌های دیگر خواننده‌های هم دوره او در خبرگزاری‌های و روزنامه‌ها پخش می‌شود، ‌ خبری از اجراهای او نیست. او در سال‌های گذشته در بسیاری از جشنواره‌های معتبر جهانی شرکت کرده و نماینده سربلندی برای موسیقی ایرانی بوده است. شاید آنقدر که رسانه‌های کشورهای دیگر به سراغش رفته‌اند، ‌ ما خبرنگاران رسانه‌های ایرانی به سراغش نرفته‌ایم.

صدایی شفاف، وسیع و ر‌ها، ‌ تحریرهای پرقدرت و تکنیک مناسب از ویژگی‌های صدای اوست. وقتی درباره هنرمندان عرصه آواز سخن به میان می‌آید به شوخی می‌گوید: زندگی هنرمندان آواز دو بخش دارد؛ نخست زمانی است که جوان هستند و به دنبال کسب تجربه و مطرح شدن، که همه می‌گویند جوان و ناپخته است و دیگری زمانی است که پیر شده‌اند و همه می‌گویند دیگر صدایش بیرون نمی‌آید!

این خواننده جوان امسال در بیست و نهمین جشنواره موسیقی فجر کنسرت «عبور» را در کنار علی قمصری به روی صحنه برد.

در سابقه فعالیت‌های این جوان سمنانی همکاری با محمد رضا لطفی و حسین علیزاده به چشم می‌خورد. در سال‌های گذشته این جوان موسیقی ایرانی در قالب گروه «شیدا» به همراه محمد رضا لطفی چند باری به اجرای برنامه پرداخت و‌‌ همان اجرا‌ها بود که نوید ظهور چهره‌ای جدید در آواز ایرانی بود. همین چند ماه پیش هم به همراه حسین علیزاده و با گروه «هم آوایان» در برج میلاد تهران به اجرای برنامه پرداخت. همکاری با این دو آهنگساز موسیقی ایرانی برای هر خواننده‌ای آرزویی بزرگ است.

محمد معتمدی در هفته گذشته چهار بار کنسرت «عبور» را در تالار وحدت اجرا کرد. نخستین بار در قالب جشنواره موسیقی فجر، بار دوم در اختتامیه جشنواره و جمعه دوم اسفند نیز در دو سانس این کنسرت را اجرا کرد.

پای صحبت‌های محمد معتمدی نشستیم تا درباره موسیقی، ‌ آواز، ‌ جشنواره فجر، ‌ آموزش شنیداری موسیقی و مسائل دیگری صحبت کنیم. این گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانید.

-----------------------

موسیقی در جامعه ما از چه جایگاهی برخوردار است. کارنامه این هنر را چگونه می‌بینید. به نظرتان این هنر در جامعه ما به جایگاه واقعی خود رسیده است؟

موسیقی در کارنامه خود نقشی درخشان در جامعه ایران داشته است. چه در زمان هشت سال دفاع مقدس و چه بعد از جنگ، موسیقی نقش بسیار مهمی در حفظ نشاط جامعه داشته است. موسیقی در غم‌ها و در شادی‌ها با مردم بوده است. به نظرم زمان آن رسیده که این نگاه ناعادلانه به موسیقی تعدیل شود. همه باید از هنر موسیقی حمایت کنند زیرا اگر در جامعه‌ای هنر موسیقی مورد توجه قرار بگیرد، نتیجه مستقیم این اتفاق رونق فرهنگ آنجامعه، چه در داخل و چه در خارج است.

شما در نشست خبری کنسرت «عبور» از غریب بودنتان در داخل کشور و در میان رسانه‌های داخلی گفتید. در این باره برایمان بگویید که علت این غربت چیست؟ به نسبت سایر دوستانی که هم زمان مشغول فعالیت در زمینه موسیقی هستیم، از کار من هیچ حمایتی نشده است. من برای ادامه کارم هیچ تریبونی نداشته‌ام. اگر مقایسه‌ای بین من و دیگر همکارانم در موسیقی ایرانی داشته باشیم؛ می‌بینیم که تعداد تریبون‌هایی که من در اختیار دارم نسبت به آنچه به فعالیت‌های آن‌ها می‌پردازند؛ ‌شاید یک به 500 باشد. همین مسئله موجب ایجاد نوعی غربت برای من در داخل ایران شده است. در حالی که چنین اوضاعی در خارج از کشور برای من وجود ندارد و رسانه‌های خارجی بیشتر از رسانه‌های ایرانی به فعالبت‌های من می‌پردازند. البته من به این وضعیت عادت کرده‌ام، ‌ اما گاهی لازم است از اوضاع موجود گله کنم.

امسال در بخش بین الملل جشنواره موسیقی فجر اجراهای موفقی برگزار شد. اجرای برخی از این گروه‌ها با استقبال خیره کننده‌ای مواجح شد. بلیط‌های کنسرت «انور براهم» تنها در چند ساعت به فروش رسید. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که این استقبال بیشتر از طرف دانشجویان موسیقی و مخاطبان حرفه‌ای موسیقی انجام شد. حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا مردم ما هم می‌توانند با موسیقی‌های بین المللی ارتباط مناسبی برقرار کنند؟

این مسئله نیازمند یک بسترسازی مناسب است تا هنر شنیداری مردم را تربیت کنیم و به آن‌ها آموزش دهیم. متاسفانه در سال‌های اخیر هیچ گونه آموزشی در این زمینه برای مردم ما وجود نداشته است. رسانه ملی که می‌تواند در این زمینه بسیار تاثیر گذار باشد، ‌ هیچ کاری انجام نداده است. من همیشه در این باره مثالی دارم؛ اگر به میان مردم بروید و از آن‌ها درباره قانون آفساید در فوتبال بپرسید، بیشتر مردم این اتفاق را در دنیای فوتبال برایتان به درستی شرح می‌دهند. دلیل این امر نیز این است که مردم هر شب و هر روز از رسانه‌ها مطالب بسیاری را درباره فوتبال می‌شنوند و می‌بینند. حال اینکه فوتبال مقوله‌ای سرگرمی برای پر کردن وقت فراغت است و بار فرهنگی برای جامعه ندارد. شاید بتوان این اتفاق‌های فوتبالی را درست مصداقی برای عملی بیهوده دانست. زیرا فوتبال ساعت‌های بسیاری از زمان مردم ما را می‌گیرد و هیچ بار فرهنگی برای جامعه ندارد و چیزی به شعور جامعه اضافه نمی‌کند.

آیا ما برای معرفی و شناساندن فرهنگ موسیقی به مردم فعالیت مناسبی انجام داده‌ایم؟

ما درباره موسیقی که یکی از مهترین مقوله‌های فرهنگی در هر جامعه‌ای است، هنوز هیچ کاری برای مردم نکرده‌ایم. مردم ما هنوز تصویر ساز خودشان را نمی‌شناسند و نام سازهای موسیقی ایرانی را نمی‌دانند، چه رسد به اینکه بخواهند با موسیقی‌های بین المللی ارتباط برقرار کنند. گمان می‌کنم که لازمه خروج ما از انزوای فرهنگی در دنیا باز کردن دایره هنرمندانی است که از آن‌ها حمایت می‌شود.

منظورتان از این انزوای فرهنگی چیست؟

بخشی از این انزوای فرهنگی خود خواسته و بخشی دیگر تحمیلی است. دایرهٔ هنرمندانی که در صدا و سیما حضور دارند بسیار محدود است. تنها چند هنرمند خاص در این دایره جای دارند و آنقدر به آن‌ها پرداخته‌ایم که مردم ما گمان می‌کنند در همه دنیای موسیقی همین چند خواننده وجود دارد. در حالی که موسیقی دنیای بزرگ و زیبایی دارد و متاسفانه مردم ما برای برقراری ارتباط با این هنر نه آموزش مناسبی دیده‌اند و نه شناخت درستی دارند. دلیل اینکه مردم ما با موسیقی‌های بین المللی ارتباط درستی برقرار نمی‌کنند به دلیل نداشتن آموزش درست است.

شما از آموزش موسیقی به مردم سخن گفتید. کمی بیشتر در این باره توضیح دهید.

این آموزش به معنی آموختن نوازندگی یا خوانندگی از طریق رسانه نیست، بلکه باید خوب شنیدن و درست شنیدن را به مردم آموخت. باید آنگونه به مردم آموزش داد که تفاوت بین موسیقی درست و نادرست را تشخیص دهند.

شما در سال‌های اخیر در جشنواره‌های معتبر بسیاری در نقاط مختلف دنیا شرکت کرده‌اید. تفاوت عمده جشنواره موسیقی فجر با جشنواره‌های معتبر بین المللی چیست؟ تفاوت را در دو چیز می‌بینم. یکی در چهره‌هایی که به جشنواره دعوت شده‌اند. جشنواره‌هایی مانند «فز» در مراکش و یا دیگر جشنواره‌ها در کشورهای دیگر؛ همواره بر این نکته تاکید دارند که در گزینش مهمان‌های جشنواره وسواس داشته باشند. این جشنواره‌ها تحت هر شرایطی سعی می‌کنند سنگین‌ترین وزنه‌های موسیقی دنیا را به جشنواره‌هایشان ببرند. مسئله دوم در برگزاری جشنواره موسیقی فجر بحث برنامه ریزی‌های جشنواره است. ما برای اجرای کنسرت «عبور» تقریبا دو ماه پیش از آغاز جشنواره به ما برای حضور در جشنواره خبر دادند. در حالی که در جشنواره‌های موسیقی معتبر یک سال یا یک سال و نیم زود‌تر ما می‌دانیم که باید در کدام جشنواره اجرا داشته باشیم. حتی روز و ساعت اجرای ما هم مشخص است. البته در دیگر بخش‌های جشنواره زحمت‌های بسیاری کشیده شده و براساس آنچه مقدور است، کار مناسبی انجام می‌شود.

در جشنواره‌هایی که در کشورهای دیگر شرکت کرده‌اید؛ حمایت هنرمندان کشورهای مختلف از جشنواره‌هایشان چگونه بوده است؟

هر کشوری که من رفته‌ام هنرمندان آن شهر یا کشور حساسیت بسیاری نسبت به آن جشنواره دارند. خوشبختانه امسال با روی کار آمدن مدیران تازه که رویکردی تازه نسبت به موسیقی دارند، چهره‌های شناخته شده بیشتری به جشنواره آمده‌اند و تغییر محسوسی در برگزاری جشنواره وجود دارد. امیدوارم این روندی باشد که جشنواره را به معنای واقعی به سوی جشنواره‌ای فراگیر و معتبر سوق دهد.

برای بالا بردن اعتبار جشنواره موسیقی فجر حضور هنرمندان سر‌شناس کشورمان از اهمیت بیشتری برخوردار است یا حضور هنرمندان شناخته شده دنیا؟

هنرمندان خارجی با حضورشان در جشنواره بُعد بین المللی به جشنواره می‌دهند. از طرف دیگر جشنواره‌ای که هنرمندان آن کشور در آن حضور نداشته باشند، انگار که چیزی کم دارد. با این حال سطح برگزاری هر جشنواره‌ای را هنرمندان حاضر در آن جشنواره تعیین می‌کنند. اگر جشنواره‌ای برای چند سال با چهره‌های معتبر برگزار شود، ‌ پس از مدتی به صورت خودکار به جشنواره‌ای معتبر در دنیای موسیقی تبدیل می‌شود.

موسیقی ایران در حال حاضر به جایگاه واقعی خود رسیده است؟

ایران پتانسیل این را دارد که در سطح منطقه و جهان یک قطب فرهنگی و هنری در زمینه موسیقی باشیم. هنر سینما در ایران طی چند سال گذشته مورد توجه قرار گرفت و همین امر موجب شده که امروز سینمای ایران در دنیا مطرح باشد. با توجه به سابقه تاریخی و پتانسیلی که موسیقی ایرانی دارد و با توجه به نسل جوانی که امروز در موسیقی ایرانی روی کار آمده‌اند، ما می‌توانیم در هنر موسیقی در سطح جهانی مطرح باشیم.

کنسرت «عبور» را در جشنواره موسیقی فجر به روی صحنه بردید و درست یک روز بعد از اتمام جشنواره اجرای دیگری از این کنسرت را برگزار می‌کنید. این برنامه ریزی حضورتان در جشنواره چگونه شکل گرفت؟

طبق برنامه ریزی قبلی قرار بود که کنسرت «عبور» را در روزهای یکم و دوم اسفند در تالار وحدت به روی صحنه ببریم. تقریبا دو ماه پیش به ما خبر دادند که به علت تداخل جشنواره با تاریخ برگزاری کنسرت ما، ‌ تالار وحدت نمی‌تواند سالنش را در اختیار ما بگذارد. بعد از آن نیز از طرف جشنواره با ما تماس گرفتند پیشنهاد حضور در بیست و نهمین جشنواره موسیقی فجر را به ما دادند. با مشورتی که با علی قمصری داشتیم به این نتیجه رسیدیم که یکی از اجرا‌ها را با کمال میل در جشنواره انجام دهیم. خوشبختانه بازخورد خوبی از مخاطبان نیز به ما رسید.

اگر این تداخل تاریخ برگزاری کنسرت شما با روزهای جشنواره موسیقی نبود، باز هم تمایلی برای حضور در جشنواره موسیقی فجر داشتید؟

هنرمندان ما در قبال جشنواره موسیقی فجر دو دسته هستند و دو رویکرد دارند؛ برخی‌ها معتقدند که با جشنواره نباید با روی خوشی برخورد کرد، برخی دیگر هم رویکرد مثبتی نسبت به جشنواره دارند. به نظر من هر اتفاق‌های سیاسی، ‌اجتماعی و اقتصادی نباید تاثیری بر رویکرد هنرمندن به عرصه فعالیتشان داشته باشند. ما در کشورمان تنها یک جشنواره بین المللی رسمی در زمینه موسیقی داریم. اگر هنرمندن به این جشنواره کم توجهی کنند در واقع کم لطفی به موسیقی کرده‌اند. به همین دلیل رویکرد من این نیست که هنرمندان با جشنواره سرسنگین باشند. بلکه تحت هر شرایطی جشنواره باید کارش را با قدرت انجام دهد. درست‌‌ همان گونه که جشنواره‌های دیگر به کارشان ادامه می‌دهند. برای مثال جشنواره فیلم فجر هیچ‌گاه با رویکرد قهری از سوی هنرمندن سینما روبه رو نشده است. متاسفانه این رویکرد قهری تنها درباره جشنواره موسیقی صدق می‌کند.

اسپانسر‌ها و حمایت‌های مالی بخش خصوصی از جشنواره موسیقی فجر را چگونه می‌بینید؟

جشنواره موسیقی فجر در جذب اسپانسر ضعیف عمل می‌کند. این معضلی است که دامن گیر بخش موسیقی است. در کشور ما روی خوشی به موسیقی نشان داده نمی‌شود، در تریبون رسمی کشور ما یعنی تلویزیون، موسیقی جایگاه درستی ندارد. به همین دلیل اسپانسر‌ها هم برای سرمایه گذاری در این بخش رغبت چندانی ندارند. در سالن‌های ورزشی که مسابقه‌هایشان از تلویزیون پخش می‌شود، چندین اسپانسر دیده می‌شود اما در سالن‌های موسیقی، اسپانسر‌ها راهی به سالن‌های موسیقی ندارند.

در کنسرت «عبور» که در قالب بیست و نهمین جشنواره موسیقی فجر برگزار شد، ‌ برخی از نوازنده‌های گروه تغییر کرده بودند. نام‌هایی که در بروشور کنسرت نوشته شده بود با کسانی که به روی صحنه رفتند، تفاوت‌هایی داشت. علت این امر چه بود؟

اجرای ما قرار بود در روز‌ها یکم و دوم اسفند در تالار وحدت باشد و برای این روز‌ها حضورشان در گروه ما قطعی بود. اما با جابه جایی‌هایی که در روزهای اجرا به وجود آمد‌، برخی از دوستان نوازنده در جاهای دیگری اجرا داشتند. به همین دلیل ما هم از دوستان دیگری دعوت کردیم که ما را در این اجرا همراهی کنند. دفترچه جشنواره زود‌تر بسته شده بود و نام‌هایی که ما از پیش به جشنواره اعلام کرده بودیم قابل تغییر نبود.

منبع:‌ تسنیم

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: