دوست دارم خطر کنم
سرویس فرهنگی « فردا »: تماشاگران تلویزیون، مت دیمون را بیش از هر فیلم دیگری با سهگانه «بورن» میشناسند.
این مجموعه فیلم که چند بار از تلویزیون ایران پخش شده، یک درام سیاسی افشاگرانه درباره برخی اقدامات غیرقانونی سازمان سیاست. دیمون در قصه این سه گانه در نقش جوانی به نام جیسون بورن بازی کرده است که پس از فراموشی موقت از چنگ ماموران سازمان سیا فرار می کند. مت دیمون کار بازیگری را از سال 1988 شروع کرد و پس از بازی در تعدادی نقش کوتاه، با «باران ساز» (1997) فرانسیس فوردکاپولا، اولین نقش مهم سینمایی خود را ایفا کرد. در همان سال در درام اجتماعی «ویل هانتینگ خوب» نقش مقابل رابین ویلیامز را بازی کرد و در کنار فروش صد میلیون دلاری این فیلم، آکادمی اسکار جایزه بهترین فیلمنامه را هم به مت دیمون داد، اما با وجود دریافت این جایزه، دیمون کار بازیگری را به فیلمنامه نویسی ترجیح داد. از کارهای مطرح این بازیگر می توان به «نجات سرباز رایان»، «افسانه بگرونس»، «یازده یار اوشن»، «رفتگان»، «برادران گریم» و «منطقه ممنوع» اشاره کرد. دیمون که هم اکنون درام تاریخی «مقبره های انسان» را روی پرده سینماهای جهان دارد، بازیگر «بین سیاره ای» درام علمی ـ تخیلی جدید کریستوفر نولان هم هست. او در این فیلم برخلاف انتظار همگان در یک نقش کوتاه بازی کرده است. دیمون در این گفت وگوی اینترنتی درباره سینما، بازیگری، پاپاراتزی ها و دنیای سیاست صحبت می کند.
فرق زیادی بین بازی در فیلم های تاریخی و غیرتاریخی وجود دارد؟
بازی در فیلم های تاریخی، یکسری محدودیت برای بازیگران خود به وجود می آورد. در این فیلم ها، شما در نقش شخصیتی بازی می کنید که تماشاگران سینما به احتمال زیاد او را می شناسند در ضمن با فضای کلی قصه و رویدادهای آن هم آشنا هستند. به همین دلیل، آنها متر و میزانی را در دست دارند که براساس آن به قضاوت بازی تان می پردازند. برای مثال، می گویند بازیگر این یا آن نقش نتوانسته تصویر خوب و درستی از این یا آن آدم به دست بدهد و از این جور چیزها. ولی زمان بازی در یک نقش غیرتاریخی، فرصت و جای کار برای خلق آنچه خودتان می خواهید فراهم است. با وجود این، تعصب خاصی نسبت به ژانر فیلم هایی که بازی می کنم، ندارم و دوست دارم در انواع و اقسام فیلم ها بازی کنم.
معنی و مفهوم بازیگری برای شما چیست؟
آدم ها با نیت های متفاوتی بازیگر می شوند. بعضی از آنها وقتی وارد این حرفه می شوند، نگران آن هستند که همه چیز را از دست بدهند و این مساله باعث می شود تلاش کنند موقعیت شان را حفظ کنند. به صورت طبیعی نتیجه این می شود که آنها دست به انتخاب های مشخص و امن می زنند. در این حالت، آنها ریسک نمی کنند و به استقبال چیزهای تازه نمی روند. بعد از مدتی هم کار آنها یکنواخت و روتین می شود، اما من به این شکل کار و عمل نمی کنم. دوست دارم خطر کنم و سراغ ناشناخته ها بروم. اگر زمین بخورم، نمی ترسم و دوباره بلند می شوم. برای به دست آوردن نقش های تازه و غیرمتعارف باید دل به دریا زد و از یکنواختی فاصله گرفت.
موفقیت مالی فیلم هایتان چقدر برایتان اهمیت دارد؟
نمی توانم بگویم برایم اهمیتی ندارد و نسبت به آن بی توجه هستم. البته دوست ندارم لقب بازیگری را بگیرم که فیلم هایش در جدول گیشه نمایش فروش بسیار بالایی می کند، ولی نمی خواهم شاهد شکست تجاری آنها هم باشم. سینما یک هنر گرانقیمت است و پول زیادی خرج تولید محصولات سینمایی می شود. جدول گیشه نمایش از اهمیت زیادی برخوردار است و خیلی از نگاه ها و توجهات به فروش فیلم ها در سه روز پایانی هفته است. یک واقعیت انکارناپذیر این است که اگر فیلم های سینمایی فروش نکنند، کسی هم برای ساخت فیلم تازه اش سراغ شما نخواهد آمد. باید کارهای موفقی داشته باشید تا فیلمسازان و تهیه کنندگان زنگ در خانه تان را به صدا درآورند!
بسیار کم در نمایش افتتاحیه فیلم ها و مراسم سینمایی شرکت می کنید. چرا؟
در کل آدمی خجالتی هستم و وقتی در چنین مراسمی شرکت می کنم، نمی دانم چه کاری باید انجام دهم. جمعیت زیاد مرا می ترساند و وقتی بسیاری از نگاه ها به من خیره می شود، احساس ناراحتی می کنم. بعضی از بازیگران حضور در این گونه محافل را خیلی دوست دارند و جور مرا هم می کشند. زمانی که شما زیاد در محافل و انظار عمومی ظاهر می شوید، همه می خواهند درباره زندگی خانوادگی و خصوصی تان بدانند، سوال پیچ تان می کنند و رفتارشان طوری است که مجبورتان می کنند درباره این مسائل صحبت کنید و من دلم نمی خواهد درباره زندگی خانوادگی و شخصی ام صحبت کنم. خلوت هر آدمی باید حفظ شود و حضور در محافل هنری پرسروصدا، مانع از حفظ این خلوت می شود. وقتی در این جور مجالس ظاهر نمی شوی، مجبور به پاسخگویی به بسیاری از پرسش های بی ربط و غیرمنطقی هم نیستی.
درباره پاپاراتزی ها، عکاسان و خبرنگاران جنجالی چه می گویید؟
فکر می کنم از دست من بسیار گله مند باشند! چون چیزی ندارم که به درد آنها بخورد. آنها با تعقیب کردن من به چیزی نمی رسند. سعی می کنم در زندگی ام هیچ وقت کار غیرمنطقی و غیرواقع بینانه ای انجام ندهم که سوژه کار پاپاراتزی ها شود.
بازی در چه نوع فیلم هایی را بیشتر دوست دارید؟
عاشق و شیفته فیلم های کاراکترمحور هستم. می میرم برای فیلمی که بار اصلی قصه و تنش موجود در آن روی دوش شخصیت اصلی آن است. در این حالت فرصت آن را پیدا می کنم توانایی هایم را به چالش بکشم و ببینم آیا از پس اجرای آن نقش برمی آیم یا نه. منتقدان و تماشاگران جدی سینما هم این نوع نقش ها را دوست دارند و از آنها استقبال می کنند.
در بین همکاران خود به بازیگری شهرت دارید که ادا درنمی آورید و همیشه خودتان هستید.
به باور من خیلی بهتر است آدم خودش باشد تا این که تلاش کند نسخه بدل کسی باشد که دیگران می خواهند. احساس می کنم آدم های محیط اطراف باید شما را همان جوری قبول کنند که هستید و سعی نکنند شما را به آن چیزی تبدیل کنند که خودشان دوست دارند. شما وقتی خودتان باشید، عمر هنری طولانی تری هم خواهید داشت. بعضی وقت ها عکس بعضی ها را روی جلد مجلات می بینم و نمی دانم آنها چه کسانی هستند. اینها همان افرادی هستند که سعی کردند آن چیزی باشند که دیگران می خواهند. عمر این جور آدم ها کوتاه است و بعدها کسی آنها را به خاطر نخواهد آورد.
با وجود موفقیت بالای مالی و انتقادی سه گانه بورن، بازی در قسمت های بعدی آن را قبول نکردید. چرا؟
این فیلم براساس قصه کتاب سه جلدی رابرت لودلوم ساخته شد. این کتاب ها ازجمله کارهای موفق ادبی زمان چاپ خود بود. مرگ نویسنده فرصت نگارش جلدهای بعدی این مجموعه کتاب را به او نداد. نکته ای که برای من اهمیت زیادی داشته و دارد این است که فیلمنامه قسمت های جدید مجموعه فیلم بورن باید به جذابیت و گیرایی نوشته های لودلوم باشد و در عین حال، بعید می دانم چنین اتفاقی بیفتد. شخصیت جیسون بورن در سه گانه ای که من بازی کردم، حال و هوایی دهه شصتی داشت و ارزش های اخلاقی و فرهنگی آن دوران را پاس می داشت. باورم این است که نمی توان او را به دنیای امروز آورد. پیتر گرینگراس، سه قسمت اول مجموعه را خیلی خوب کارگردانی کرد. هر کسی بجز او نمی تواند گزینه مناسبی برای قسمت دیگری از این مجموعه فیلم باشد.
برعکس برخی همکارانتان در زمینه فعالیت های اجتماعی علیه فقر و بیکاری چندان فعال نیستید. دلیل خاصی دارد؟
من یک بازیگرم و اگر می خواهم درباره چیزی حرف بزنم و موضعگیری کنم، آن را باید در فیلم هایم به نمایش بگذارم. به همین دلیل است که فیلمنامه برای من از اهمیت بالایی برخوردار است. بازی در فیلم هایی مثل «هویت بورن»، «ما یک باغ وحش خریدیم» یا همین «مقبره های انسان» با چنین هدفی صورت می گیرد. به جای شعار دادن می توان در فیلم هایی بازی کرد که به بحث درباره مسائل و مشکلات اجتماعی می پردازند. این فیلم ها در سطح وسیعی توجه عموم مردم را به آن مشکلات جلب می کنند. از سوی دیگر، این وظیفه سیاستمداران است که به سخنرانی درباره مسائل و مشکلات مردم و جامعه بپردازند نه بازیگران و به صورت طبیعی وقتی سیاستمداران این حرف ها را نمی زنند باید بازیگران وظیفه آنها را انجام دهند!
منبع: جام جم آنلاین