یک شاهزاده پیچیده!
کد خبر :
345698
فردا : پایگاه خبری- تحلیلی المانیتور در مقاله ای به نقش ترکی الفصیل شاهزاده سعودی در برقراری روابط بین ریاض و تل آویو پرداخته و می نویسد نقش وی در این زمینه کلیدی است. در بهار امسال انتشارات المدارک که توسط ترکی الدخیل یکی از روزنامه نگاران سعودی اداره می شود، کتابی را از "جاشوا تی تلبوم" چهره دانشگاهی اسرائیلی با عنوان "عربستان سعودی و چشم انداز جدید استراتژیک" ترجمه کرد. مخالفان، ترجمه این کتاب را به عنوان عادی سازی نهایی روابط با صهیونیست ها در زمانی می دانند که بسیاری از اجلاس های اروپایی و آمریکایی خواستار بایکوت تحقیقات دانشگاهی اسرائیلی
هستند. برخی دیگر از سعودی ها ترجمه این کتاب را این گونه توجیه می کنند که "شناخت دشمن" بهتر از ماندن در تاریکی است. این گونه استفاده از تولیدات فکری اسرائیلی در روزنامه سعودی الشرق الاوسط و تلویزیون قطری الجزیره معمول شده و آنها از تحلیل های شخصیت های اسرائیلی استفاده می کنند. با این حال، تب بحث درباره ترجمه این کتاب به سرعت در برابر یک ماجرای حساس تر دیگر سرد شد. در روز ۲۶ می، شاهزاده ترکی الفیصل رییس سابق سازمان اطلاعاتی عربستان و سفیر سابق در لندن و واشنگتن، در یک مناظره عمومی با "آموس یادلین" رییس سابق اطلاعات ارتش اسرائیل در بروکسل ظاهر شد. این
مناظره توسط بنیاد مارشال آمریکا در آلمان ترتیب داده شده بود. بسیاری از رسانه های سعودی از کنار خبر این مناظره گذشتند، اما نظرات متناقض سعودی ها درباره این موضوع در شبکه های اجتماعی مطرح شد. بسیاری از سعودی ها لینک های مربوط به این مناظره را به همراه دیدگاه های مختلفشان در شبکه توئیتر منتشر کردند. برخی از افراد تیزهوشی و ذکاوت ترکی الفیصل را در بیان دیدگاه های سعودی در خصوص مناقشه فلسطینیان و اسرائیلی ها در معرض دید رسانه های غربی ستودند و برخی دیگر ترکی الفیصل را معمار عادی سازی روابط با صهیونیست ها دانسته و وی را محکوم کردند. این اولین بار نبود که این
شاهزاده با مقامات اسرائیلی دیدار می کرد؛ این گونه ملاقات ها در مراکز دانشگاهی و اجلاس های مختلف اتاق های فکر در اروپا و آمریکا انجام شده بود. تاکنون این گونه دیدارها فرمول شناخته شده ای بوده اند. طرف سعودی که از سوی ترکی الفیصل نمایندگی می شود، بدنبال احیای طرح صلح عربی ملک عبدالله در سال ۲۰۰۲ است. براساس این طرح، اعراب کشور اسرائیل را در ازای عقب نشینی از مناطق اشغال شده بعد از ۱۹۶۷ از جمله شرق بیت المقدس و همچنین راه حلی منصفانه در خصوص آوارگان فلسطینی به رسمیت می شناسند. اما طرف اسرائیلی معمولا از پیچیدگی ها و موانع اجرای این طرح سخن می گوید. این بار
"آموس یادلین" موضع اعراب و سعودی ها را در اصرار بر "قبول یا رد" طرح صلح عربی سال ۲۰۰۲ را رد کرد و به جای آن خواستار مذاکرات مرحله به مرحله شد. وی استدلال کرد که بیشتر اسرائیلی ها از این طرح مطلع نیستند اما ترکی الفیصل در پاسخ گفت این مسوولیت رهبری اسرائیل است تا مردم خود را نسبت به زوایای صلح دائمی با اعراب براساس طرح صلح عربی ۲۰۰۲ آگاه کند. بعد از این برخوردهای غیرسازنده، اسرائیلی ها از شاهزاده سعودی دعوت کردند تا به بیت المقدس سفر کرده و بعد از آن اشتیاق بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم را برای حضور در مکه اعلام کند. سعودی ها از جمله ترکی الفیصل
همچنان در توهم احتمال قرار گرفتن طرح صلح عربی بر روی میز مذاکره با اسرائیل هستند. برخی از تلاش های اخیر توسط طرفداران صلح اسرائیلی نیز برای زنده نگاه داشتن این طرح انجام شده است. به هرحال این طرح برای مدت های طولانی یک راه حل مرده بوده است. اسرائیل تحت هیچ فشاری حاضر به عقب نشینی از هیچ قسمتی از اراضی اشغالی نیست و قصد دارد بیت المقدس را به عنوان پایتخت خود حفظ کند. اماکن مقدس را به سختی بتوان تقسیم کرد؛ زیرا که هر طرف مدعی است حکم خداوندی برای حفظ قداست آن را داراست. اسرائیل همچنین اشتیاقی برای تعامل با آوارگان فلسطینی که بارها از سال ۱۹۶۷ تاکنون جابه جا شده
اند، ندارد. آوارگان فلسطینی در اردن، لبنان، عراق و اخیرا سوریه، بهای سنگینی را برای اشغال سرزمین هایشان توسط اسرائیل پرداخته اند و رژیم های عربی و بازیگران غیردولتی علیه آنها خشونت اعمال کرده اند. خاطره تبعید و آوارگی از اردوگاه های صبرا و شتیلا گرفته تا یرموک، از نسل اول آوارگان فلسطینی با تجربه قتل عام نسل دوم و سوم در هم آمیخته است. مهاجرت دسته جمعی و تبعات قتل عام فلسطینیان زنده باقی خواهد ماند؛ حال چه اسرائیلی ها نشان دهند که علاقه ای به دستیابی به راه حلی منصفانه و انسانی درباره آنها دارد یا نه. ترکی می تواند از اتاق های فکر بازدید کرده و با مقامات سابق
امنیتی اسرائیلی دیدار کند، اما واقعیت، جنگیدن برای موافقت اسرائیل با طرح صلح سعودی و ملک عبدالله معمار آن است تا افتخار پایان دادن به شش دهه درگیری فلسطینی- اسرائیلی را داشته باشد. امروز اعراب نمی توانند از نظر نظامی اسرائیل را تهدید کنند، زیرا سه ارتش بزرگ آنها در منطقه درگیر مناقشات داخلی هستند. ارتش مصر با گماردن ژنرال های خود به عنوان روسای جمهور انتخابی مشغول است و ارتش عراق با درگیری های قومی در برابر تکفیری ها مشغول است و ارتش سوریه نیز بدنبال بازپس گیری اراضی این کشور از دست شورشیان است. بازیگران غیردولتی دیگری نیز مانند حزب الله لبنان هستند که می
توانند با توجه به پایگاه های قوی خود در جنوب این کشور تهدیدی جدی برای اسرائیل باشند. اما تا زمانی که حزب الله در جبهه سوریه مشغول است، خطر آن تا حدودی دور است. با این حال اسرائیل با تهدیدی از جانب گروه های جهادی علیرغم شعارها و هشدارهای تبلیغاتی شان مواجهه نیست. اگر اسرائیل طرح صلح عربی را بپذیرد، نمی تواند پذیرش صلح را از سوی بازیگران غیردولتی تضمین شده بیابد، حتی اگر آنها با درگیری های دیگری سرگرم باشند. بنابراین به نظر نمی رسد که اسرائیل تمایلی برای رسیدن به صلحی داشته باشد که پاسخی برای تهدیدات موجودش نداشته باشد. علیرغم دخالت آمریکا برای احیای مذاکرات
فلسطینی- اسرائیلی با ابتکار جان کری وزیر امور خارجه این کشور، اما نه فلسطینی ها و نه اسرائیلی و نه حتی اعراب درباره رسیدن به راه حلی واقعی و سریع اشتیاقی ندارند. به نظر می رسد که اسرائیلی ها خواهان حفظ وضع موجود هستند و "هیچ راه حل" را همان "راه حل" می دانند. طرح صلح عربی را که ۱۲ سال پیش و در زمان اعلامش یکی از ابتکارات مهم برای حل مساله فلسطین بود، امروز باید به فهرست ناکامی های سیاست خارجی عربستان سعودی اضافه کرد. شاید با روی کار آمدن رهبری جدید در عربستان، اسرائیل و منطقه امیدی کم برای احیای این طرح باقی بگذارد. در حال حاضر اولویت ایران و حفظ تب
تبلیغات هشدار دهنده درباره تهدید ایرانیان است که جایگزین اسرائیل به عنوان دشمن شده اند. با این حال این سیاست نیز بعد از دعوت سعود الفیصل وزیر امور خارجه سعودی از محمدجواد ظریف همتای ایرانی اش برای سفر به ریاض باید توسط امپراطوری های رسانه ای متوقف شود. سعودی ها نیز همانند همسایگانشان در خلیج فارس، در واقع از درگیری با اسرائیل دور هستند، اما شاید منافع بلندمدت امنیتی و اقتصادی آنها در برقراری روابط باشد. چشم انداز برقراری روابط اسرائیل و عربستان شاید در ابتدا غیرقابل تصور باشد، اما رهبری سعودی شاید نگرانی از افکار عمومی در داخل و واکنش سلفی های محافظه کار
نداشته باشد. بسیاری از سلفی ها شاید به یاد داشته باشند که یهودیان مدینه میزبان محمد(ص) پیامبر اسلام شدند. در دهه ۹۰، مفتی اعظم عبدل عزیز بن باز فتوایی درباره مجوز صلح با اسرائیلی ها صادر کرد که در آن به بسیاری از جنبه های سنت پیامبر اسلام اشاره شده بود. این مفتی سعودی در سال ۱۹۹۹ فوت کرد. پادشاهی سعودی در روابط با اسرائیل نمی تواند پیش از حل شدن مساله فلسطین از این فراتر رود. با این حال شاید ترکی الفصیل آرزومندترین فرد در خاندان سلطنتی برای برقراری گفت و گو با مقامات اسرائیلی باشد؛ زیرا به سادگی وی می تواند مدعی شود که هیچ سمت دولتی ندارد و نماینده کشورش در
سیاست خارجی نیست. اما همه ما می دانیم که خط بین اقدامات فردی و دولتی در کشوری مانند عربستاسن سعودی تا چه میزان غیر شفاف است. ترکی الفیصل بدون شک به ایفای نقش کلیدی خود در توسعه روابط با مقامات اسرائیلی ادامه خواهد داد. این تلاش الزاما برای صلح نیست و شاید اگر روابط ایران و عربستان در آینده رو به زوال گذاشت، برای جنگ باشد.