مقایسه عملکرد مظلومی در دو فصل
پرویز مظلومی به شکل چشمگیری در فصل پانزدهم موفقتر از فصل یازدهم است. او را با ثباتتر از آن فصلی میبینیم که با وجود در اختیار داشتن ستارههای فوتبال ایران نتوانست جام قهرمانی را صاحب شود. گرچه هنوز هم پرویز به قهرمانی لیگ دست نیافته اما شواهد نشان میدهد که او قادر به پیمودن این راه است و میتواند در نهایت جام قهرمانی را به دست آورد، اگر اتفاق عجیبی رخ ندهد...
کد خبر :
490217
ایران ورزشی: یکی از دلایلی که مظلومی را در جایگاه باثباتی قرار داده، کاهش چشمگیر مصدومیتها در قیاس با فصل یازدهم است. مظلومی در فصل یازدهم با حوادث غیرمترقبهای مواجه شد که نقش اساسی در ناکامیاش داشت. او در طول فصل بارها بازیکنان بزرگی همچون تیموریان، جباری، زندی و حتی منتظری را در اختیار نداشت و ناچار بود در بسیاری از بازیهای بزرگ بدون در اختیار داشتن این بازیکنان وارد گود شود که نتیجهاش در نهایت سومی در لیگ برتر بود. شاید اگر مظلومی در فصل یازدهم با مصدومهای کمتری مواجه میشد میتوانست بر سکوی قهرمانی تکیه زند و اکنون برای کسب دومین جام قهرمانیاش بجنگد، نه رسیدن به جایگاهی که تا به امروز در فوتبال ایران تجربهاش نکرده است. البته باید به این مهم هم اشاره داشت که در همین فصل خسرو حیدری مصدومیتهایی داشت اما مظلومی با جابهجاییهای درست تاکتیکی توانست از این چالش عبور کند و بدون خسرو هم نتایج قابل قبولی به دست آورد. تیم یکدست و با یک ستاره بدون تعارف تک ستاره تیمی که در فصل پانزدهم به مظلومی سپردهاند مهدی رحمتی است. دروازهبانی که از نظر فنی درفوتبال ایران بهترین است. گرچه رحمتی گاهی رفتارهایی
میکند که مورد تایید نیست اما بیشک او را باید بهترین دانست. رحمتی را اگر تکستاره آسمان آبیرنگ استقلال بدانیم دیگر بازیکنی با این ویژگی مقابل دیدگانمان قرار نمیگیرد. نه امید ابراهیمی، نه شهباززاده و نه حتی خسرو حیدری چنین ویژگی را ندارند. شاید خسرو نزدیک باشد به این تکستارگی اما مانند رحمتی دارای نفوذ و اعتبار نیست. در واقع برای مظلومی یک ویژگی بزرگ به وجود آمده تا در تیمی یکدست به کاروفعالیت مشغول شود. البته او به طور ملموس در نیم فصل دوم به دنبال جذب تیموریان بود و میخواست این بازیکن را در اختیار بگیرد اما شاید اگر آندو به این مجموعه یکدست اضافه میشد مظلومی نمیتوانست به روند خوبی که در نیم فصل اول داشت ادامه دهد. در فصل یازدهم که مظلومی به ناکامی رسید اما تیم او عمیقا به این ستارهها متکی بود. به طوری که وقتی در بازیهای بزرگ، این قبیل بازیکنان به دلایل گوناگون که مهمترینش مصدومیت بود، در ترکیب نبودند او با مشکلاتی مواجه میشد و نظم فکری خود و شاگردانش بر هم میریخت. تیم امروزی اما به واقع از این منظر برای مظلومی ایدهآلتر است. کاهش چشمگیر بازیهای ملی بازیهای ملی در هر فصل نقش بسیاری در
موفقیت تیمهای بزرگی همچون استقلال و پرسپولیس ایفا میکند. در سالهایی که شاهد تعدد بازیهای ملی بودیم، بخصوص سالهای منتهی به جام جهانی و جام ملتها این دو تیم با مشکلاتی مواجه بودهاند و نتوانستهاند خود را با شرایط آن روز وفق دهند. در فصل جاری اما از تعداد بازیهای ملی به طور چشمگیری کاسته شده است و حتی دو بازی آتی که در ایام عید برگزار میشود نمیتواند چالشهای آنچنانی پیش روی استقلال باشد. جدایی مجیدی اما شاید یکی از مهمترین اتفاقاتی که ناکامی بزرگی را برای مظلومی در فصل یازدهم رقم زد جدایی فرهاد مجیدی بود. فرهاد آن روزها که در استقلال یکتایی میکرد و اول مرد جبهه استقلال از نظر فنی محسوب میشد، وقتی در نیمفصل به الغرافه قطر کوچ کرد استقلال با موجی از حاشیهها و سردرگمیهای فنی و غیرفنی مواجه شد. بلاشک اگر فرهاد در استقلال فصل یازدهم میماند به راحتی میتوانست فاصله یک امتیازی که در نهایت منجر به قهرمانی سپاهان شد را جبران کند. در این فصل اما استقلال هیچ جدایی ملموسی نداشته است. شاید اگر مهدی رحمتی هم پیشنهاد اغواکنندهای از خارج داشت همان بحران برای مظلومی ایجاد میشد اما این اتفاق رخ نداده است و
سرمربی استقلال با آرامشی برخاسته از ثبات بازیکنان و ثبات تاکتیکی روزهای خوبی را سپری میکند. تکمله: بستن چنین تیمی برای مظلومی نیز ناشی از شناخت بیحد و حصری بوده که تصمیم گیران باشگاه استقلال پیش از فصل داشتهاند. بی راه نیست که بگوییم دکترینی پشت ماجرا است که به مظلومی اجازه جذب ستارهها را نداده تا تیمی یکدست را در اختیار داشته باشد؛ تیمی فاقد ستارههای متعدد.