وقتی محرومیت خشونت می‌زاید

همه ما میان اطرافیان خود تفاوت‌هایی قائل می‌شویم که گاهی این تفاوت‌ها که به فرهنگی برای جامعه تبدیل شده‌اند، عادلانه نیست. متغیرهای بسیاری حول تفاوت‌گذاری میان افراد جامعه مثل جنسیت، قومیت و... وجود دارد. عالیه شکربیگی، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با «آرمان» می‌گوید: «زمانی‌که ما یک جنس را اصل و دیگری را فرع قرار دادیم، در واقع باعث محرومیت یک طرف موضوع شده ایم. محرومیت در همه‌جا باعث شکل‌گیری نوعی خشونت می‌شود و به تبع همین امر، ما شاهد زایش آسیب‌های اجتماعی هستیم.»

کد خبر : 595965

روزنامه آرمان - رامین علیزاده: همه ما میان اطرافیان خود تفاوت‌هایی قائل می‌شویم که گاهی این تفاوت‌ها که به فرهنگی برای جامعه تبدیل شده‌اند، عادلانه نیست. متغیرهای بسیاری حول تفاوت‌گذاری میان افراد جامعه مثل جنسیت، قومیت و... وجود دارد. عالیه شکربیگی، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با «آرمان» می‌گوید: «زمانی‌که ما یک جنس را اصل و دیگری را فرع قرار دادیم، در واقع باعث محرومیت یک طرف موضوع شده ایم. محرومیت در همه‌جا باعث شکل‌گیری نوعی خشونت می‌شود و به تبع همین امر، ما شاهد زایش آسیب‌های اجتماعی هستیم.»

در جامعه مدرن افراد از روی ظاهر قضاوت می‌شوند، این تفاوت‌گذاری به چه صورت است؟

تفاوت‌گذاری بحثی بسیار وسیع است و متغیرهای زیادی در این امر دخیل هستند. تفاوت‌گذاری در مورد ظاهر افراد با توجه به ارزش‌های مادی گرایانه که امروز میان مردم در طبقات مختلف وجود دارد، از پایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد ناشی می‌شود. داشتن ماشین مدل بالا، خانه زیبا در مناطق بالای شهر، رفت و آمد با افراد خاص و... از دید بسیاری از افراد، شاخصی برای تفاوت‌گذاری شده است. تفاوت‌گذاری روی افراد در سرمایه‌های هر شخص ریشه دارد که بسته به زمینه‌ها و بسترهای این رفتار فرق می‌کند. مصداق دیگر تفاوت‌گذاری در شغل افرادی است که مشغول آن هستند. ته‌نشست‌های ذهنی در مورد این مساله نیز از ارزش‌های مادی گرایانه حاکم بر جامعه اثر می‌پذیرد. برای مثال تا زمانی که یک نفر در سمت خاصی اشتغال دارد، از دید کارمندان و زیر دستانش دارای ارزش و اهمیت است و به محض اینکه از آن سمت برکنار شود، ارزش گذاری‌ها نسبت به او متفاوت می‌شود. بنابراین پایگاه‌های اقتصادی و اجتماعی نمادینی که افراد کسب می‌کنند، در این تفاوت گذاری و نگاه به افراد نقش دارد. متاسفانه تفاوت گذاری روی افراد تبدیل به یک فرهنگ شده و باید روی این فرهنگ و پیامدهایی که در پی دارد کار کنیم.

بنابراین ریشه تفاوت گذاری در جامعه ما بیشتر براساس ارزش گذاری مادی است؟

بوردیو در مورد تفاوت گذاری روی افراد از سرمایه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یاد می‌کند و باید توجه داشت که تفاوت‌گذاری از کدام یک از سرمایه‌های فرد ناشی می‌شود. یک بحث در این باره ارزش گذاری‌های مادی است، مباحث دیگر اجتماعی و همچنین فرهنگی هستند.

متغیر دیگری که باعث این تفاوت گذاری می‌شود، جنسیت است. نظر شما در مورد این نوع تفاوت گذاری چیست؟

متغیر جنسیت داستان دیرینه ای دارد؛ از زمانی که انسان در اجتماع حضور یافت، خانواده تشکیل داد و وارد گروه‌ها شد. تفاوت گذاری بر پایه جنسیت برخاسته از جامعه پذیری دوگانه ای است که در خانواده، نظام آموزشی و اجتماع وجود دارد. این خود ما هستیم که نگاه دوگانه ای به انسان داریم. به این صورت که انسان به زن و مرد تقسیم می‌شود و به تبع این امر یکی اصل و دیگری فرع شده است. در جامعه ایران، مردان بیشتر از زنان اصل قرار می‌گیرند. اینجاست که نگاه جنسیتی خود را نمایان می‌کند و زنان به عنوان فرع در پناه مردان قرار می‌گیرند. جامعه پذیری دوگانه باعث شکل‌گیری کلیشه‌های جنسیتی یا سقف‌های شیشه ای می‌شود که جامعه به وجود آورده و باعث تفاوت حرکت در راستای ترقی میان زنان و مردان شده است. این تفاوت اینجا در مورد متغیر جنسیت خود را نشان می‌دهد و ریشه در فرهنگ و رسوبات ذهنی دارد. در فرهنگی که ما داریم در مورد تفاوت‌های جنسیتی، ۲ مساله می‌تواند اثرگذار باشد: یکی محرومیت و دیگری قدرت. زمانی‌که ما یک جنس را اصل و دیگری را فرع قرار دادیم، در واقع باعث محرومیت یک طرف موضوع شده ایم. محرومیت در همه جا باعث شکل گیری نوعی خشونت می‌شود و به تبع همین امر، ما شاهد زایش آسیب‌های اجتماعی هستیم. در مورد قدرت هم روند به این صورت است که تفاوت گذاری باعث شکل‌گیری فرادست و فرودست می‌شود. بنابراین فرادست به دلیل برخورداری از قدرت، سعی می‌کند در تعاملات خود زبانی آکنده از زور و قدرت به کار گیرد که این نوع قدرت با اقتدار فرق دارد. اینجاست که باز هم مساله خشونت نمایان می‌شود. شکل گیری این خشونت آسیب‌هایی را به دنبال دارد؛ آسیب‌ها در جامعه امروز بیشتر در راستای زنانه بودن حرکت می‌کند. آنچه امروز در دنیا شاهد آن هستیم، نام گذاری روزی از سوی سازمان ملل به عنوان روز منع خشونت علیه زنان است. این امر ناشی از همان تفاوت گذاری‌هایی است که عوامل جامعه پذیری در خانواده‌ها و جامعه رقم می‌زنند. بنابراین از بین رفتن این تفاوت گذاری‌ها و دوگانه نگریستن‌ها، نیازمند فرهنگ سازی است.

مساله دیگری که وجود دارد، تفاوت گذاشتن در مورد قومیت افراد است، ارزیابی شما از این مساله چیست؟

این نوع از تفاوت گذاری هم ریشه در فرهنگ ما دارد. برای مثال هر قومیتی به یک صفت منتسب می‌شود؛ به یک قومیت صفت خسیس بودن داده می‌شود، قومیت دیگر ساده بودن و... که این صفات در طول زمان به بار نشسته است. باید تفاوت گذاری‌های قومیتی از مسیر رسانه‌ها حل شود و در راستای همگرایی قومیت‌ها حرکت کند. متاسفانه شاهد برخی سیاست‌ها هستیم که ارزش‌ها و صفاتی به قومیت‌ها می‌دهد و باعث شکل‌‌گیری کدورت و واگرایی می‌شود. باید بحث تکریم و احترام به افراد عاری از اینکه به چه قومیتی تعلق دارند را در پیش بگیریم. همواره در ایران قومیت‌هایی داریم که محرومند و این امر به دلیل فاصله از قدرت مرکزی شکل گرفته است. کد گذاری‌های قومیتی در مورد این گروه‌ها بیشتر صورت می‌گیرد. بنابراین دوری و نزدیکی نسبت به قدرت مرکزی در برخورداری استان‌ها و امکانات آنها نقش دارد. سیاستگذاری و تخصیص بودجه باید به صورت یکسان و با یک نگاه به همه قومیت‌ها صورت بگیرد.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: