روز پانزدهم رجب؛ مناسک یک مادر

امام که آن حال سوز و بی‌تابی مادر را دید فرمود: «پس چرا برای آزادی‌اش دعای استفتاح را نخوانده‌اید؟ دعایی که درهای آسمان را می‌گشاید». ام داوود مشتاقانه پرسید: «بلد نیستم. چه دعایی‌ست؟» امام، آداب را گفتند و متن دعا را برایش نوشتند. «ام داوود» اعمال را به جا آورد. پسرش آزاد شد و این اعمال، مثل یک راز آسمانی بعد از ۱۲۰۰ سال دست به دست نوشته شده و برای ما به یادگار مانده است.

کد خبر : 654280
سرویس سبک زندگی فردا؛ مریم روستا: اسمش فاطمه بود؛ دختر عبدالله ابن ابراهیم و همسر حسن مثنی. پسری به اسم داوود داشت. همراه با داوود، به امام صادق(ع) هم شیر داده بود و مادر رضاعی ایشان بود. همان جده‌ٔ صالحه و مؤمنه‌ای که سید بن طاووس از او به نیکی یاد کرده است. داوود، همراه با جمعی از سادات حسنى در جریان اعتراض به استبداد منصور عباسى به زندان افتاد و مادرش مدت‌ها از او بی‌خبر بود. گاهی خبر شهادتش را برای مادر می‌آوردند و گاهی هم می‌گفتند که هنوز در زندان بغداد گرفتار است. و خدا می‌داند در دل مادر چه آشوبی برپا بود از فراق داوود.
امام صادق(ع) چند روزی بیمار بودند. ام داوود به عیادتشان رفت. کنار حضرت نشسته بود که ایشان پرسیدند: «از داوود خبر تازه‌ای ندارید؟» اسم پسر که آمد، مادر دوباره انگار زخمش سر باز کرده باشد، مضطر و مستأصل، اشک‌هایش سرازیر شد. گفت: «خیلی وقت است از او بی‌خبرم. شما برادر رضاعی‌اش هستید! برای آزادی‌اش دعا کنید!». امام که آن حال سوز و بی‌تابی مادر را دید فرمود: «پس چرا برای آزادی‌اش دعای استفتاح را نخوانده‌اید؟ دعایی که درهای آسمان را می‌گشاید». ام داوود مشتاقانه پرسید: «بلد نیستم. چه دعایی‌ست؟ چطور بخوانم؟» فرمودند: «ماه رجب نزدیک است. روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم را روزه بگیر، ظهر پانزدهم غسل کن و هشت رکعت نماز بخوان و بعد ...». امام، آداب را گفتند و متن دعا را برایش نوشتند. «ام داوود» اعمال را به جا آورد. پسرش آزاد شد... و این اعمال، مثل یک راز آسمانی بعد از هزار و دویست سال دست به دست نوشته شده و برای ما به یادگار مانده است. خواستم بگویم این سه روز اگر توفیق شد و این آداب را به جا آوردیم یادمان باشد این اعمال مفصل که عطر حضرت صادق(ع) دارد، مناسک یک مادر بوده در هنگامه‌‌ٔ استیصال و اضطرار و کلید آسمانی او برای نجات فرزندش؛ مثل سعی هاجر برای نجات اسماعیل کوچکش از عطش... و خدا انگار هوای دل مادرها را خیلی دارد... و خدا همان است که گفته مضطر حقیقی را بی‌جواب نمی‌گذارد و گرفتاری‌اش را برطرف می‌کند.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: