کودتا علیه اصلاحات

سعید آجورلو : نامه موسوی خویینی ها هم کودتای اصلاح طلبان رادیکال علیه اصلاح طلبی عمل گرا بود و هم شورش نرم علیه نظام سیاسی.نامه ای با دو مخاطب؛ اصلاح طلبان عمل گرا یا میانه رو و حاکمیت. پیغامی صریح و شفاف ، بدون پرده پوشی. نقطه عطفی برای داستانی که علوی تبار و حجاریان و تاج زاده آغاز کرده بودند؛ خروج از حاکمیت. نامه خویینی ها خلاصه ای از ایده تجدیدنظرطلبان برای حذف اصلاح طلبان و نزدیکی به اپوزیسیون بود. چون بهمنی سهمگین بر سر اصلاحات فرو آمد و عرصه را بر اصلاح طلبان عمل گرا تنگ کرد. دقیقا در زمانه شکست عمل گرایان در انتخابات مجلس. در زمانه افول روحانی و اعتدال ، از خاکستر اصلاحات، چپ افراطی عزم برخاستن کرد. از درون ناکامی دولت روحانی ، بحران نمایندگی اجتماعی اصلاحات سر بر آورد و از دل این بحران، در تنگنای اعتدال، چپ افراطی صورت جدید اصلاحات شده است. «نواصلاح طلبی» نه اصلاحات عمل گرا که اصلاحات رادیکال است. نواصلاح طلبی ، کودتا علیه اصلاح طلبی است. بازگشتی به «دوم خرداد» و تئوری پایان دهه هشتاد ؛ «خروج از حاکمیت». که اگر روزگاری سعید حجاریان نوشت:« اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات»، امروز به صراحت می گوید:« اصلاحات مرد، زنده باد رادیکالیسم». راهی که تاج زاده سالهاست می پیماید و علوی تبار تئوریزه می کند و حجاریان به صراحت بیان می کند و در نوشته های زیدآبادی به چشم می آید با عیان شدن خویینی ها، رهبری سیاسی یافت. راهی که چون شمشیر اصلاحات را به دو نیم تبدیل خواهد کرد. از وزن و قدرت اجتماعی اصلاح طلبان کارگزاران و بخشی از اتحاد ملت و گروهی از اعضای مجمع روحانیون مبارز چون مجید انصاری خواهد کاست و شکاف درون اصلاح طلبی را به شدت تقویت خواهد کرد. دفاع حجاریان از نامه خویینی ها فقط دفاع مرید از مراد نیست که بیانیه ای سیاسی برای سرنگون کردن اصلاحات به سود خروج از حاکمیت است. نه تنها دوران اصلاح طلبی کارگزاران به انتها رسیده که در نگاه رادیکال ها اصلاح طلبی از جنس خاتمی به پایان خود رسیده است.