ربیعی: زمین و زمان انتقامِ ترور شهید فخری‌زاده را ایران تعیین می‌کند

کد خبر: 1035680

سخنگوی دولت می‌گوید: این ترور یقیناً بی‌پاسخ نخواهد ماند، اما نه در آن زمانی که آن‌ها می‌خواهند و نه به شیوه و در جایی که انتظارش را می‌کشند؛ زمین و زمان بازی را ایران تعیین می‌کند.

ربیعی: زمین و زمان انتقامِ ترور شهید فخری‌زاده را ایران تعیین می‌کند

خبرگزاری تسنیم: علی ربیعی سخنگوی دولت در یادداشتی در اینستاگرام تاکید کرد که ترور سردار شهید قاسم سلیمانی و شهید محسن فخری‌زاده گواه آشکار ضعف و زبونی دشمنانی است که عرصه را باخته‌اند و به مدد آدمکشان و ترور می‌خواهند به تصور خودشان مسیر اقتدار وتوسعه ایران را فقط کند کنند.

در این یادادشت علی ربیعی با عنوان " اهداف یک ترور زمین و زمان واکنش ما" آمده است:

" ایران پس از انقلاب بار‌ها قربانی تروریسم کور و هوشمندی بوده که یا با هدف ایجاد رعب و القای ناامنی، توده مردم و چه برای حذف «آینده نظام»، مسئولان ارشد را هدف گرفته بود، اما این ترور‌ها در سال‌های اخیر علاوه بر اهداف فوق، محدود کردن توسعه و پیشرفت علمی، قدرت دفاعی و اقتدار ژئوپلتیکی را نیز هدف گرفته است.

ترور شهید محسن فخری‌زاده، دانشمند برجسته هسته‌ای و دفاعی پس از ترور شهدای هسته‌ای در ده سال اخیر و چند ماه پس از ترور شهید قاسم سلیمانی از اهدافی گسترده‌تر برخوردار است که با موجودیت و بالندگی ایران مرتبط شده است.

این ترور نشان داد که کاملا حساب‌شده و با برنامه‌ریزی قبلی برای دستیابی به چند هدف طراحی و اجرا شد: ۱: به هم زدن آرامش روانی جامعه، ناامید کردن مردم از دستیابی به پیروزی و به عقب راندن فشار حداکثری؛ ۲: ایجاد سردرگمی در استراتژی ایران و واداشتن به بازی در زمینی که دشمن طراحی کرده و سناریو‌های پی در پی را در آن دنبال می‌کند؛ ۳: بر هم زدن امنیت منطقه و پیشبرد اهداف ایران‌هراسی و گرفتن امتیاز از صاحبان منابع نفتی در خاورمیانه و توسعه‌طلبی بی‌سروصدا با شکستن مقاومت در منطقه؛ ۴: به هم خوردن فضای امنیت جهانی با توجه به تغییرات احتمالی آتی در سیاست‌های بین‌المللی در صورتی که جهان پساترامپیسم به دنبال نظمی جدید و احتمال جهانی کم‌تنش‌تر باشد که بازندگان اصلی این مساله رژیم صهیونیستی و یا برخی حاکمان منطقه‌ای بودند که با هدف به ثمر ننشستن حقانیت و ایجاد فرصتی برای احقاق حقوق ملت ایران دست به کار شدند.

این ترور منطقه‌ای ناامن و جهانی آشوب‌زده را دنبال می‌کند. فضای بین‌الملل بعد از ترامپیسم به نوعی به نفع آینده جمهوری اسلامی است و این ترور ایجاد منطقه‌ای بهم‌ریخته، تشدید کینه‌توزی‌ها و برهم زدن آرامش جهانی پساترامپی را دنبال می‌کند.

اینکه دشمن با ددمنشانه‌ترین نحوه و ابزار دست به ترور می‌زند و در کمین سرداران ما چه در بغداد و چه در دماوند نشسته تا انتقام خود را از شکست در عرصه فشار حداکثری و ایجاد نارضایتی اجتماعی بگیرد، نشان می‌دهد ایران در رسیدن به اهداف صلح‌آمیز خود در مسیر موفقی قرار گرفته است.

چون دشمن نه در عرصه مذاکره توان هماوردی با ما برای دستیابی به اهداف خود را دارد - ترامپ پیشتر اعتراف کرده بود ایران هیچ مذاکره‌ای را نباخته است - و نه توان جنگیدن با ما را. پس با تروریسم دولتی به میدان می‌آید.

ترور سردار شهید قاسم سلیمانی و شهید محسن فخری‌زاده، که قربانی تروریسم دولتی شدند، خود گواه آشکار ضعف و زبونی دشمنانی است که عرصه را باخته‌اند و به مدد آدمکشان و انفجار و ترور می‌خواهند به تصور خودشان مسیر اقتدار و توسعه ایران را فقط کند کنند.

تاریخ انقلاب در ۴۰ سال اخیر، اما نشان داده که نتیجه کاملا معکوسی نصیب آنان می‌شود. این ترور‌ها نه تنها به انشقاق اجتماعی نمی‌انجامد که یکی از عوامل انسجام جامعه و وحدت حول محکومیت تروریست‌ها و پاسداشت شهید می‌شود. با این حساب تروریست‌ها در پی چه هستند؟ انگاره‌های جامعه‌شناسی تروریسم هدف از این نوع ترور‌ها را «ایجاد تغییر» یا «تحت تأثیر قرار دادن جدی جامعه» می‌داند. یعنی با هدف قرار دادن چهره‌های کلیدی - از شهید بهشتی و رجایی گرفته تا سردار سلیمانی و فخری‌زاده - درصدد این هستند که به خیال خام خود روند توسعه و رشد و نماد‌های اقتدار را تغییر داده و مسیر را آهسته‌تر کنند و بیشتر از آن به هدف غایی خود یعنی تاثیر بر روان جامعه برسند.

این فقط ترور یک دانشمند نیست، زیرا تروریسم دولتی به خوبی می‌داند که پیشرفت‌های ایران دیگر متکی به فرد نیست.

شهید فخری‌زاده و نمونه‌های آن بنیانگذار مسیر‌های افزایش توان دفاعی و پیشرفت علمی ما بودند. خدمت واقعی فخری‌زاده، بازتولید ده‌ها دانشمند جوانی است که حتی با انگیزه و نیرویی بیش از او برای پیشرفت علمی ایران مصمم‌اند. آن‌ها هم می‌دانند با ترور یک دانشمند یا سردار بزرگ، سیاست‌های علمی و دفاعی ایران تغییر نخواهد کرد، اما از تاثیرات اجتماعی آن می‌توانند سود برند. اینجاست که قربانی ترور باید با هوشمندی از «ترور‌های بعدی» جلوگیری کند.

ترور اول می‌تواند به ترور‌های دیگری از جمله ترور روان جامعه و سیاستگذاری صحیح و موثر در پیشبرد اهداف ملی بیانجامد. ترور بعدی همان فضای مشوش اجتماعی و بهره‌برداری‌های سیاسی و تغییر جهت مسیر درست اجتماعی-سیاسی است که با هجمه تبلغاتی-روانی می‌خواهند آن را خلق کنند.

اگر گروه‌های سیاسی و نهاد‌ها اجازه ندهند این فاز به مرحله اجرا و توفیق برسد، یعنی توانسته‌اند امواج ترور اول را خنثی و آن را در جهتی غیر از خواست آمران ترور هدایت کنند، اما مادامی که امواج ترور اول تبدیل به ترور روانی شد، جامعه به چنددستگی رسید، عده‌ای در فضای ایجاد شده در داخل و خارج سعی در تغییر مسیر درست و اصولی جامعه کنند، دقیقا هر دو فاز ترور به خواست و هدف اصلی خود نائل می‌شود.

به تجربه دریافته‌ام در پی این ترور‌ها عملیات روانی عظیمی شکل می‌گیرد. ابزار‌های رسانه‌ای و اظهارات مرموزانه چه به اسم کارشناسی و چه در قالب نظرات سیاستمداران از جمله در دولت تروریستی، اشکال عملیات روانی پس ار ترور را تشکیل خواهند داد.

در این میان اولا نباید نهاد‌های اطلاعاتی و امنیتی تضعیف شود ضمن آنکه این نهاد‌ها با هوشمندی باید به ظرفیت‌های مقابله با اشکال مختلف عملیات ایران‌سیتزی مجهز شوند. بدون تردید این توانایی در سازمان‌های اطلاعاتی ما وجود دارد. ثانیا نباید در دام ربط دادن موضوع ترور به مذاکرات انجام شده در دولت مستقر یا برجام، افتاد. پدیده زشت ترور دانشمندان ایرانی، حتی در دورانی که مذاکرات ایران در دولت قبلی به بن‌بست رسیده بود نیز وجود داشت.

اینکه شهید فخری‌زاده، قربانی گفتگو با مدیرکل آژانس معرفی شود و یا برجام را عامل این ترور بدانند، نشان از عدم توجه به عمق و ابعاد این ترور دارد و یا عده‌ای در این شرایط سعی دارند کلاهی از این نمد برای خود ببافند.

نظام جمهوری اسلامی چنانکه در موارد پیشین نشان داد، تاریخ و جغرافیای پاسخ و واکنش را به خوبی محاسبه می‌کند و آنگاه پاسخ می‌دهد. چنانکه در ترور‌های قبلی نشان دادیم ایران کشوری نیست که با ترور بخواهند مسیر تعالی و تعامل آن را تغییر دهند.

با این نگاه من معتقدم هدف از ترور شهید فخری‌زاده، همه آحاد جامعه و آینده ایران است. آن‌ها خواستند با حذف ناجوانمردانه یکی از مفاخر علمی و دفاعی کشور، مسیر ایران را تغییر دهند. این راه، اما با هوشمندی مردم و مسئولان و هوشیاری نهاد‌های تصمیم‌گیر محقق نخواهد شد. البته این ترور یقیناً بی‌پاسخ نخواهد ماند، اما نه در آن زمانی که آن‌ها می‌خواهند و نه به شیوه و در جایی که انتظارش را می‌کشند. زمین و زمان بازی را ایران تعیین می‌کند. "

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    سایر رسانه ها