خاطره راوی كتاب «دا» از ديدار با رهبر معظم انقلاب
فارس: اولين سوالشان اين بود كه «دا» چطورند؟ من «دا» را كه در جلسه حضور داشت به آقا نشان دادم و گفتم: ايشان هستند. جالب اينجا بود كه آقا با مادرم به عربي غيرفصيح و محلي صحبت كردند! «دا» از هيجان بغض كرده بود و نميتوانست جواب بدهد. به گزارش پايگاه اطلاعرساني دفتر حفظ و نشر آثار آيتالله خامنهاي، سيده زهرا حسيني خاطرهاي از ديدار با رهبر انقلاب را بيان كرده است: «در بهمن ماه سال 88 كه به مناسبت سيامين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي و بيستمين سالگرد تاسيس دفتر ادبيات و هنر مقاومت در جلسهاي نيمه خصوصي خدمت رهبر معظم انقلاب بوديم، بعد از سخنراني آقايان بنيانيان و سرهنگي، حضرت آقا شروع به سخنراني كردند، ابتدا از دفتر تشكر كردند و از چند كتاب دفتر و حوزه كه مطالعه فرموده بودند اسم بردند و تاكيد كردند كه بعضي را بارها مطالعه كردهاند. به كتاب «دا» كه رسيدند، گفتند: «من اخيراً كتاب يك خانم را به نام «دا» مطالعه كردم، كتاب بسيار خوب و تاثيرگذاري است». يكي از حضار گفت: بله، اين اثر، خاطرات خانم حسيني است كه در اين جلسه هم حضور دارند. من به فاصله نزديكي از آقا نشسته بودم؛ ايشان رو به خانمها كردند و پرسيدند: «كداميك از شما خانم حسيني هستيد؟» عرض كردم: آقا من هستم. اولين سؤالشان اين بود كه «دا» چطورند؟ من «دا» را كه در جلسه حضور داشت به آقا نشان دادم و گفتم: ايشان هستند. جالب اينجا بود كه آقا با مادرم به عربي غيرفصيح و محلي صحبت كردند! «دا» از هيجان بغض كرده بود و نميتوانست جواب بدهد.»
دیدگاه تان را بنویسید