اعتماد: اگر امريكا حاضر به دعوت از ايران براي حضور در نشست سوريه در وين و نشستن عربستان و ايران در مقابل يكديگر شده است، بايد عامل اصلي را در دو مولفه ١- آشكار شدن تدريجي نتايج رويكرد تعاملي ايران در قبال كشورهاي دنيا و ٢- توانمنديها، تاثيرگذاري و سرمايهگذاري ايران در خاورميانه جستوجو كرد. اگرچه نبايد به عامل اختلاف ايران و عربستان در مسائل سوريه بهاي زيادي داد و روندي كه در سوريه دنبال شده را بايد مستقيما متاثر از سياستهاي امريكا در منطقه دانست اما ايران و عربستان درمورد مسائل زيادي اختلاف نظر دارند. با رويهاي كه سعوديها اتخاذ كرده و دايره منافع خود را بسيار وسيع و تحولات سياسي منطقه را در چارچوب منافع طايفهاي، نژادي و مذهبي تبيين ميكنند، نبايد اميد داشت در پي چنين نشستهايي، دو كشور به تفاهم درخصوص مسائل منطقه و از جمله بازگشت صلح و آرامش در سوريه دست يابند. سعوديها اختلاف در سياست خارجيشان با ايران در درون منطقه را تبديل به تضاد و تقابل كردهاند و اين در شرايطي است كه به واسطه قدرت مالي وسيع عربستان و استفاده تخريبي از آن در كشورهاي مختلف سخت است همه مشكلات بين دو كشور به يكباره حل شود، مگر
آنكه امريكا كاملا متقاعد شود كه روند كنوني به نفع منطقه و جهان نيست و ميتواند كشورهاي بسياري را در لبه پرتگاه هولناك جنگ منطقهاي قرار دهد. عربستان سعودي سرمايه اندوختهاش را به جاي آنكه در جهت پيشبرد اهداف سياست خارجي هزينه كند در جهت تخريب به كار گرفته است و حتي جهتگيري تخريبي آن بيش از سازندگي است كه اين مساله كار را براي تعامل دو كشور بسيار دشوار كرده است.
در چنين شرايطي است كه حضور قدرتهاي خارجي در چنين نشستهايي براي ايجاد فهم مشترك و حل مشكلات منطقهاي ممكن است به تلطيف فضا و ايجاد تعامل ميان ايران و عربستان كمك كند. اما امريكا براي سياست خارجي ايران هم ميتواند تهديد باشد و هم فرصت.
اين كشور با اقتصادي قوي و اثرگذار اگر چه داراي نقاط ضعف فراواني است كه يكي از آنها عدم شناخت صحيح از تحولات منطقه و ديگري نداشتن همپيمانان تاثيرگذار در منطقه است ولي در عين حال اين كشور سرمايهگذاريهاي مادي و معنوي عظيمي در بسياري از كشورهاي دنيا دارد و بحق يا ناحق منافعي را در منطقه براي خود تعريف كرده است. بنابراين زماني كه رويكرد تعاملي ايران براي غرب و امريكا آشكار شد، زمينه حضور ايران در نشست سوريه فراهم شد و اين كشورها از مخالفتهاي قبلي خودشان دست برداشتند تا بتوانند از اثرات تخريبي سياستهاي ايران بر اهدافشان جلوگيري كرده و از توانمنديهاي ايران در منطقه استفاده كنند. تا آنجا كه امريكا تا پيش از توافق هستهاي، به دنبال تعريف يك نقش منفي براي ايران در سوريه بود و هيچ نقشي را براي ايران در حلوفصل بحران سوريه قايل نبود، به تاثيرگذاري ايران در منطقه اذعان كرد. در يك تصوير بزرگ، حضور و تعهدات دو كشور امريكا و روسيه به عنوان دو قدرت تاثيرگذار ميتواند تاحدودي كمك كند كشورهاي منطقه كه سياستهاي متفاوتي در سوريه دارند تا حدي به تعادل برسند. در حقيقت در اجلاسي كه براي موضوع خاصي چون بحران سوريه تشكيل
ميشود نبايد خيلي نگران بود كه به دليل اختلافات تهران و رياض نشست بينتيجه پايان يابد، زيرا اكنون بستر مناسبي براي حلوفصل سياسي بحران سوريه فراهم شده است و در اين نشست تمامي كشورهاي حاضر نيز تنها ميتوانند با استفاده از ابزارهاي سياسيشان به حل بحران كمك كنند. البته ممكن است كه در يكي دو جلسه اول تنشها زياد باشد اما در نهايت احتمالا به نتيجهاي دست پيدا كنند. مهم آن است كه با واقعبيني از تحولات سوريه پله اول نردبان را اينگونه تعريف كرد كه نبايد در قدم اول بهدليل اختلاف عميق ديدگاه بين كشورهاي تاثيرگذار در بحران سوريه بر سر ماندن يا بركناري بشار اسد از قدرت و آينده وي را مورد مذاكره قرار داد. بلكه بايد پذيرفت رييسجمهور كنوني سوريه، قانوني و حتي به فرض با راهكار ضعيفي كه در همه كشورهاي منطقه ساري و جاري است منتخب مردم اين كشور و در حال حاضر نخ تسبيح ساختار سياسي سوريه است. يعني اين ساختار به درست يا غلط بهگونهاي است كه اگر بشار اسد را حذف كنند، ممكن است شاهد فروپاشي ساختار سياسي در اين كشور باشيم. اين نكته مورد قبول محافل مطالعاتي و دانشگاهي و حتي دست اندركاران سياست خارجي غربي نيز واقع شده است.
اكنون امريكا به وضوح نتيجه اقداماتش در ليبي و سومالي را ميبيند و نميخواهد آن تجربهها را دوباره تكرار كند. كشورهاي غربي و منطقهاي مخالف حضور اسد، فعلا پذيرفتهاند كه او در مرحله انتقالي حضور داشته باشد. هدف آنها حفظ ساختار ارتش سوريه است تا شيرازه كارها از دست در نرود. در صحنه زميني سوريه و سازماندهي نيروهاي ارتشي سوريه تحولاتي روي داده است كه روند تحولات اين كشور را كه ميرفت حاكميتش به دست داعش بيفتد عوض كرده است. اين تحولات قدرت چانهزني طرفداران آغاز آتش بس و برقراري امنيت در اين كشور را زياد كرده است.
دیدگاه تان را بنویسید