حکایت شنیدنی مرشد چلویی و سید مستمند

کد خبر: 721887

هر کس در راه حل مشکل برادر ایمانی خود تلاش نماید چنان است که نه هزار سال خدا را عبادت کرده در حالی که روز‌ها را روزه گرفته و شب‌ها را به عبادت گذرانیده باشد

تراز:حاج میرزا احمد عابد نهاوندی مشهور به حاج مرشد چلویی در بازار تهران جنب مسجد جامع، غذافروشی داشت. او از بزرگان و عرفای تهران و از عزیزترین و نزدیک‌ترین دوستان شیخ رجبعلی خیاط بود. روزی مرشد چلویی برای دیدن شیخ نزد وی رفته بود، در این حال شیخ از کسب و کار وی می‌پرسد، حاج مرشد اظهار تاسف می‌کند و از فروش کم و بی رونقی نالیده و به شیخ چنین می‌گوید: غذاخوری دیگر رونق سابق را ندارد. شیخ به او می‌گوید: هیچ می‌دانی که دلیلش چیست؟ مستمندان را از درب مغازه ات می‌رانی و توقع برکت داری؟! مرشد تعجب می‌کند و میث گوید من نه تن‌ها کسی را رد نمی‌کنم حتی به بچه هایی که برای صاحب کارشان غذا می‌گیرند کباب رایگان می‌دهم. مرشد به مغازهع رفت و پیگیر شد و متوجه گردید سیدی که بار‌ها به دلیل نداشتن پول، غذای رایگان می‌گرفته را چند روز قبل شاگردان مغازه بیرون کرده اند که غذای مفت یک بار، دوبار... وی ناراحت شد و رفت. مرشد گشت و سید را پیدا کرد و به او ملاطفت فراوان نمود. کم کم وضع درآمد تغییر کرد. مرشد از آن به بعد به هر کس که بی پول بود غذای رایگان می‌داد و تابلویی نوشت به این مضمون: "نسیه داده می‌شود، وجه دستی به مقدار وسع. " نقل می‌کنند از آن به بعد غذاخوری مرشد غلغله بود.
نکته: کمک کردن فقط پول دادن نیست
قرآن کریم فرمان می‌دهد که حتی اگر نمی‌خواهید به مردم کمک کنید با روی خوش با آن‌ها برخورد نمایید و حتی اگر آن‌ها را با اخلاق حسنه برانید بهتر است تا کمک کنید و منت بگذارید! این نکته مهمی است که کمتر به آن توجه می‌شود. باید بدانیم کمک به مستمندان همیشه مالی نیست. چه بسا توان مالی نداشته باشیم، ولی بتوانیم کمک فکری، عاطفی یا ابرویی کنیم. یعنی آبرویی گرو بگذاریم و برای نیازمندی کمکی تهیه یا مشکلی از او برطرف نماییم.

رسول گرامی اسلام می‌فرماید:

«انکم لن تسعوا الناس باموالکم فسعوهم باخلاقکم؛ شما هرگز نمی‌توانید همه مردم را با بذل مال [راضی کرده]و گشایشی در زندگی بر ایشان ایجاد کنید، ولی با اخلاق خوشتان آنان را خشنود کنید.»
امام حسین علیه السلام گاهی که برایش رفع گرفتاری مستمندان مقدور نبود با گشاده رویی و رفتاری خوشایند مراجعان را راضی می‌فرمود:. نقل می‌کنند آن حضرت نشسته بود که فرد نیازمندی به آن بزرگوار مراجعه کرد و اظهار داشت:‌ای پسر رسول خدا، به دادم برس! فلان شخص از من طلبکار است و می‌خواهد مرا زندانی کند. امام فرمود:: «به خدا قسم! الان هیچ پولی ندارم که بدهی تو را پرداخت نمایم.»

مرد بدهکار گفت: «پس لااقل با او گفتگو کن شاید رأیش عوض شود.» امام فرمود: «من هیچ گونه آشنایی با طلبکار تو ندارم، اما از پدرم امیرمؤمنان علیه السلام شنیدم که می‌گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «هر کس در راه حل مشکل برادر ایمانی خود تلاش نماید چنان است که نه هزار سال خدا را عبادت کرده در حالی که روز‌ها را روزه گرفته و شب‌ها را به عبادت گذرانیده باشد.» (بحارالانوار، ج. ۷۱، ص. ۳۱۵)

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها