انتخاب شهردار و روابط سینوسی کارگزاران و اصلاح طلبان

کد خبر: 803220

پس از کشمکش‌های دهه ۶۰ و ۷۰، صلح و انفعال در ۸۰ و تشریک مساعی در نیمه اول دهه ۹۰، انتخاب شهردار تهران می‌رود بستری برای انشقاق دوباره بین کارگزاران و اصلاحات شود تا این مهم روابط این دو جریان سیاسی را مبدل به معادله‌ای سینوسی کند.

انتخاب شهردار و روابط سینوسی کارگزاران و اصلاح طلبان
سرویس اجتماعی فردا: پس از کشمکش‌های دهه ۶۰ و ۷۰، صلح و انفعال در ۸۰ و تشریک مساعی در نیمه اول دهه ۹۰، انتخاب شهردار تهران می‌رود بستری برای انشقاق دوباره بین کارگزاران و اصلاحات شود تا این مهم روابط این دو جریان سیاسی را مبدل به معادله‌ای سینوسی کند.
پس از خروج نجفی از بهشت و ترک کرسی شهرداری تهران گمانه زنی‌ها برای انتخاب شهردار پایتخت به اوج خود رسیده است. سالاری عضو شورای شهر تهران در حالی از انتخاب شهردار در بازه زمانی ۲۰ تا ۲۵ روزه سخن می‌گوید که تشتت آرا در بین کارگزاران و اصلاح طلبان به اوج خود رسیده است. این در حالی ست که اختلاف نظرات در بین خود اصلاح طلبان نیز حکایت از داستان‌های مفصل اختلافات در پشت پرده اردوگاه این جریان سیاسی است.
در حالیکه پشت خروج نجفی اراده‌ای از سوی کارگزارانی‌ها به وضوح دیده می‌شد اینک فشار‌های چهره‌های شاخص این جریان برای نشاندن گزینه مطلوب شان یعنی محسن هاشمی بر کرسی بهشت بیش از پیش هویدا شده است. به نقل از جماران غلامحسین کرباسچی و محمد عطریانفر چندی پیش به دفاع از حضور محسن هاشمی در شهرداری تهران سخن گفته اند و خواستار حمایت رئیس دولت اصلاحات از حضور او در مقام شهردار تهران شدهاند، اما مخالفت رهبر اصلاحات صراحتا با این تصمیم اعلام شده و از رئیس شورای شهر تهران خواسته است که به میثاقش با مردم تهران پایبند باشد. اما نکته‌ای که تا حدودی دست و پای هاشمی را برای جلوس بر کرسی شهرداری تهران بسته میثاق نامه‌ای ست که فراکسیون امید و اعضای شورای شهر بر آن تاکید دارند. براین اساس منتخبین ملت حق رندارند برای حضو در پستی دیگر عطای نمایندگی مردم را به لقایش ببخشیند، خصوصا اینکه رفتن محسن هاشمی زمینه را برای ورود سرلیست اصولگرایان در انتخابات شورای شهر ۹۶ فراهم خواهد کرد. مهدی چمران که اکنون عضو علی البدل شورای شهر تهران است، با رفتن محسن هاشمی، می‌تواند عزم خود را برای تمدید تجربه هشت ساله در شورای شهر تهران جزم کند.
همین عامل سبب شده تا چهره‌های مختلف اصلاح طلب از خروج احتمالی نمایندگان مردم از شورا و مجلس انتقاد کنند. پیش از این ژاله فرامرزیان فعال سیاسی اصلاح طلب و چهره برجسته این جریان سیاسی، گفته بود: «کاندیدا‌هایی که با لیست امید آمدند نباید انصراف دهند و از شورا خروج نکنند، به دلیل اینکه به هر حال انسان‌های ارزشمندی بودند که می‌خواستند در لیست قرار بگیرند، اما از بین آن‌ها این بزرگواران انتخاب شدند و متعهد به حضور و ادامه فعالیت در طول ۴ سال هستند».
اما محمدعلی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز اعتقاد دارد مطرح کردن این سخنان با جامعه مدنی و مشی اصلاح طلبی هیچ سنخیتی ندارد: او در صفحه شخصی خود نوشته است: «جدای از اینکه شهردار تهران چه کسی خواهد بود، یکی از بدترین استدلال‌ها که از شورای شهر تهران شنیده می‌شود این است که اگر یکی از اعضای شورا، شهردار شود، ممکن است سر لیست اصولگرایان که در لیست علی البدل هست، عضو اصلی شورا شود. حرف تلخی است که با جامعه مدنی و اصلاح طلبی هیچ تناسبی ندارد. یک زمانی شعار اصلاح طلبی زنده باد مخالف بود. در بحبوحه‌ی بد اخلاقی‌ها و هیاهو‌ها اولیه‌ترین اصول آرمان‌های اصلاح طلبی و دمکراسی خواهی در حال فراموشی است. من معتقدم به هر دلیل، یک مخالف وارد شورا شود، اصلاح طلبانه‌تر از آن است که شورا بی حضور جناح مخالف باشد». طبعا آنقدر اختلاف میان اصلاح طلبان بر سر گزینه مطلوب بالا گرفته است که آن‌ها تحت هیچ عنوان به این مسئله رضایت نمی‌دهند که هاشمی شهردار شود. موافقت طیفی از اصلاح طلبان و همراهی آن‌ها با کارگزارانی‌ها بر سر شهردار شدن محسن هاشمی سبب شده تا طیف دیگری از اصلاح طلبان سفت و سخت بر سر مواضع خویش باقی بمانند و میثاق نامه را دلیل مخالفت خود عنوان کنند، هر چند به نظر می‌رسد تداوم این لجاجت‌های سیاسی به فشار‌هایی که از سوی کارگزارانی‌ها در کناره گیری نجفی بی تاثیر نبود، دلالت داشته باشد تا به نوعی تسویه حساب سیاسی را در دستور کار خود قرار دهند.
کمااینکه علی اعطاء سخنگوی شورای شهر تهران در این اظهار نظر رسمی و قاطع به نوعی تلاش کرده تا آب پاکی را بر دست کارگزارانی‌ها بریزد: «در این خصوص قبلا نیز صحبت شده است و از اعضای شورای شهر تهران گزینه‌ای برای شهرداری مطرح نیست و در این رابطه عضوی از شورای شهر تهران خارج نخواهد شد». وقتی انشقاق در بین کارگزارانی‌ها و اصلاح طلبان عیان می‌شود
دهه ۶۰ و ۷۰ اوج درگیری‌های سیاسی اصلاحات و کارگزاران بود. از زدن برچسب عالیجناب سرخپوش به هاشمی رفسنجانی از سوی اردونشینان اصلاح طلب تا تاختن بر جبهه مشارکت و دیگر طیف‌های سیاسی اصلاح طلب از سوی کارگزارانی ها. دهه ۸۰ انفعال و صلح دستور کار این جریان‌های سیاسی بود، اما گویا منافع مشترک سیاسی زمینه را برای بهبود روابط در دهه ۹۰ فراهم آورد تا یک کاسه شدن این دو جریان سیاسی زمینه را برای توفیق در کارزار‌های انتخاباتی اخیر مهیا کند. اما نکته حائز اهمیت اینکه به نظر می‌رسد روابط کارگزاران و اصلاح طلبان می‌رود به یک معادله سینوسی در سپهر سیاسی کشور مبدل شود، چراکه خط سیر تبادل نظرات در خصوص انتخاب شهردار پایتخت بیشتر میل به اختلافات دارد تا تداعی کننده اختلافات دهه ۶۰ و ۷۰ باشد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها