چند نکته درباره فیلم جنجالی کتک خوردن پلیس از یک راننده/ چرا باید به سرعت و شدت با راننده متخلف برخورد کرد/ سکوت مردم در برابر این اتفاق نشانه کاملا بدی است
آنچه از همه چیز در این فیلم دردناکتر است حضور مردم به عنوان تماشاچی در صحنه درگیری است. این جا دیگر نه کسی قمه به دست مردم را تهدید کرده است که جلو نیایند و نه حتی پلیس اسلحهای دارد که مردم از شلیک سهوی به خودشان بترسند. این سکون و تماشاچی بود گویی نشان میدهد که دیگر حتی اگر دردسری هم برای کسی ایجاد نشود، مردم تمایلی به خاموش کردن شعله دعوا و درگیری ندارند و فقط دوست دارند به عنوان تماشاچی از این صحنه مانند یک فیلم اکشن لذت ببرند.
پایگاه خبری تحلیلی فردا مسعود شایگان:
روز گذشته فیلمی از برخورد یک راننده با یک افسر راهنمایی و رانندگی به صورت گسترده در فضای مجازی پخش شد که نشان از درگیری شدید این راننده با پلیس بود. ماجرا ظاهرا از این قرار است که پلیس در تعقیب راننده این ماشین گران قیمت، باعث میشود که راننده تعادل خود را از دست داده و ماشین وی سرنگون شود.
فیلم پخش شده، اما فقط کتک خوردن مامور پلیس از این راننده متخلف را نشان میدهد البته چیزی خطرناک تر: تماشاچی بودن مردم.
احتمالا از بس در اخبار صدا و سیما هر شب و روز شینده اید که رانندهای به دست پلیس آمریکا کشته شده است، دیگر این مساله را نه جدی میگیرید و نه حتی باور میکنید. از سوی دیگر احتمالا در طرف مقابل زیاد شنیده ایم که پلیسها مجبورند رانندهها را جریمه کنند و اگر برگههای جریمه شان در انتهای روز تمام نشده باشد توبیخ خواهند شد.
با این حال اگر بخواهیم منطقی به این فیلم نگاه کنیم و درباره ش. نظر دهیم باید چند هشدار جدی از آن دریافت کنیم که در صورت ادامه دار بودن آن سرنوشتی خوشایند در انتظار ما نخواهد بود.
آنچه از همه چیز در این فیلم دردناکتر است حضور مردم به عنوان تماشاچی در صحنه درگیری است. این جا دیگر نه کسی قمه به دست مردم را تهدید کرده است که جلو نیایند و نه حتی پلیس اسلحهای دارد که مردم از شلیک سهوی به خودشان بترسند. این سکون و تماشاچی بود گویی نشان میدهد که دیگر حتی اگر دردسری هم برای کسی ایجاد نشود، مردم تمایلی به خاموش کردن شعله دعوا و درگیری ندارند و فقط دوست دارند به عنوان تماشاچی از این صحنه مانند یک فیلم اکشن لذت ببرند.
وجه دوم، اما که هم مربوط به اصل درگیری و هم مربوط به تماشای مردم است حضور یک پلیس در درگیری است. همان طور که در فیلم هم کاملا مشخص است، مامور پلیس در بیشتر صحنههای این فیلم در حال کتک خوردن است، چرا که احتمالا ضارب میداند مامور راهنمایی و رانندگی با خود اسلحه ندارد و از این جهت خیالش راحت است.
اما یک لحظه بیایید تصور کنیم این اتفاق عمومی شود. بر خلاف آن چه ما مردم در مورد خودمان میگوییم، مانند بسیاری دیگر از مردم جهان، در هنگام درگیری و اختلاف بیشتر دوست داریم جانب خودمان را بگیریم، نه جانب آن کس که واقعا حق دارد. بی اعتبار شدن فرمان پلیس در جامعه بدان معنی است که بر سر هر چهارراه اگر هر کس کوچکترین دلیل منطقی برای خود ببافد، میتواند خلاف قانون و قاعده حرکت کند و اگر با کسی برخورد کرد و یا با فرمان پلیس روبه رو شد، حتی در صورت عدم توانایی فرار، پلیس بیچاره را مورد ضرب و شتم قرار دهد. باز هم باید یگوییم که کسی منکر ضعفهای بزرگ پلیس در برخوردهایش نیست، اما آن چه اکنون پیاده شده است، قطعا بهتر از هرج و مرجی است که در صورت بی اعتبار شدن فرمان پلیس به وجود خواهد آمد.
سویه دیگر این فیلم، اما اظهارات تحقیر کننده فرد متخلف است، آن جا که با تبختر به پلیس میگوید، تو میدانی قیمت این ماشین چند میلیارد است؟!
این هم البته اظهاراتی آشناست چرا که در همین هفتههای اخیر مشابه آن را از سوی آقازادههایی شنیدیم که با غروری وقاحت آمیز به تحقیر مردم پرداختند. باید از خودمان بپرسیم چه شده که فردی جرات میکند به خاطر ماشین میلیاردی اش این گونه در برابر مامور قانون رجز خوانی کند و خود را بالاتر از قانون بداند؟!
وظیفه پلیس، اما در این فقره بسیار خطیر است. دیشب خبر آمد که راننده و سرنشین این ماشین دستگیر شده و محاکمه میشوند. سرعت در رسیدگی به این پرونده و محاکمه شدید فردخاطی باید دستورالعمل اول پلیس در زمینه این فیلم باشد. متخلفان در هر حوزهای باید هم چنان از نیروی حافظ امنیت بترسند، تا ترس از دامن میلیونها انسان غیرمتخلف برچیده شود.
دیدگاه تان را بنویسید