مانفیست «نواصولگرایی» توسط جمعیت پیشرفت و عدالت رونمایی شد/«مردم باوری»، «نوگرایی» و «اسلام ناب»، ۳ شاخص اصلی «نواصولگرایی»

کد خبر: 877011

نواصولگرایی باید جریانی درون نظام باشد و نه خود نظام و مدافع همه اقدام‌های نهاد‌ها و اشخاص منتسب به حکومت

مانفیست «نواصولگرایی» توسط جمعیت پیشرفت و عدالت رونمایی شد/«مردم باوری»، «نوگرایی» و «اسلام ناب»، ۳ شاخص اصلی «نواصولگرایی»
پایگاه خبری تحلیلی فردا: پس از حدود یک سال از طرح مفهوم «نواصولگرایی» به عنوان کلیدواژه‌ای جدید در جریان سیاسی کشور که نگاهی انتقادی و آسیب شناسانه به جریان اصولگرا دارد، «جمعیت پیشرفت و عدالت» که نزدیک به محمدباقر قالیباف است، مانفیست «نواصولگرایی» را منتشر کرد. براساس این مانیفست که روز گذشته در مجموعه سرچشمه تهران رونمایی شد، نواصولگرایی «ایجاد «بنا» یی نو و جدید بر «مبنای» اصولگرایی که همان مبانی مکتب امام (ره) است» تعریف شده که در آن «تغییر اساسی» در گفتمان، رویکرد، ساختار و عملکرد، ویژگی اصلی این بنا محسوب می شوند و ۳ شاخص اصلی آن «مردم باوری»، «اسلام ناب» و «نوگرایی» است.
چه اصولگرایان بخواهند و چه نخواهند فرایند نواصولگرایی رقم خواهد خورد
در این بیانیه نواصولگرایی فرایندی «در حال شدن» توصیف شده که «چه اصول گرایان بخواهند و چه نخواهند، رقم زده خواهد شد». این مانیفست تصریح کرده است: «نواصول گرایی امری نیست که از پیش توسط یک نفر یا یک تشکیلات قابل تعریف باشد، چرا که ماهیت «تغییر اساسی» این جریان کلان وابسته به این است که در یک تفاهم بین‌الاذهانی میان طیف های مختلف نیرو‌های انقلابی شکل گیرد و این مساله نیز نتیجه گفتگو و مباحثه و کنش و واکنش‌ها میباشد.»
امکان شکل گیری جریان سوم در سپهر سیاسی ایران وجود ندارد
اما از آن جایی که برخی منتقدان، «نواصولگرایی» را به عنوان جریان سوم در سپهر سیاسی ایران تعبیر می‌کردند، این مانیفیست با رد این مسئله و تاکید بر این «نواصول‌گرایی همان طور که از نام آن برمی¬آید، جریان سوم نیست» با اشاره به تجربه‌های تاریخی و وجود فضای دوقطبی در کشور تصریح کرده است: «امکان شکل‌گیری جریان سوم در سپهر سیاسی کشور ما وجود ندارد و هر اقدامی در این زمینه محتوم به شکست است.» در این مانیفست مبنای اصیل اصولگرایی همان مبانی انقلاب اسلامی توصیف و تاکید شده است که راهبرد مواجهه با اشکالات اساسی موجود عبور از اصول‌گرایی نیست بلکه «تغییر اساسی» در جریان اصول گرایی است. در عین حال تاکید شده است «یکی گرفتن مبنای اصولگرایی با مبانی انقلاب اسلامی به معنای عدم اختلاف در مبانی فکری همه طیف‌های درون جریان اصولگرایی با شاخص‌های مکتب امام (ره) نیست و...» همگرایی همراه با به رسمیت شناختن اختلاف سلیقه‌ها
با این حال این مانیفست با به رسمیت شناختن هرگونه اختلاف نظر در میام طیف‌های جریان اصول‌گرا، تصریح کرده است: همگرایی بین جریان نیرو‌های معتقد به انقلاب اسلامی در عین به رسمیت شناختن اختلاف سلیقه‌ها و تحمل یکدیگر، از مهمترین ویژگی‌های نواصولگرایی به شمار میرود» چرا که «پذیرش اختلاف سلیقه‌ها موجب تحمل یکدیگر و تقویت همگرایی و وحدت رویه در بزنگاهها می‌شود.» دراین بیانیه آمده است: «درصورت به رسمیت نشناختن اختلاف سلیقه‌ها، همانند گذشته صرفا شعار وحدت سر داده می‌شود و شکاف‌های موجود در بزنگاهها لطمه‌ای غیرقابل جبران به جریان انقلابی وارد خواهد کرد.
لزوم مشخص کردن وجود ظیف‌های مختلف درون جریان نیرو‌های انقلابی
این مانیفست همچنین با بیان این که «اگر وجود اختلاف سلیقه‌ها با نام وحدت به رسمیت شناخته نشود، تفاوت نگاه طیفهای مختلف جریان انقلابی، مشخص نمیشود و در نهایت اقدامات یک طیف به پای همه جریان نوشته میشود» آورده است: «ضرورت دارد برای افراد جامعه مشخص شود که درون جریان نیرو‌های انقلابی طیفهای مختلفی وجود دارند که در برخی موضوعات مختلف اختلاف نظر دارند و اگر روزی هم بر سر مسأله¬ای متحد شدند، به معنای یکسان دیدن همه آن¬ها محسوب نشود؛ لذا ضروری است اختلافات درونی جریان اصولگرایی برای جامعه شفاف شود؛ اما ایجاد این تصویر روشن از واقعیتهای موجود باید از یک سو با تحمل یکدیگر باشد و از سوی دیگر مانع همگرایی نشود.»
انتقاد از خود، چهرهها و جریانهای متعلق به اردوگاه اصولگرایی مفید و گاهی ضروری است
بر همین اساس با اشاره به مفهوم «خودانتقادی» این مفهوم یکی از ویژگی‌های مهم نواصولگرایی توصیف و تاکید شده است: «انتقاد از خود، چهرهها و جریانهای متعلق به اردوگاه اصولگرایی مفید و حتی گاه ضروری است. البته تاحدی که باعث تخریب طیفهای داخلی و تضعیف جریان اصولگرایی نشود و از سوی دیگر موجبات اصلاح و سازندگی را فراهم آورد.»
مهمترین اشکال جریان اصولگرایی فاصله گرفتن از مردم است
این مانیفست همچنین نواصولگرایی را «بازگشت اصول¬گرایی به شاخصهای اصلی مکتب امام خمینی (ره) «دانسته و تاکید کرده است که در این مکتب، «جمهوری اسلامی ایران بر دو رکن اساسی اسلام و مردم پایهگذاری شده است». بر همین اساس این مانیفست «مردم¬اوری» را یکی از شاخصهای اصلی مکتب امام خمینی (ره) و مهمترین شاخص نواصول¬گرایی توصیف کرده و آورده است: «مهمترین اشکال جریان اصول¬گرایی فاصله گرفتن از این رکن در تمام سطوح فوق الذکر و در تمامی عرصه¬های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است.» این بیانیه در نقدی آشکار از جریان اصولگرایی تاکید کرده است که «باور اصولگرایی به مردم چه آن زمانی که در قدرت بوده است و چه خارج از آن در طول این سالها روزبهروز کمتر شده است.» برهمین اساس در این مانیفست تاکید شده است: «مهمترین شاخص تغییر در بنای نواصول¬گرایی «مردمباوری» است.» در این بیانیه برخی مصداق‌های دورشدن از مردم، سیاستورزی رانتی با ساختاری از بالا به پایین، اقتصاد نهادمحور به جای اقتصاد مردمی، پیمانکاری فرهنگی به جای مردمی کردن فرهنگ، اولویت دادن به دغدغههای جریانی به جای تمرکز بر مطالبات اصلی مردم، عدم باور طیفی از جریان انقلاب به جایگاه رفیع مردم در مبانی معرفتی نظام اسلامی و مکتب امام (ره)، داشتن نگاه مرکزگرا به جای توجه به نیاز‌های مردم در مناطق مختلف و فاصله گرفتن بخشی از مسئولان از زیست مردمی ذکر شده است.
ابعاد گسترده مردم باوری در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی
این بیانیه سپس تلاش کرده است که به تبیین مفهوم «مردم باوری» از دیدگاه «نواصولگرایی» بپردازد و در این زمینه آورده است که مردم باوری یعنی محوریت قرار دادن اقتصاد مردمی به جای اقتصاد دولتی. یعنی مردمی کردن فرهنگ به جای پیمانکاری کردن فرهنگ. یعنی سیاست ورزی مردمی و مبتنی بر رویکرد و سازوکاری از پایین به بالا و نه سیاست ورزی رانتی با رویکرد و سازوکاری از بالا به پایین. یعنی باور به انتخاب مردم، نه خود را حق پنداشتن و آنان را فریب خورده دانستن. یعنی دغدغه مردم داشتن، نه نگران قبیله، جریان، نهاد و سازمان وابسته به خود بودن. یعنی کنار گذاشتن تعارف¬ها و مطالبه کردن حرف¬های به حق مردم از نهادها، حاکمان و منتسبین حکومتی. یعنی اعاده حقوق و پاسخگویی به نیاز‌های اولیه مردم با سبک زندگی¬های مختلف حتی افراد فاصله گرفته از دین. یعنی باور به «مردم پایه» بودن مولفه¬های قدرت در جمهوری اسلامی ایران. یعنی همانندی سطح و سبک زندگی مسئولان با مردم و برداشتن مرز‌ها و حریم¬های دورکننده خادمان از ولینعمتان. یعنی مطالبه هوشمندانه و موثر خواسته¬ها و نیاز‌های اصلی مردم و خلاصه مردم¬باوری یعنی بازگشت و رجوع به نگاه حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به مردم.
دومین شاخص و ضرورت مرزبندی با معاندان و براندازان
مانیفست «نواصواگرایی» در تبیین دیگر شاخص اصلی این گفتمان یعنی «اسلام ناب» تصریح و تبیین کرده است: «اسلام سیاسی با قرائت اسلام نابی که امام خمینی (ره) ارائه کرد و توسط رهبر انقلاب ادامه یافت رکن دیگر گفتمان انقلاب اسلامی است و در نتیجه شاخص اصلی دوم گفتمان نواصولگرایی می‌باشد که مرز‌های خود را با جریان‌هایی که به مردم نگاه ابزاری دارند شفاف می‌کند. اسلام نابی که تأکید بر تکیه نکردن بر کافران و مبارزه با استکبار خارجی و همچنین مرزبندی با معاندین و برخورد قاطع با عناصر برانداز را بر پایه «اشداء علی الکفار» دارد و بر اساس «رحماء بینهم» به راهبرد مبنایی جذب حداکثری باور دارد... اسلام نابی که همه مردم را با هر باور و هر سبک زندگی جزو عیال حکومت اسلامی میداند و پاسخگویی ایجابی به نیاز‌های فرهنگی و اجتماعی متناسب با ذائقهها را جزوی از وظایف حکومت اسلامی میداند... اسلام نابی که در نظام محاسباتیاش به سنتهای الهی در کنار عقلانیت و تدبیر باور جدی دارد... اسلام نابی که حل مسائل معیشتی و اقتصادی مردم را وظیفه ابتدایی حکومت و زمینه ساز دیگر اهداف خود میداند.»
تکلیف یا نتیجه؟ آرمان یا واقعیت؟
این بیانیه همچنین در عرصه تبیین «اسلام ناب» به مقوله‌های مهم و چالشی «تکلیف گرایی یا نتیجه گرایی» و نیز «آرمانخواهی واقع بینانه» پرداخته است: «اسلام نابی که تکلیف گرایی را بی توجهی به نتیجه نمی‌داند بلکه رسیدن به نتیجه را بخشی از تشخیص تکلیف میداند و البته بعد از تشخیص درست، هدف خود را انجام آن تکلیف میداند و نه رسیدن به نتیجه. اسلام نابی که آرمان خواه است، اما نه آرمان خواهی غیرواقع بینانه که به تندروی و توهم می‌انجامد بلکه اهداف اصلی حرکت خود را آرمانهای تعیین شده و ایدئولوژیک قرآن و اسلام میداند، اما در راه رسیدن به این آرمان¬ها واقع¬بینی و عقلانیت را ضروری میداند.» مانیفست نو اصولگرایی همچنین با تاکید بر این که مکتب امام خمینی (ره) شامل ۳ بعد مکمل شامل «عدالت، معنویت و عقلانیت» است تاکید کرده است که نواصول گرایی در «تغییراساسی» خود باید به این سه بعد یکسان توجه کند.
لزوم اصلاح ساختار‌های موجود در نظام برای کارآمدسازی
مانیفست نواصولگرایی همچنین در پرداختن به مقوله «مردم سالاری دینی» با اذعان به این که در «دولت سازی» متناسب با تمدن اسلامی «عقب ماندگی‌های جدی» وجود دارد، تاکید کرده است: «کارآمدسازی نظام اسلامی» با رویکرد «پیشرفت عادلانه» ضرورتی اولویت دار است و نواصول-گرایی باید این هدف را در همه فعالیت‌های خود مدنظر قرار دهد. دراین بخش تاکید شده است: «معتقدان به نواصول گرایی باید آماده باشند در جهت رسیدن به این هدف، هزینه‌های اصلاح ساختار‌های موجود در نظام جمهوری اسلامی را بپردازند.»
اصول گرایی نیاز به ساختار تصمیمگیری نوین مبتنی بر خرد جمعی دارد
این بیانیه در تبیین مفهوم «نوگرایی» به عنوان شاخص اصلی سوم «نواصولگرایی» تاکید کرده است: «اصول گرایی نیاز به ساختار تصمیم¬گیری نوینی دارد که مبتنی بر خرد جمعی با نگاهی از پایین به بالا و با تکیه بر دخیل کردن بدنه اجتماعی انبوه جوانان انقلابی ایجاد شود نه اینکه شاهد این باشد که عده‌ای محدود در اتاق‌های دربسته و بی توجه به شاخص‌های شایسته سالاری تصمیم گیری کنند و نیرو‌های انقلابی را در برابر عمل انجام شده قرار داده و مجبور به تبعیت کنند.»
اصول گرایی نیاز به تصویرجدید دارد
براین اساس تاکید شده است: «اصول¬گرایی برای ادامه حیات باید تصویر جدیدی از خود به جامعه ارائه کند و برای این تصویر جدید نیاز به جایگزینی چهره¬های جدید در پیشانی خود و استفاده از چهره¬های قدیم به عنوان پشتوانه¬های فکری و تجربی دارد و همچنین لازم است تا اجازه ندهد طیفی خاص، سردمدار و نماد جریان اصول¬گرایی محسوب شوند تا رفتار‌های نادرست عده‌ای اندک به پای کل جریان نوشته شود.»
نواصولگرایی باید جریانی درون نظام باشد و نه خود نظام و مدافع همه اقدامات نهاد‌های حکومتی
این مانیفست سپس در تبیین این نوگرایی، به مقوله‌ای چالشی و موثر برای ایجاد نوگرایی پرداخته و تاکید کرده است: «در چهره نوینی که جریان اصولگرایی باید از خود بسازد باید جریانی درون نظام باشد و نه خود نظام و به گونهای باشد که مدافع اشتباهات مسئولان منتسب به نظام تلقی نشود. اصول گرایی نیز مانند هر جریان معتقد به نظام، افتخار و هدف خود را حمایت و دفاع از نظام می‌داند، اما قرار نیست اصولگرایی نقش مدافع نهاد‌های حکومتی و منتسبین به نظام را بازی کند.» بر این اساس تاکید شده است: «اصولگرایی باید ضمن حفظ ساختار کلی حاکمیت، صادقانه، منصفانه و البته شجاعانه نقد نهاد‌های حکومتی و منتسبین به حاکمیت را در دستور کار خود قرار دهد.»
رفتار‌های افراطی و داشتن نگاه حداقلی به مقوله فرهنگ، دو لبه یک قیچی است
این مانیفست همچنین با اشاره و تاکید بر «توجه به آزادی‌های اجتماعی در چارچوب مبانی دینی» تاکید کرده است: «متاسفانه برخی رفتار‌های افراطی در مواجهه با مسائل مرتبط با این موضوع باعث تصویر نادرست مردم مخصوصا جوانان از انقلاب و حتی گاه اسلام شده است و این رفتار‌های افراطی در کنار برخی وادادگی‌ها و داشتن نگاه حداقلی به مقوله فرهنگ، مانند دو لبه یک قیچی، هرچه بیشتر به ترویج سبک زندگی غربی کمک کرده اند؛ لذا از محور‌های مهم نوگرایی تعیین و اجرایی کردن راهبرد‌هایی مبتنی بر آرمان خواهی واقع بینانه با تمرکز بر ارائه پاسخی روزآمد و ایجابی است بگونه‌ای که هم به ولنگاری فرهنگی دچار نشویم و هم نیاز مشروع و منطقی را برآورده کنیم.»
جوانگرایی؛ تضمین کننده و زمینه ساز سایر نوشدن ها
این مانیفست همچنین از «جوانگرایی» به عنوان مهمترین محور که «تضمین کننده و زمینهساز سایر نوشدنها محسوب میشود» نام برده شده است و بر این اساس تاکید کرده است جوان¬گرایی در انتخاب مدیران، جوانگرایی در انتخاب نمایندگان مردم، جوانگرایی در چهرهسازی، جوانگرایی در ساختار‌های سیاسی، جوانگرایی در تصمیمسازیها و خلاصه جوانگرایی در همه ابعاد را یکی از شاخصهای اصلی نواصولگرایی میداند.
ضرورت بحث و نقد مانیفست
جمعیت «پیشرفت و عدالت» این مانیفست را نگاه این جمعیت به نواصولگرایی دانسته و تاکید کرده است که ضرورت دارد این مانیفست مورد بحث و نقد قرار گیرد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها