اربعین، مشق حضور

کد خبر: 884420

حقیقت آن است که بعد از شهادت غریبانه سیدالشهداء، مسیر عالم عوض شده است و خدای مهربان، معجزه‌ای جاویدان برای عاشقان و جوانمردان و حتی ناامیدان و گنهکارانِ پشیمان شده از گناه و معصیت قرار داده است که نامش حسین است. آن عزیزی که حسین را کشتی نجات وسیع و سریع خوانده است، دانسته چه فرموده و ما گنهکاران نیز به تجربه دریافته و فهمیده‌ایم که کشتی حسین، به غیر از این‌ها که فرموده‌اند، کوتاه‌ترینِ راه‌ها تا خدا را بلد است و با حسین فاطمه، می‌توان ره صد ساله را یک‌شبه طی نمود.

اربعین، مشق حضور

حقیقت آن است که بعد از شهادت غریبانه سیدالشهداء، مسیر عالم عوض شده است و خدای مهربان، معجزه‌ای جاویدان برای عاشقان و جوانمردان و حتی ناامیدان و گنهکارانِ پشیمان شده از گناه و معصیت قرار داده است که نامش حسین است. آن عزیزی که حسین را کشتی نجات وسیع و سریع خوانده است، دانسته چه فرموده و ما گنهکاران نیز به تجربه دریافته و فهمیده‌ایم که کشتی حسین، به غیر از این‌ها که فرموده‌اند، کوتاه‌ترینِ راه‌ها تا خدا را بلد است و با حسین فاطمه، می‌توان ره صد ساله را یک‌شبه طی نمود. یک شبِ جمعه یا یک شبِ عاشورا یا یک روز عرفه و یک روز اربعین و یا هر روزی که دلی مشتاق، برای غربت و مظلومیت حسین و خانواده و اصحابش، چشمی نمناک کند و آهی حزین و حسرت‌آلود نثار بارگاهش کند. حسین کریم است و با کریمان کار‌ها آسان بُوَد. آنکه کنیزش را به جبران شاخه گُلی که به او هدیه داده بود، آزاد می‌کند، می‌تواند و می‌خواهد که ما گرفتاران و اسیران هوی و هوس را به شاخه گُلی ارادتمندانه از عبادت و توبه، از بند نفس و شیطان رها کند. آه حسین! دستم بگیر که از دست رفته‌ام.

اینکه فرمود: بهشت را به بها می‌دهند نه به بهانه درست است، ولی درست‌تر آن است که خدای مهربان، برای بخشیدن و بخشودن بندگانش به دنبال بهانه می‌گردد و چه بهانه‌ای بهتر از حسین و اشک برای او که دل‌های جوانمردان و عاشقان و عارفان و گنهکاران، به راحتی بهانه‌اش را می‌گیرند. حسین، دل کلیمی و مسیحی و زردشتی و بودایی را فتح کرده و در قلب اهل سنت جا گرفته است، ما شیعیان که خانه‌زاد اوییم و با خاطرات او بالیده‌ایم، در ارادت و اخلاص و حسِ خوبِ به او، جای خود داریم. ما با حسین راحتیم و خاطرمان آسوده است که اربابمان جوانمرد است. ما که عشق به حسین را از شیر مادر گرفته‌ایم و آه و اشک پدر، ما را سربراه او کرده است، خوب می‌دانیم که محبت او سرمایه روزافزون و مونس تنهایی و عُسرت ماست. اصلاً ارادت و عشق ما به حسین فاطمه، دلی است وگرنه هر غم و غصه‌ای بعد از یکی دو ماه، برایمان سرد می‌شود، ولی هنوز برای رنج و محنت خاندان رسالت از رسول خاتم تا امام خاتم، غصه داریم و دل‌پریشانیم. هرچند حسین، جنس غمش فرق می‌کند.‌ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین.

اربعین است و اجتماع سالانه مؤمنین و جوانمردان و خونخواهانِ ارباب بی‌کفنان در پیش. اجتماعی که نه سرما می‌شکندش و نه گرما، نه گرسنگی و نه تشنگی و ... و نه گرانی و نه تبهکاری محتکرانِ از یزید بدتری که مایحتاج و رفاهیات زندگی مردم را گروگان منافع مالی و مطامع سیاسی خود گرفته‌اند می‌تواند آن‌ها را از حسینشان جدا کند. اصلاً زائران حسین چیز دیگری‌اند. کم‌مؤونه‌اند و پرمعونه. یعنی کم‌خرجند و پرفایده. چقدر از برادران و خواهران عراقی، غذایی را که خود و فرزندانشان در طول سال نمی‌خورند برای زائران اربعین مهیا می‌کنند؟ یک‌سال کار حلال و تلاش شرافتمندانه می‌کنند تا محرم و صفر، خرج عزای حسین کنند. کارمند و کارگر ایرانی، افغانی، پاکستانی، هندی، لبنانی، سوری و کشمیری و ... را نگاه کنید که در طول سال یک لقمه کمتر می‌خورند تا پس‌اندازشان را خرج سفر اربعین کنند. حق دارند آن‌ها که پول رانت و ربا و احتکار و حقوق نجومی را صرف آنتالیا و تایلند و خرابات می‌کنند، نفهمند و گیج باشند و پرت و پلا گویند. سر شیری را نفهمد گاوِ میش/ جز به شیران کم بگو اسرار خویش/ با حریف سفله نتوان خورد می/ گرچه باشد پادشاه روم و ری. ۲۵ میلیون زائر حسین که خود را به سختی راه می‌اندازند و رنج سفر به جان می‌خرند و خار‌های راه، که به پا‌های پرآبله می‌خلند و سر و روی خاک‌آلودی که حکایت سرگشتگی می‌کنند و همه سر به راه حسین نهاده‌اند همه از حرارتی سخن می‌گویند که امام معصوممان فرمود: از شهادت حسین در قلوب مؤمنین به یادگار نهاده شده که هیچ‌گاه سرد و ساکت نمی‌شود. بزرگ‌ترین اجتماع بشری در طول تاریخ، بزرگ‌ترین و بیشترین سفره اطعام و نذری که مؤمنین برای یکدیگر گسترده‌اند و بیشترین کار خیر و خیراتی که عالم به خود دیده است و معنوی‌ترین جمعی که جهان در عمر خود، به خود دیده است و مهربان‌ترین آدم‌هایی که دست آرزو‌ها و افسانه‌های بشری نیز به آن‌ها نمی‌رسد و خالصانه‌ترین کار‌هایی که پیغمبران و امامان از ما توقع داشتند و ... تنها در اربعین حسینی دیده و شنیده می‌شود. حقیقت این است که خدا به حسین برکت داده و او را مرکز تحول و تدارک عالم قرار داده است. مادرش مادر آب و پدرش پدر خاک است و خود سفره‌دار عالمیان است و ما تا نفسی هست عزادار حسینیم. اربعین حسینی، هرساله حکومت مهدوی را برایمان شفاف‌تر می‌کند و ما را برای حکومت حضرتش تشنه تر. ما را به دنیایی بهتر و برتر رهنمون می‌کند که در آن، رنج و ملالت این دنیا نیست. دنیایی سراسر نور و سرور و مدینه فاضله‌ای که حتی خیالش، در دنیای عطش‌زده و ظلمتکده نئولیبرال و پست مدرن امروزی همچون نسیم خوش و خنکی است که در بیابان سوزان، به گونه جان می‌خورد. دنیای امروز تا وقتی خدا خدا نگوید و راه حسین نپوید، همین زندان و محاق است که هست. برهوتی از اخلاق و انصاف که تربیت یافتگانش حاضرند هشتاد میلیون نفر را برای خم ابروی فرزند خود نادیده بگیرند، و برخی نخبگانش، منافع هشتاد میلیون هموطن و صد‌ها میلیون آیندگان را با کدخدا معامله پنهانی کنند و در پاسخ به امر به معروف و نهی از منکر، ولی نعمتان خود «همین است که هست» گویند، و برخی دیگر از منتخبانش، منافع همین تعداد را با لج، بار کج می‌کنند و به سوی سراب کدخدا می‌برند، و برخی از متمولینش برای غارت مردم خود، با دشمنِ خونی، همراه می‌شوند، و برخی تازه سر درآورده‌هایش، مرتجع شده و به دوران جاهلیت برگشته‌اند و به جای کسب فهم و فضیلت، به ژن و نژاد خود می‌بالند و با آن کاسبی می‌کنند. راهپیمایی ۲۵ میلیون زائر حسینی در شرایطی است که غاصب حرمین شریفین، پس از کشتار صد‌ها میهمان خدا در منا، منتقدانش را با اره ریز ریز می‌کند و بیت‌المال مسلمین را به شیطان بزرگ رشوه می‌دهد. همین «بن سلاخ»‌های شیرده سعودی، ۳-۴ سال است خاک یمن را شخم می‌زنند و با تکنولوژی فوق مدرن، سرویس مدرسه ۵۲ کودک از دنیا بی‌خبر را به آتش می‌کشند؛ و در افغانستان و در کشمیر و در سوریه و در بحرین و در عراق و در نیجریه و در میانمارِ سوزان؛ و سرکرده بنی اسرائیلیون و غاصب قدس، پس از دریافت گزارش از مراکز تحقیقاتی و اطلاعاتی خود، در تورقوزآباد ایران به دنبال تأسیسات هسته‌ای می‌گردد و از این سطح فهم خود خجالت نمی‌کشد و قماربازی را کدخدا کرده است که مهارتش به جای انسانیت، در تیغ‌زنی و زورگیری ترسو‌ها و دوشیدن گاو سعود است و حماقتش زبانزد مردمان. این وضع حاکمان جهان است که هنوز هم ترسو‌ها و بزدلان، ما را از آن‌ها می‌ترساندند. اگر حسین در زمانِ قیامِ خود فرمود: عَلَی الإِسلام السَّلام إِذ قَد بلیت الأُمهًْ بِراعٍ مِثل یزید ۱، زائران اربعینی نیز می‌گویند اگر جهان به آفتی، چون آمریکا و صهیون و آل سعود مبتلاست پس باید فاتحه عالم و آدم را خواند. این خیل اربعینیون همانهایند که قصد نجات جهان کرده‌اند و از ستمکده تاریک دنیا به سوی نورِ حسین فرار کرده‌اند که فرمود: فَفِرّوا إلی الحسین. اربعین رزمایش بزرگ منتظران موعود و مصلح است که به خونخواهی عدل ستمدیده بر ستمگران شوریده‌اند و کربلا را میقات خود کرده‌اند. زمین کوفه و کربلا باید با قدم‌های استوار و مخلصانه بندگان خوبِ خدا، کوبیده شود تا مهیای حضور مهدی فاطمه شود. این قوم خسته‌تن که به اصلاح جهان امیدوارند، با هر قدم خود، لرزه‌ای به کاخ و کبر مستکبران انداخته و پتکی به ستون‌هایش کوفته‌اند. گره کور دنیا را مگر حسین باز کند و ظهور فرزند منتقمش را مهیا کند. مؤمنین حسینی با هر دین و مذهبی که هستند فهمیده‌اند که تنها راه رهایی، مقاومت است و مبارزه. مبارزه با دشمن مشترک انسان‌ها و وحدت حول محور حسین. راهپیمایی بازگشت فلسطینیان را بنگرید که چگونه الگو گرفته‌اند. این‌ها همه از نفحات صبح است و پیروزیِ نزدیک. روح اماممان شاد که گفت: این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است؛ و البته انقلاب ما را نیز. دنیای امروز پیام انقلاب اسلامی شما را شنیده است مردم؛ و دیگر کاری از شیطان و اذنابش ساخته نیست. همین ۲۵ میلیون زائر حسین که کابوس صهیون شده است اگر روزی مسیرِ مستقیم خود را ادامه دهند و بعد از زیارت حسین، هوای قبله اول مسلمین کنند، عیدی به اعیاد ربیع‌الاولمان اضافه می‌کنند و تا ۲۲ سال دیگر که وعده داده شده، معطلمان نمی‌گذارند. إن‌شاءالله.

محمدهادی صحرایی ـــــــــــــــــــــــ ۱- وقتی امتی به بلای امیری، چون یزید مبتلا شد باید فاتحه اسلام را خواند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها