نواصولگرایی به معنای نفی اصولگرایی نیست / از قالیباف برای سرلیستی تهران دعوت شده اما او کاندیدا نخواهد شد
تا به حال، واکنش منفی مهمی میان طیف‌ها و اضلاع اصولگرایی نداشته ایم و طبیعی هم هست؛ چراکه جریان ما، برخلاف بسیاری که دائما از آرمان‌های انقلاب و اخلاق تشکیلاتی دم می‌زنند، ولی در عمل کنش دیگری از آنها می‌بینیم، هیچگاه وحدت شکن نبوده است.
سید محمد بحرینیان عضو شورای مرکزی جمعیت پیشرفت و عدالت در روزنامه سازندگی پیرامون بیانیه دیروز قالیباف درباره انتخابات مجلس و دعوت از جوانان برای ثبت نام نوشت: جریان نواصولگرا حدود دو سال است که به صورت جدی اعلام موجودیت کرده و در سال گذشته، جمعیت پیشرفت و عدالت، مانیفست نواصولگرایی را تدوین و رونمایی کرد. اگرچه نواصولگرایی صرفا یک ایده و عنوان سیاسی نیست و در واقع شامل مجموعه ای از افکار و رفتارها در حوزه های اجتماعی و اقتصادی هم هست، اما طبیعی است که برای پیاده سازی تفکرات خود نیازمند به کسب قدرت و از جمله کرسی های نمایندگی مجلس باشد. ما برای حل بسیاری از مشکلات کشور، راه حلهای روشن داریم و در انتخابات پیش رو که بهترین عرصه برای بیان این راه حل هاست، خود را در معرض انتخاب مردم قرار خواهیم داد.
بر اساس مانیفست، نواصولگرایی سه شاخصه اصلی دارد که عبارتند از اسلام ناب، مردم محوری و نوگرایی اقدام روز گذشته آقای قالیباف، در واقع گامی عملی در جهت تحقق نوگرایی است.
ما معتقدیم که اگر تا ماههای پایانی و زمان ثبت نام کاندیداها صبر کنیم، مجددا مانند دوره های گذشته مجبوریم برای تعیین مصادیق و بستن لیست ها به همان چهره های همیشگی جریان اصولگرا مراجعه کنیم؛ در حالی که چهره های جوان تری که هم ایده های نو و هم انگیزه بیشتری دارند کم نیستند؛ مدیران جوانی که در دوران مسئولیت خود خوش درخشیده اند یا بانوانی که در عرصه های اجتماعی و سیاسی کنش های موثری داشته اند؛ اساتید نسبتا جوان حوزه و دانشگاه که کشور به ظرفیت شان به شدت احتیاج دارد اما معمولا پشت درهای بسته تصمیم گیران و سیاست سازان قرار گرفته اند و مجال بروز نیافته اند.
جریان نواصولگرا معتقد است که باید طرحی نو در انداخت و حلقه های بسته و خسته مدیریت را شکست. از سوی دیگر، شاید بسیاری از افراد جدیدی که هم تخصص و هم توان و استعداد نمایندگی داشته باشند، خود تمایل چندانی به ورود به عرصه سیاست نداشته باشند. فراخوان روز گذشته دکتر قالیباف، اقدامی در جهت دعوت این دسته از افراد برای گام نهادن در عرصه و کسب آمادگی های لازم نمایندگی است. در کنار این سازوکار، به ظرفیت های پیشین و بزرگان جریان اصولگرا هم احترام می گذاریم و تلاش خواهیم کرد از کمکهایشان بهره‌مند شویم.
برای پیگیری این موضوع، ستادی در جمعیت پیشرفت و عدالت تشکیل شده و سازوکار به این ترتیب است که پس از ثبت نام افراد و معرفی نامزدهای مورد نظر در سامانه پیش بینی شده، نامزدهای احتمالی دعوت می‌شوند و در خلال جلسات و بررسی‌ها، بر اساس شاخص هایی که در سامانه اعلام شده، به گزینه های نهایی خواهیم رسید. این گزینه ها در نهایت به جریان اصولگرا و انقلابی جهت قرار گرفتن در فهرست ها معرفی خواهند شد و تمام توان و ظرفیت رای آوری جمعیت پیشرفت وعدالت پشت سر آنها قرار خواهد گرفت.
نواصولگرایی از پایگاه اجتماعی قابل قبولی برخوردار است، چه اینکه هم چهره‌های محوری این جریان در دوران تصدی خود، طعم کارآمدی را به مردم چشانده اند و چه اینکه این جریان ثابت کرده که درگیر بازی های سیاسی نیست و به حضور و مشارکت مردم، در عمل باور دارد. امروز، بسیاری از جوانان انقلابی که اصلاح طلبی در معنا و مفهوم عرفی آن را مترادف با تجدیدنظرطلبی و اصولگرایی سنتی را به واسطه نوع سیاست ورزی و تعاملش با مردم غیر جذاب می‌یابند، نگاه و عملکرد نواصولگرایانه را به واسطه تاکیدش بر اسلام انقلابی، کارآمدی در اجرا و باورمندی به مردم و به ویژه جوانان، راه حل بسیاری از مشکلات کشور در دهه پنجم انقلاب اسلامی می دانند. ضمن اینکه نهال نواصولگرایی نوپاست و امید داریم که در آینده به درختی تناور تبدیل شود، ان شاء الله.
نواصولگرایی به معنای نفی اصولگرایی نیست و از قضا معتقد است که خود اصولگرایان هم باید به برخی مبانی اصولگرایی بازگردند. ما در روش با اصولگرایی تفاوت‌های جدی داریم و تصمیمات بالا به پایین و پشت درهای بسته را برنمی‌تابیم. این باور، در نحوه سیاست ورزی ما هم نمود دارد. به عنوان نمونه، جمعیت پیشرفت و عدالت، تنها حزبی در جریان اصولگراست که برای انتخاب اعضای شورا و دبیران استانی و شهرستانی خود هم انتخابات برگزار می کند. این شیوه البته در جریان مقابل یعنی اصلاح طلبی هم معمول نیست. در عین حال باید گفت که این تفاوت ها به این معنی نیست که ما حاضر نباشیم با اصولگرایان بر سر یک میز بنشینیم و به همگرایی برسیم. انقلاب اسلامی اولویت های بالاتری دارد و به ویژه در شرایط فعلی، تمام جریانات معتقد به مبانی انقلابی، باید برای همگرایی تلاش کنند.
تا به حال، واکنش منفی مهمی میان طیف ها و اضلاع اصولگرایی نداشته ایم و طبیعی هم هست؛ چراکه جریان ما، برخلاف بسیاری که دائما از آرمان های انقلاب و اخلاق تشکیلاتی دم می‌زنند ولی در عمل کنش دیگری از آنها می بینیم، هیچگاه وحدت شکن نبوده است. ثانیا اگر برخی سران سیاسی اصولگرا با ما همراه نشوند، اتفاق عجیبی نیفتاده است، چراکه نواصولگرایی در واقع اصلاح برخی روشها و کنش های اصولگرایی است و اگر قرار بود تمام اصولگرایان تفکر و روش ما را قبول داشته باشند که دیگر، طرح و پیگیری نواصولگرایی بی فایده و در عمل، تحصيل حاصل بود. بنابراین، ما اگر میان برخی چهره های سیاسی، پذیرفته نشویم هم چندان نگران نمی شویم. تا آنجا که من اطلاع دارم، برخی افراد و جریانها برای کاندیداتوری یا حتی سرلیستی از آقای قالیباف دعوت کرده اند، به ویژه آنکه ایشان، کارآمدترین شهردار تاریخ تهران بوده و به اذعان دوست و دشمن، شهرداران قبل و بعد از او، با فاصله از او عقب ترند. قالیباف در تهران ظرفیت بالایی دارد اما قصد نامزد شدن ندارد و احتمال کاندیداتوری ایشان در انتخابات مجلس منتفی است.
دیدگاه تان را بنویسید