خواجه نظام الملک طوسی مدافع نظام طبقاتی نسبی بوده

کد خبر: 956052

محمدامین حیات مقدم پژوهشگر تاریخ نوشت: نویسنده کتاب سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی بود. خواجه نظام مورخ نبود. مرحوم عباس اقبال می‌نویسد ملکشاه در اواخر سلطنت خویش از چند تن از وزیران خواست که در باب بهترین شیوه...

خواجه نظام الملک طوسی مدافع نظام طبقاتی نسبی بوده

احسن نیوز: محمدامین حیات مقدم پژوهشگر تاریخ نوشت: نویسنده کتاب سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی بود. خواجه نظام مورخ نبود. مرحوم عباس اقبال می‌نویسد ملکشاه در اواخر سلطنت خویش از چند تن از وزیران خواست که در باب بهترین شیوه کشورداری و تدبیر امور دینی و دنیوی کتابی تالیف کنند تا آن را دستور خود سازد. همه نوشتند و شاه از آن میان نوشته خواجه نظام الملک را پسندید.

خواجه نظام در سال ۴۰۸ هجری قمری به دنیا آمد. اجداد او از خاک بیهق سبزوار بودند. نظام الملک در مدت ۲۹ سال و هفت ماه وزارت الب ارسلان و ملکشاه را به عهده داشت.

شخصی در لباس صوفیان برای تقدیم عرض حال خود را به خواجه نزدیک کرد و خواجه به ضرب کارد کشته شد؛ و چنین شهرت یافت که قاتل از فداییان اسماعیلی بوده است.

عباراتی از کتاب نصیحته الملوک تالیف امام غزالی عینا در این کتاب دیده میشود. از این رو باید یا غزالی عبارات و حکایات مذکور راازسیاستنامه گرفته باشد یا آنکه نصیحته الملوک و سیاستنامه از یک کتاب فارسی نشات گرفته باشد. از سوی دیگر نظام الملک نیز حکایت کتاب را از منابع گوناگون گرفته مانند تاریخ اصفهان. تاریخ طبری. تاریخ خلفای عباسی. حسن صباح. خیام نیشابوری و خواجه نظام به گفته برخی سه یار دبستانی بودند که ایشان با هم عهد و پیمان میبندند که در بزرگی به جاه و مقام که رسیدند چنان و چنان کنند.

در دانشگاه‌های نظامیه تدریس علوم عقلی و فلسفه قدغن بوده و مدرسان میبایست شافعی مذهب بوده باشند.

غزالی و صدرالدین خجندی از مدرسان نظامیه بودند. سعدی شیرازی و ظهیرالدین فارابی از شاگردان آن مدارس بودند.

کتاب سیاستنامه ۵۰ فصل دارد. خواجه نظام الملک طوسی به مذهب شافعی و اصول شافعی و اصول اشعری اعتقاد داشت.

خواجه فردی مذهبی و اهل عبادت بود. او در مقام وزارت مصلحت ملک و ملت را در آن میبیند که در نابود کردن پیروان دیگر مذاهب اسلامی به خصوص شیعیان و اسماعیلیان بکوشد.

از رسم‌های مهم روزگار خواجه یکی نیز رسم اقطاع بود. قطعه زمینی به اشخاص میدادند که به ارث به فرزندان ایشان می‌رسید و این را اقطاع میگفتند. گاه نیز قطه زمینی به کسی واگذار میشد که آن را آباد کند و عشر درآمدش را به خزانه سلطان بدهد و تا زنده است از آن استفاده کند و پس از مرگش زمین به سلطان برگردد.

در زمان سلاجقه رسم اقطاع یعنی تیول موروثی رواج داشت.

در آن روزگار سپاهیان صورت ارتش ملی نداشتند و سپاهی گری وظیفه‌ای ملی و اجباری نبود بلکه اکثر سپاهیان مزدورانی بودند که از این راه کسب معاش میکردند و ممکن بود دارای نژاد‌ها و ملیت‌های مختلف باشند. از این رو سیاست خواجه بر اساس رسم و سنن آن عصر بر این است که، چون لشکر همه از یک جنس باشند از آن خطر‌ها خیزد و باید که از هر جنس باشند خواجه نظام طرفدار وجود جاسوس بود.

خواجه نظام اعتقاد داشت که چه نیکوتر که وزیر وزیر زاده باشد همانطور که پادشاه پادشاه زاده بوده است؛ و در دوره ساسانیان نیز بوده است و بعد از کشته شدن خواجه نظام فرزندان او نیز وزیر شدند و سر کار آمدند.

خواجه نظام ۱۲ دانشگاه نظامیه را تاسیس کرده بود و این دانشگاه‌ها به گفته برخی از افراد قدیمی‌تر از دانشگاه‌های اروپا بودند.

غزالی مدتی در بغداد و مدتی در بغداد و مدتی در نیشابور استاد نظامیه بوده است.

کندری قبل از خواجه نظام وزیر بود و خواجه به دلیل رقابت در قتل او دست داشت. کندری حنفی مذهب بود وخواجه شافعی مذهب. کندری به خواجه گفته بود که رسم وزیر کشی بد رسمی است و دامان خودت نیز میگیرد.

لغات زیر و معانی آن‌ها در کتاب وجود دارد.

کارداد =والی. مامور

میانه حال=متوسط

اقطاع=زمین

حاجب=نخست وزیر

سیرالملوک=شیوه اداره

سیر=شیوه

حاجبان=پرده داران

میانه حال=متوسط

نان پاره=تیول=زمین

جامگی=مقرری

ارزدانی داشتن=پیشکش کردن

استوار داشتن=تصدیق کردن

بتازگی=مجددا

برنشستن=بر اسب سوار شدن

بر کشیدن=مقرب داشتن

زیرسیر الملوک=شیوه اداره

سیر =شیوه

اقطاع=زمین

فرمان یافتن=مردن

قصه برداشتن=عرض حال

اندر مظالم نشستن پادشاه و سیرت نیکو ورزیدن مظالم=دادخواهی

محتسب=شهردار

محتسب=ناظر بر اجرای احکام دین

مشرفان=جاسوسان

حسبه=شهردار

عمال=کارگزاران

عمال=افرادی که مالیات جمع میکنند

ارتفاع=زمان گرفتن مالیات

مشاهره=شهریه و حقوق

کفاف=معیشت

اطلاق کنند=پرداخت

در کل باید گفت خواجه نظام نیز مدافع نظام طبقاتی نسبی بود و در کتاب سیاست نامه خود نیز این مساله را بیان کرد که همانطور که در دوران ساسانیان پادشاه از نژاد پادشاهان بوده پس وزیر نیز بهتر است وزیر زاده باشد البته، چون کلمه نیکوتر را به کار برده است پس میتوانیم در جمع بندی بگوییم نظام طبقاتی نسبی.

در نظام طبقاتی نسبی افراد باید ز گهواره تا گور در طبقه خود زندگی کنند و نباید به صورت نسبی تغییری حاصل شود و در دوران باستان این مساله همواره مطرح بوده و از دو کلمه برای پادشاه شدن استفاده میشد که شخصی باید به مقام پادشاهی برسد که ارشد و صالح باشد البته در همان خانواده شاه.

برای مثال کوروش کبیر نیز در همین موضع قرار داشت و از خانواده‌ای پادشاه بوده است و هرودوت نیز این مساله را بیان کرده بود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها