سرویس اقتصادی «فردا»؛ امیر حمزه نژاد: «بچه پولدار» اصطلاحی است قدیمی که این روزها بسیار مورد توجه قرار گرفته است. بعد از اینکه عدهای در فیس بوک و اینستاگرام صفحهای با نام « بچه پولدارهای تهرانی» دایر کردند و در آن عکس ماشین ها و ساعتهای لوکس و گرانقیمتشان را به نمایش گذاشتند، این موضوع به جنجالی تازه در شبکههای اجتماعی بدل شد و حتی به ترانههای زیرزمینی راه یافت. موضوعی که مورد توجه خبرگزاری خارجی هم قرار گرفت. سئوال اصلی کاربران شبکههای اجتماعی این بود که اینها چه کار کردهاند و به چه می نازند که اینگونه در صفحات اجتماعی به آن فخر و مباهات میکنند؟ آیا به پول پدرشان می نازند؟
حالا بعد از مدتی می توان بهتر به این مساله نگاهی انداخت و آن را بررسی کرد. بچه پولداری تیپ و قیافهای است که با خود المانهای خاصی را به همراه دارد. بچه پولدارها وابسته به رانت پدر هستند و بیشتر مصرف کنندهاند تا تولید کننده. زندگی که با اشیاء لوکس درآمیخته است و به نوعی این افراد برای هدفدار کردن زندگی و هویت بخشی به خود به لوکس درمانی می پردازند. اگر به عکسها نگاهی بیندازیم، شی وارگی در اینجا بیشتر رخ مینماید تا شخصیت افراد. درواقع این افراد با این اشیاء لوکس و قیمتی به خود شخصیت می دهند تا اینکه شخصیتشان پیرامون فعالیتشان شکل بگیرد. عکسهای یخ و بعضا بی حرکت آنها داخل خانههای لوکس و ماشینهای گرانقیمت و یا بعضا عکسهایی که فقط سویچ خودرو و ساعتهای لوکس را نشان میدهد به همین موضوع اشاره دارد. اما موضوع مهمتر در تیپ بچه پولدارها موضوع رانت است و سبک زندگی که بعضا در افراد دیگر نیز نمود دارد. باید به طور ریشهای به این موضوع پرداخته شود. متاسفانه موضوع رانت و به طور کل دولت رانتیر یکی از علل ایجاد سبک زندگی بچه پولداری است. فضای سبک زندگی افراد در دولت رانتیر بسیار جالب است. دولتی که (از
طریق نفت) وابسته به درآمدهای خارجی است خود یک بچه پولدار بزرگ است. موضوعی که رهبر انقلاب نیز به ان اشاره کردند و نسبت به اداره شدن کشور به سبک بچه پولدارها هشدار دادهاند. درواقع دولت رانتیر چنین سبک زندگی را با خود به همراه دارد. اگر به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نگاهی بیندازیم این سبک زندگی به خوبی نمایان است. افراد در این سبک زندگی آدمهای مبتکر و تولیدکنندهای نیستند و بیشتر به مانند کسانی هستند که قرار است ارثیهای به آنها تعلق گیرد و زندگی خود را به آن وابسته کردهاند. همین موضوع سبب می شود که اقتصاد به سمت اقتصاد خدماتی پیش رود تا تولیدی؛ خدماتی که البته با شیوع سبک زندگی بچه پولداری به سمت ارائه کالاها و خدمات لوکس و تجملی سوق می یابد. از همین روست که برخی از کارشناسان مطرح می کنند که درکنار مشکل بیکاری به عدم مهارت افراد نیز باید توجه شود اما بایدگفت که همین مبحث یکی از علل اصلی عدم مهارت افراد و حتی فرار مغزهاست؛ چراکه در دولت رانتیر فضا برای افراد مبتکر و تولید کننده فراهم نیست. متاسفانه باید گفت که شوی تردد ماشینهای لوکس در خیابانها خود تبلیغی برای زندگی اشرافی است. رقابت در این زمینه سبب
تحمیل هزینههای بیهوده به کشورمان می شود. ارزی که از طریق واردات ماشینهای لوکس از کشور خارج می شود خود یکی از این هزینههای هنگفت است. این درحالی است که صنایع تولیدی همواره صدایشان بلند است و نسبت به واردات بی ضابطه گلایهمند هستند. مرگ صنایع در این وادی خود بلای خانمان سوزی است که اقتصاد را وابسته تر می سازد و دولت رانتیر را مداوم تر. درواقع هر چه قدر صنایع رشد کنند کفه ترازوی دولت رانتیر سبک تر می شود و دولت خودکفا تر عمل می کند. به هر حال آنگونه که رهبر معظم انقلاب اشاره کردند باید از اداره کشور به سبک بچه پولدارها حذر کنیم چراکه « بچه پولدارها، قدر پول خود را نمی دانند و آن را بیهوده خرج می کنند و اداره کشور برمبنای فروش نفت خام نیز، شبیه همین ماجراست و سبب می شود که اداره کشور را به دست بیگانگان بیفتد و سرنوشت چنین اقتصادی به خوبی معلوم است.»
دیدگاه تان را بنویسید