در بحران بی‌اخلاقی چه کاری از رسانه‌ها برمی‌آید؟

کد خبر: 346293
سرویس اجتماعی‌ « فردا »:

آن روز که بحث «جامعه مدنی» در صحنه سیاست ایران داغ بود، یکی از اندیشمندان از دوستداران تحول و اصلاح خواست تا پیش و بیش از جامعه مدنی برای تحقق «جامعه اخلاقی» تلاش کنند. زمانی که او بر ایجاد جامعه اخلاقی اصرار ورزید هنوز بحث بی‌اخلاقی یا بداخلاقی این گونه دامن‌گستر نبود. قریب یک دهه طول کشید تا فعالان و نخبگان اجتماعی به عمق این ماجرا پی ببرند. اکنون در حالی که هنوز تحقق جامعه مدنی در سطح یک آرزو باقی مانده، داشتن جامعه امن اخلاقی، به مطالبه مبرم ایرانیان مبدل شده است. بی‌اخلاقی همچون موریانه‌ای به جان سیاست، فرهنگ و حتی اقتصاد جامعه افتاده است. بحران اخلاق‌گریزی در ایران امروز، دو سویه دارد؛ یک سویه آن را متخصصان علم جامعه‌شناسی و روانشناسی مطرح می‌کنند. این طیف عمدتاً نگران ترویج و تشدید روحیه خشونت، پرخاشگری، هنجارشکنی و کلاً لاقیدی بویژه در میان نسل جوان هستند، اما سویه دیگر این بحران، سیاستمداران را نگران و آشفته خاطر کرده است. این وجه از بی‌اخلاقی به اشکالی نظیر؛ رواج دروغ و تهمت، جنجال‌آفرینی، شایعه‌پراکنی و عوامفریبی بر فضای سیاسی سایه افکنده است. آنچه مشهود است دولت فعلی بیش از پیشینیان از موج بداخلاقی و بی‌اخلاقی در رنج است. البته مصاف این دولت در میدان اخلاق از همان روزهای نخست مبارزه انتخاباتی روحانی شروع شد. یعنی زمانی که او نسخه اصلی درمان سیاست ایران را «اعتدال» قرار داد و بر این اساس مأموریت خویش را پایان دادن به دوران افراط و بازگرداندن امور به مسیر تعادل اعلام کرد. اما بپذیریم که انذار بزرگان دینی و هشدار روانشناسان و جامعه‌شناسان در زمینه بحران بی‌اخلاقی راه به جایی نبرده است. لیکن در این فضای تردید و بلاتکلیفی، به تازگی سخنان مهمی در دیدار برخی از شخصیت‌های سرشناس بویژه بیت معظم امام راحل با نمایندگان رسانه‌ها رد و بدل شده است که به نظر می‌آید این سخنان قابلیت آن را دارد که سرنخ یک حرکت مؤثر از سوی رسانه‌ها قرار گیرد. از نگاه افرادی نظیر سید حسن خمینی، در عصر امروز بسیاری از بیماری‌های سخت‌جان جامعه از جمله بی‌اخلاقی و فساد مالی با اراده معجزه‌آسای رسانه‌ها، قابل رفع هستند. این دیدگاهی است که پیش از این رئیس جمهوری در دیدار با اصحاب رسانه و نیز هنرمندان بر آن تأکید ورزیده بود. این نظریه که بداخلاقی‌ها و شانتاژهای عصر ارتباطات در ایران امروز، با تدبیر و اراده خود اهل رسانه می‌توانند مهار شوند با واقعیت امروز جامعه ما سازگار است. به مصادیق دل آزار و خطرناک بی‌اخلاقی در فضای سیاست نگاه افکنیم که در همه آنها ردپای سوء استفاده از ابزارها و تکنولوژی ارتباطات دیده می‌شود. مثال اول آن؛ دستکاری و تحریف سیستماتیک خبر است. به این صورت که محافلی شکل گرفته‌اند که برای هر خبر و رویدادی که با منافع‌شان در تضاد باشد، ضد آن را تولید می‌کنند. کما این که در قضیه هسته‌ای بارها این اتفاق افتاد که همزمان با انتشار خبر موفقیت مذاکره‌کنندگان، ناگهان سیلی از شایعات و خبرهای مجعول به نقل از منابعی نامعلوم و حتی صهیونیستی روی خروجی تریبون این محافل قرار گرفت. مثال بارز دیگر، جعل و وارونه‌سازی اظهارات مسئولان و شخصیت‌ها است. در سال‌های اخیر اظهاراتی به نقل از شخصیت‌های موجه جامعه منتشر می‌شود که هیچ منبع و مرجعی ندارد و با کمی کنکاش معلوم می‌شود که همه آنها دستپخت گروه‌های بی‌شناسنامه‌اند. گروه‌هایی که حیات خویش را در نفی دیگری می‌جویند و برای ایجاد اختلاف بین مسئولان و فریفتن مردم از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌کنند. باید اذعان کرد که بی‌اخلاقی اکنون سرچشمه‌ها و منابع وسیع‌تری پیدا کرده و به تعبیر آن شاعر، لشکر دروغ، ساز و برگ‌های فراوان به چنگ آورده است. آن‌ها که معتقد بودند در میدان رقابت سیاسی باید با فرمان کنده شده پیش تاخت اکنون همقطاران بسیار یافته‌اند.پدیده جنگ روانی و تبلیغات اغواگرانه در جامعه ایران اگر زمانی فقط به صورت یک شبنامه و بولتن خودنمایی می‌کرد اکنون ده‌ها سایت و پایگاه در فضای مجازی و مکتوب یافته است. حال اگر نگاه‌ها در درمان این بی‌اخلاقی دامن‌گستر به سمت رسانه‌ها دوخته شده، از آن روست که به قول حکما پادزهر دروغ چیزی جز ترویج حقیقت نیست. در این عرصه، خواه ناخواه مبارزه‌ای میان جبهه حقیقت و دروغ در جریان است و بپذیریم اگر جبهه تزویر این اندازه نیرومند شده، بدان جهت است که حق‌گویان و حقیقت‌جویان میدان را خالی گذاشته‌اند. اگر پذیرفته‌ایم که خبر، نقش اکسیژن را برای حیات جامعه دارد، پس نباید به راحتی بر تغییر و تحریف خبر چشم فروبست. در دنیای امروز، مبرم‌ترین وظیفه اصحاب خبر همانا واکسینه کردن روان جامعه در برابر دروغ و همه مشتقات آن (اعم از تهمت، عوامفریبی و چاپلوسی) است. و مطبوعات جهان مدرن برای انجام این رسالت خویش یک مکانیسم ساده دارند و آن این که هزینه دروغ گفتن، عوامفریبی و لاف‌زنی را آنقدر بالا می‌برند که کسی به راحتی تصور ارتکاب آن را به ذهن خود راه نمی‌دهد. در این میدان، متاع تقلبی اهل سیاست هیچ خریدار ندارد. سیاستمدار هوچیگر خیلی سریع به کنج انزوا رانده می‌شود و سزای تحریفگران خبر، سقوط به قعر منزلت اجتماعی است. منبع: روزنامه ایران

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها