دختر کنکوری فریب مرد متاهل شیطان صفت را خورد!

نوداد: ۵سال قبل که دیپلم گرفتم، یک آشنایی واهی در فضا‌های مجازی مسیر زندگی ام را تغییر داد و مرا به سوی گرداب بدبختی کشاند. پدرم در امر واردات کالا فعالیت می‌کرد به همین دلیل نیز، به همراه مادرم روز‌های زیادی را در کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس می‌گذراند این درحالی بود که من خودم را برای کنکور آماده می‌کردم. همین روز‌ها بود که از طریق چت در فضای مجازی با حامد آشنا شدم. من با وجود آن که او را ندیده بودم، اما تحت تاثیر جملات عاشقانه و پیام‌های مودبانه او قرار گرفتم. طولی نکشید که «حامد» پیشنهاد ازدواج را مطرح کرد، اما مدعی شد باید مدتی را از طریق شبکه‌های اجتماعی با یکدیگر در تماس باشیم تا با اخلاق و رفتار یکدیگر بیشتر آشنا شویم من هم که دیگر دلباخته حامد شده بودم هریک از خواستگارانم را به بهانه‌ای رد می‌کردم از سوی دیگر نیز حامد ادعا می‌کرد ادامه تحصیل من موجب می‌شود نتوانیم از نظر فرهنگی با هم سازگاری داشته باشیم چرا که او تحصیلات دیپلم داشت و عنوان می‌کرد دوست ندارد همسرش وارد دانشگاه شود این گونه بود که من قید تحصیل در دانشگاه را زدم و به انتظار خواستگاری حامد نشستم، اما او هیچ گاه به خواستگاری ام نیامد و ادعا می‌کرد هرچه سنمان بالاتر برود کامل‌تر می‌شویم. بالاخره ۵ سال از این رابطه واهی گذشت تا این که چند روز قبل پیشنهاد کرد تا یکدیگر را از نزدیک ملاقات کنیم من هم بدون اطلاع خانواده ام فرار کردم و پیش او رفتم. او مرا به منزلی در نزدیکی منطقه گلبهار برد، اما روز بعد مورد ظن ماموران قرار گرفتیم و دستگیر شدیم اینجا بود که فهمیدم حامد سال گذشته ازدواج کرده است و من در رویای ازدواجی خیالی به سر می‌بردم ...