در هتل لاله چه می گذرد؟/ باز هم یک ویژه نامه انحرافی/ اعلام جدايي از كروبي پس از 3 سال/ پسري با توموري عجيب!

کد خبر: 210959
برخی از مهمترین اخبار امروز تاکنون به این شرح است: در هتل لاله چه می گذرد؟ / عکس مشرق: دو شب پیش برای جلسه ای کوتاه با یکی از دوستان، رفتم به هتل لاله. متأسفانه هنگام اذان در رفت و آمد بودم و به هر حیث نتوانستم نماز را اول وقت بخوانم. حدود ساعت 10 رسیدم به هتل و به دوستم گفتم "نماز نخواندم. نمازخانه ی هتل کجاست؟" ایشان هم که در اتاقش نماز می خواند، نمی دانست و از مسئول کافی شاپ لابی پرسید.

نماز خانه در طبقه ی پایین هتل بود. از پله های به اصطلاح نرم هتل که بسیار استاندارد بود و ارتفاع کمی داشت پایین رفتم و با خود گفتم که عجب پله هایی، چقدر راحت، حتماً نمازخانه ی مصفایی هم دارد. از هتلی 5 ستاره با این شهرت جز این هم توقع نمی رود. رفتم پایین و به کمک تابلوها نمازخانه را پیدا کردم.

وارد نمازخانه که شدم دیدم که نه موکتی هست و نه فرشی. با خود گفتم ای بابا این ها هم که تا به نمازخانه می رسند دیگر نه خبری است از فرش 500 شانه و فرش 600 شانه و فرش 700 شانه و فرش شانصد شانه! گفتیم خب به هر حال ممکلتمان اسلامی است، هتل هایش هم در همان حد و اندازه اسلامی است دیگر! احتمالاً تا به نمازخانه رسیدند، یاد صرفه جویی مالی افتاده اند. گفتم حتماً این جا هم به شیوه ی نمازخانه ی بازارهای جزیره ی کیش است که به جای مفروش کردن نمازخانه، جانماز و سجاده در نمازخانه قرار می دهند تا هر کس می خواهد پهن و پس از اقامه ی نماز خودش جمع کند.

اما امان از وقتی که جاسیگاری در لابی هتل لاله هست، ولی جانماز در نمازخانه ی هتل لاله نیست! هرچه گشتم نه جانمازی بود، نه سجاده ای و نه حتی روزنامه ای. نمازخانه این قدر صاف و خالی بود که به درد گل کوچک می خورد بدون هیچ مزاحمتی! بعد رفتم سراغ در مدیر که همان بغل بود. مدیر هم در اتاقش نبود! دست از پا درازتر از پله ها رفتم بالا تا خیر سرمان نماز را که نشد بخوانم، سریع جلسه را تمام کنم تا زودتر راهی شوم و در منزل بتوانم بخوانم.

جالب این جاست که حتی در سایت رسمی هتل لاله هم نامی از نمازخانه در هیچ یک از بخش ها وجود ندارد؛ البته خب با دیدگاه آنان شاید درست باشد؛ نمازخانه نه جزء لابی است، نه امکانات محسوب می شود، نه در اتاق است و نه رستوران! پس اصلاً نمازخانه نمی تواند در هیچ یک از بخش ها بگنجد! و خب از آن جا که صداقت از مهم ترین اصول کاری است، باید در عمل هم نمازخانه یا وجود نداشته باشد یا قابل استفاده نباشد! خشکبار و خاویار در سایت هست ولی نمازخانه نیست! بوتیک در هتل هست ولی نمازخانه قابل استفاده نیست! پیانو در لابی هست ولی نمازخانه مهم نیست! کلاً فضا خیلی شیک است، خیلی! اوقاتی خوش با پیانو و سیگار در لابی ولی نمازخانه که مهم نیست!

بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران، هتل داران موظفند در فضای عمومی هتل قسمتی را به نمازخانه اختصاص دهند و از طرف دیگر در هر مکان عمومی مسقف، استعمال دخانیات ممنوع است، چه فرودگاه، چه پاساژ، چه هتل و چه کافی شاپ. اما خیلی مضحک است که ما ایرانیان چقدر بی هویتیم که برایمان مهم نیست که در هتل سیگار بکشند، نقض قانون بشود و از طرف دیگر مکان که الزام وجودش مسلم است مثل نمازخانه، اصلاً قابل استفاده نباشد!!! مایه ی تأسف است که در جمهوری اسلامی ایران، معروفی چون نماز منکر یا مباه است و منکری چون سیگار کشیدن در مکان عمومی مسقف آزاد آزاد!

عکس های زیر، تصاویر نمازخانه ی هتل لاله است! هتل بزرگ لاله! هتل بین المللی لاله! هتل 5 ستاره ی لاله!

باز هم یک ویژه نامه انحرافی

مشرق:یکی از روزنامه های کشور در تدارک انتشار ویژه نامه ای است که در آن تفکر "انجمن حجتیه نوین" تبلیغ و ترویج شده است. این روزنامه پیش از این نیز چند ویژه نامه جنجالی منتشر کرده که با اقدامات قضایی مواجه شده است. اعلام جدايي از كروبي پس از 3 سال کیهان نوشت: سردبير فراري روزنامه اصلاح طلب آفتاب يزد پس از 3 سال كلاهبرداري، از كروبي خداحافظي كرد. مجتبي واحدي طي 3 سال گذشته و در حالي كه ارتباطي با كروبي نداشت خود را مشاور و سخنگوي وي در خارج كشور جاي زد. اما به مرور و با كمرنگ شدن نقش كروبي و به موازات اينكه در محافل ضد انقلاب تحويل گرفته نشد، به اتخاذ مواضع تندتر وادار گرديد. وي مدتي تلاش كرد به صداي آمريكا نزديك شود اما پس از ناكامي طي چند ماه اخير به سلطنت طلبان و گروهك هاي برانداز تاريخ گذشته نزديك شده و به عنوان عنصر درجه سوم در خدمت اين گروه ها قرار گرفته است. وي پيش از اين اعلام كرده بود «پس از 30 سال به بازنشستگي فكر مي كنم». او اما به جاي اعلام بازنشستگي خطاب به كروبي نوشت كه «حقيقت اين است كه از مدتي قبل به اين نتيجه رسيدم كه نمي توانم در قالب گذشته به فعاليت بپردازم خبرهايي كه به من مي رسيد نشان مي داد شما گرچه نظام حاكم بر ايران را اسلامي و جمهوري نمي دانيد اما در عين حال بر اين باوريد كه جمهوري اسلامي با قرائت آيت الله خميني نسخه شفابخش براي ايران هست. وي با بيان اينكه به براندازي كامل نظام اعتقاد دارد وكروبي نمي تواند اين موضع را بپذيرد نوشت: احتمالا ديدگاه كلي من در خصوص منحرف شدن هر نوع حكومت ديني را نمي پذيريد... و اين نقطه اي است كه چاره اي جز جدايي باقي نمي گذارد. من گمان مي كنم پايان سي سال همكاري فرصت مناسبي است كه پيوند رسمي خويش با شما را قطع كنم. وي هرچند در اين نوشته ادعا كرده كه «من اسلام را عزيز مي دارم و پايبندي به اين دين حنيف را بزرگترين افتخار خود برمي شمارم» اما به وضوح بر سر اين ادعا دروغ مي گويد چرا كه در همين متن ادعا كرده «احتمالا شما ديدگاه كلي من در خصوص منحرف شدن و سوءاستفاده گري در هر نوع حكومت ديني را نمي پذيريد.» وي با اين ادعاي اخير نشان مي دهد كه درباره پايبندي به اسلام عزيز دروغ مي گويد چه اينكه آموزه هاي اسلامي و سيره پيامبر اكرم(ص) و اميرمؤمنان(ع) بر مبناي تشكيل حكومت ديني استوار است اما اين بشر اصلاح طلب ورشكسته تصريح مي كند، هر نوع حكومت ديني را منشأ انحراف و سوءاستفاده مي داند. مگر اينكه وي به بهائيت يا وهابيت- دو فرقه انگليس ساخته گرويده باشد- كه حكايت ديگري است و آنگاه مي شود سر بر آستان حكام آمريكا و انگليس و اسرائيل و سعودي سائيد و ديندار هم بود. واحدي توضيح نداده كه تكليف چند سال «سوء استفاده» و جعل عنوان به نام مشاور كروبي چه مي شود؟ اما روشن است كه پايان تاريخ مصرف برخي عناصر بازي خورده در فتنه، امثال واحدي را وادار كرده از ادامه همراهي با امثال كروبي شانه خالي كند. به دنبال اعلام نامبرده مبني بر جدايي از كروبي، مجيد رسولي از اصلاح طلبان حامي كروبي در وبلاگ خود (سياست در سايه) نوشت: من خوشحال شدم كه بالاخره آقاي واحدي تصميم گرفت ديگر خود را پشت آقاي كروبي مخفي نكند. راستش را بخواهيد بس كه در صداي آمريكا و بي بي سي و رسانه هاي ديگر اين عنوان مشاور را براي او شنيده بودم ديگر داشت مشمئزم مي كرد. چند سال قبل از طريق دوستم جناب آقاي ميرهادي در يك جلسه با ايشان و ديگر دوستان بحث هايي داشتم ولي همان موقع به برخي از دوستان خود گفتم كه اين آقا دلش با ما نيست. وي اضافه كرد: من از اينكه واحدي رسما خود را از اردوگاه اصلاح طلبان خارج كرد بسيار خوشحال هستم نه به خاطر اينكه خود را برانداز و يا هر طوري كه معرفي كرده و مي كند، هست، به خاطر اينكه اصلاح طلبان و دوستان ما در داخل كشور هزينه هاي حرف ها و آرزوهاي اين فرد را پرداخت مي كردند و با توجه به اينكه انتخابات رياست جمهوري آينده نزديك است و افرادي مثل ايشان حتما مي بايست راه خود را از ما اصلاح طلبان جدا كنند چرا كه اقتدارگرايان در داخل مارا متهم خواهند كرد افرادي برانداز مثل واحدي و واحدي ها حاميان اصلاح طلبان هستند. اين حامي كروبي نوشت: من به آرمان هاي بسيار بلند و بالاي واحدي احترام مي گذارم و اميدوارم در راه خودشان موفق باشند و تشكر ويژه دارم كه از اين به بعد ايشان ديگر عنوان اصلاح طلبي را بيش از پيش لكه دار نخواهند كرد. من مطمئن هستم آقاي كروبي وقتي اين خبر را بشنوند اشك شوق خواهند ريخت و به جرات عرض مي كنم روزي كه آقاي كروبي از حصار بيرون بيايند و فرصت اظهارنظر در اين خصوص را داشته باشند قطعا حرف هاي بسياري براي گفتن خواهند داشت و شايد يكي از آنها نفي هرگونه اجازه مشاورت به آقاي واحدي پس از انتخابات رياست جمهوري سال 88 باشد. اينكه تاكنون ايشان آقاي كروبي را پلي براي بالا رفتن از رسانه ها و افكار عمومي مورد استفاده قرار دادند و حال خيلي وقيحانه است كه نمك بخورد و نمكدان بشكند. پسري با توموري عجيب! ایسنا: پسر مكزيكي كه از وجود يك تومور شديدا بزرگ در ناحيه گردنش رنج مي‌برد براي درمان به آمريكا منتقل شد. خانواده اين پسر 9 ساله گفتند: اين تومور بزرگ مشكلاتي را براي او بوجود آورده بود كه با كمك انجمن‌هاي خيريه مكزيك براي درمان به آمريكا فرستاده شد.

خانواده اين پسر كه به دلايل امنيتي با نام مستعار «خوزه» شناخته شده است، پس از انتقال او به بيمارستان گفتند: اين تومور به حدي در ناحيه گردن و شانه‌هاي او رشد كرده بود كه بر بينايي‌اش تاثير گذاشته و در حال حركت به سمت قلبش است. اين تومور از زمان تولد با «خوزه» همراه بوده و هرچه رشد مي كرده، اين تومور نيز رشد مي كرده اما ناتوانايي خانواده‌اش در پرداخت هزينه‌هاي درمان باعث شد تا رشد تومور بي‌وقفه ادامه پيدا كند. به گزارش روزنامه ديلي‌ميل، خانواده اين پسر اميدوارند كه «خوزه» با كمك پزشكان از مشكلات اين تومور رها شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها