توهین به مقدسات قبل از11سپتامبر آغاز شد

کد خبر: 220274

به باور اغلب متفکران سیاسی، هیچ اتفاقی به اندازه خلأ ایدئولوژی چپ و حرکتی که برای پر کردن این خلأ با تفکر اسلامی آغاز شد غرب را نگران نکرد. بنابراین اسلام امروز در چشم عموم سیاستمداران غرب یک رقیب است؛ رقیبی که همه امیدهای آنان برای جهانی‌سازی اندیشه لیبرالیزم را ناکام نموده است.

فارس: جرقه اسلام‌هراسی و اهانت به مقدسات مسلمانان به‌ویژه پیامبر اعظم (ص) قبل از آنکه یازده سال پیش در چنین روزهایی توسط جرج واکر بوش زده شود، پس از جنگ سرد زده شد. جرقه اسلام‌هراسی و اهانت به مقدسات مسلمانان به‌ویژه پیامبر اعظم (ص) قبل از آنکه یازده سال پیش در چنین روزهایی توسط جرج واکر بوش زده شود، بلافاصله پس از جنگ سرد زده شد یعنی از آن روز که حریف قَدَر جهان سرمایه‌داری یعنی سوسیالیزم نابود شد و اسلام به عنوان تنها ایدئولوژی جایگزین و آلترناتیو عرض‌اندام کرد. به باور اغلب متفکران سیاسی، هیچ اتفاقی به اندازه خلأ ایدئولوژی چپ و حرکتی که برای پر کردن این خلأ با تفکر اسلامی آغاز شد غرب را نگران نکرد. بنابراین اسلام امروز در چشم عموم سیاستمداران غرب یک رقیب است؛ رقیبی که همه امیدهای آنان برای جهانی‌سازی اندیشه لیبرالیزم را ناکام نموده است. در این وضع هر اتفاق نوین اسلامی در نگاه دولت‌های غربی تهدیدی تازه برای حیات مکتب فکری آنها محسوب می‌شود. مثلاً بیداری اسلامی که لرزه بر اندام شیاطین انداخت، پدیده «اسلام‌هراسی» را در محافل دیپلماتیک و به صورت خاص، رسانه‌ای غرب وارد مرحله تازه‌ای کرد. اسلام‌هراسی، مصدر و سرچشمه همه سیاست‌های سازمان یافته‌ای است که امروز برای منکوب کردن مسلمانان جریان دارد. پدیده اسلام‌هراسی منشأ اتفاق تلخی شد که در 11 سپتامبر 2010 (20 شهریور 1389) و هم‌چنین بهار امسال با به آتش کشیدن کتاب آسمانی قرآن توسط کشیشی دیوانه و جویای نام و نان؛ تری جونز، ذهن یک و نیم میلیارد مسلمان را به خود مشغول کرد؛ اتفاقی که در محور آن،‌ تالیف کتاب موهن «آیات شیطانی»، چاپ کاریکاتورهای کارتونیست دانمارکی و فیلم توهین‌آمیز «فتنه» ساخته گرت ویلدرز سیاستمدار هلندی، ممنوعیت ساخت مناره برای مساجد در سوییس، ممنوعیت حجاب در فرانسه و حالا ساخت فیلمی توسط کارگردان صهیونیست قرار دارد. اگر هزاره سوم در نگاه اندیشمندان سیاسی «عصر بیداری اسلامی» نام گرفته است با حوادثی که بویژه در 5 سال اخیر رخ داده این عصر آغاز رویارویی نوین با اسلام نیز هست. اگر این دین بزرگ رَه 1400 ساله خویش را در کوران مخالفت‌ها، عداوت‌ها و چالش‌ها پیموده و هنوز هم خاطره‌ جنگ‌های صلیبی از ذهن پیروان شریعت مبین رخت نبسته است اما جبهه نزاعی که اکنون برابر اسلام گشوده شده است، صورت و ابعادی دیگرگونه دارد. قصه مخالفت و مقابله با اسلام اگر در دهه‌های گذشته صورتی پراکنده و گاه به گاه داشت، اخیراً حالتی سازمان‌یافته،‌ مستمر و تهاجمی یافته. موج‌های پیشین ستیزه‌گری علیه اسلام اگر حریم و حوزه‌ای خاص از جغرافیای سرزمینی یا اعتقادی مسلمانان را در بر می‌گرفت اکنون شامل حوزه‌ها و نمادهای این دین بزرگ می‌شود. پای سخن هر معتقدی از آن یک‌ و نیم میلیارد مسلمان بنشینیم، قصه‌ای پرغصه از بی‌رسمی‌ها و بی‌مهری‌ها به مسلمانان خواهیم شنید. تعداد حوادثی که نشان از رویارویی با اسلام و مسلمانان دارد، در چند سال اخیر، متأسفانه آنقدر زیاد بوده است که شاید حوادث و وقایع سال‌های پیش به چشم نیاید. هر روزی از این 5 سال را تورق کنیم، جلوه‌ای از یک رویداد را می‌بینیم که در آن یا مسلمانی قربانی شده یا بر عقیده‌ای از اعتقادات اسلامی توهین رفته یا آنکه خانه و سکونتگاه جمعی از پیروان این دین طعمه آتش عداوت دشمنان این دین واقع شده است. شواهد موجود تجری علیه اسلام آنقدر هست که سال‌های اخیر نقطه عطف یا سرآغازی در رویارویی تاریخی جبهه‌ دشمنان این دین به شمار رود. در این سال‌ها مسلمانان به معنای واقعی کلمه، امنیت نداشتند و نه‌ تنها امنیت جانی و سیاسی مسلمین در حملات نظامی و تروریستی به وسیله ارتش‌های صلیبی یا صهیونیستی دائما‌ در خطر بود که آرامش عقیدتی آنها به روش‌های گوناگون به چالش کشیده شد. شاید وقتی سخن از تهاجم همه‌سویه به مسلمانان می‌رود نگاه‌ها به 7 کانون بزرگ مسلمان‌کشی در فلسطین، سوریه، لیبی، عراق، افغانستان و میانمار و پاراچنار معطوف شود اما دامنه برخورد با مسلمانان و اسلام‌ستیزی، گستره‌ای بس فراتر از این دارد. فقط در اروپا و ایالات متحده چندین رشته حرکت جدید علیه اسلام و مسلمانان در مدت اخیر گشوده شد. حتی با نگاه به خروجی تلکس‌های خبری می‌توان پی برد که اروپا و آمریکا، آغازگر بسیاری از حرکت‌های تخریبی علیه مسلمانان و اعتقادات اسلامی بوده‌اند تا حدی که در برخی برآوردها، این دو قاره مدعی تمدن و دفاع از حقوق بشر، ناامن‌ترین محیط برای مسلمانان معرفی بوده‌اند. علاوه بر تور تعقیب و بازداشت مسلمانان که از 11 سپتامبر 2001 تا به امروز به صورت یک برنامه نهادینه شده در ایالات متحده و قاره سبز دنبال می‌شود، در این سال جریان‌ها و نیروهای تازه‌ای با ماموریت تضعیف مسلمانان یا تخریب ارزش‌های اسلامی پا به میدان گذاشتند و عجیب‌تر اینکه پاره‌ای از سناریوهای ضدیت با اسلام که در سالیان گذشته آتشی از جنگ مذهبی و نفرت نژادی را برافروخته بودند، بازسازی و احیا شدند. بنابراین اکنون مسلمانان خود را با 2 نوع مواجهه‌ و تهاجم روبه‌رو می‌بینند؛ نخست تهاجمی علیه سرزمین، جمعیت و پیکره جهان اسلام که قلب آن خاور میانه است. در این جبهه ارتش‌های سرکوبگر آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی و مزدوران تروریست وهابی و سلفی میداندار هستند. دومین تهاجم نیز علیه ارزش‌ها و باورهای دینی است که مرکز این نزاع در اروپا و ایالات متحده قرار دارد. همین رشته دوم از حملات به حریم اعتقادات مسلمانان است که به رویارویی تاریخی غرب با اسلام رسمیت بخشیده است. اگر رشته نخست تهاجمات و جنگ‌ها علیه مسلمانان به سودای تسخیر منابع و سلطه بر سرزمین‌های اسلامی انجام می‌پذیرد، دومین حلقه حملات در صحنه اروپا و آمریکا آشکارا و به شکل عریان برای انزوا و حذف ارزش‌های اسلامی در غرب صورت می‌گیرد. در حالی که: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ: مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا؛ گر چه کافران را ناخوش آید، نور خود را کامل خواهد گردانید».

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها