خاطرات هاشمی - 28 آذر 63
ساعت 30/8 صبح به مجلس رفتم. يكي از سران ساواك زمان شاه آمد . چند سال در زندان بـوده و عـفو خورده است ؛پيشنهاد همكاري با جمهوري اسلامي ميكرد. سوالاتي از او كردم. مـدعـي اسـت در يـك پـاركـيـنگ، اغذيه فروشي دارد و امرار معاش ميكند. قرار شد، بعدا به او اطـلاع بـدهم. شب، در جلسه سران قوا در اين مــورد مـشــورت كــردم مــوافــق بــودنــد كــه از او اسـتـفــاده شــود . يــك خـبــرنـگــار مـصــري آمــد و مصاحبه طولاني و جامعي با او انجام دادم.در جـلـسـه نـمـايـنـدگـان تهران با مسؤولان مـتـرو، شـركـت كـردم . بـراي شروع كار متروي شـهـر تـهـران تـصميم نهايي را گرفتيم . قرار شد براي رفع مشكلات و تامين بودجه اقدام شود. ظهر با آقاي [اسدالله] بيات، عقد زوج پاسداري را بـسـتـيـم و هديهاي به آنها دادم. عصر، جلسه هيأت رييسه مجلس داشتيم و شب بعد از نماز آقـاي [غـلامـرضـا]آقـازاده وزيـر مـشـاور در امـور اجـرايـي آمـد. در مـورد كـيـفـيـت تـامـيـن مـخـارج ضـروري فـاقـد اعـتبار آخر سال، مشورت كرد. پيشنهاد برداشت از سپرده حجاج و پيش فروش طلا و سكه و پيش برداشت از نفت ماه آخر سال را داشت . كمك امام و ما و كميسيون برنامه و
بودجه لازم است. در جلسه سران قوا در دفتر نخست وزيري درباره كيفيت مبارزه با فساد اخلاقي - كه رو به تـوسـعـه اسـت- بـحث شد. قرار شد[آقاي ناطق نـوري ] وزيـر كـشـور، طرحي بياورد. نامه وزير نـفـت از اوپـك، مـطرح شد كه وزير نفت مصر، پـيـامـي از [آقـاي حـسـنـي مبارك] رييس جمهور مصر به رييس جمهور داده كه مايل است با ايران ، روابط صميمي بشود و مدعي است كه ديگر به عراق كمك نميكند و خانواده شاه معدوم را به مـصـر راه نـمـيدهـد. قرار شد جواب بدهند كه مانع اصلي ايجاد روابط صميمي ، جريان كمپ ديــويـد اسـت، ولـي بـراي رفـع مـانـع و بـرقـراري روابـــط ، پــيـگـيــري شــود. دربــاره مــوضــوعــات ديگري هم، بحث و تصميم گيري شد. دير وقت براي خواب به مجلس رفتم.
دیدگاه تان را بنویسید