بارزترین مصداق تاریخی عرفه واقعه کربلا است

کد خبر: 42428

حجت الاسلام مظاهری سیف مدرس دانشگاه و رئیس مرکز پژوهش‌های اسلامی دانشگاه صنعتی شریف در گفتگو با «فردا» پیرامون فلسفه روز عرفه و دعای آن گفت: مضامین دعای عرفه‌ امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) به گونه‌ای است که انگار آنها خدا را مشاهده می‌کنند.عرفه پلی است که ما را به کربلا می‌رساند.

بارزترین مصداق تاریخی عرفه واقعه کربلا است
حجت الاسلام مظاهری سیف هر کس عرفه را درک کند باید از کربلا سر در بیاورد و بداند که انسان فانی در خدا چه می‌کند. هیچ چیز را برای خود نمی‌خواهد و حاضر است همه چیزش را برای خدا فانی کند و به قربانگاه ببرد. در واقع عرفه پلی است که ما را به کربلا می‌رساند. حجت الاسلام و المسلمین حمیدرضا مظاهری سیف مدرس دانشگاه و رئیس مرکز پژوهش‌های اسلامی دانشگاه صنعتی شریف و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفتگو با سرویس فرهنگی «فردا» با بیان اینکه اعمال مناسکی که حجاج انجام می‌دهند هیچ‌کدام هدف نیست، بلکه هدف شناخت خدا و رسیدن به معرفت حقیقی است، درباره‌ی روز عرفه و فلسفه آن گفت: در روز عرفه و در این مرحله از معرفت، حاجی یعنی مسلمانی که مناسک حج را به جا آورده به باطن اعمالش می‌رسد و خدا را در افقی فراتر، یعنی در ماورای این اعمال، با تمام وجود و جانش مشاهده می‌کند. این حقیقت معرفت است که اتفاق می‌افتد. وی با اشاره به اینکه خدا را با عقل و حواس ظاهری نمی‌شود شناخت، بیان کرد: با برهان‌ها و استدلال‌های عقلی فقط می‌توان شبهه‌ها را برطرف کرد. معرفت حقیقی را باید با قلب شناخت. مضامین دعای عرفه‌ی امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) به گونه‌ای است که انگار آنها خدا را مشاهده می‌کنند. این مدرس دانشگاه افزود: در روز عرفه چنان ظرفیت‌های بالایی وجود دارد که به انسان کمک می‌کند در ماورای خودش و اعمالش به حقیقت الهی بنگرد. چنانچه در یکی از جمله‌های دعای عرفه امام حسین (ع) می‌خوانیم «الغیرک من الظهور ما لیس لک» (آیا چیزی ظهور دارد و پیداست که ظهور تو نیست). یعنی حاجی به مرحله‌ای می‌رسد که به هر طرف رو می‌کند جمال خدا و وجه ذوالجلال و الاکرام را مشاهده می‌کند. وی با بیان اینکه بعد از چنین مشاهده و دریافت، حاجی چنان شیدا می‌شود که خودی برایش باقی نمی‌ماند، گفت: در این مرحله است که عید قربان می‌رسد و حاجی خودش را در برابر معشوقی که این گونه به وضوح مشاهده و تجربه کرده و شناخته است، به قربان‌گاه می‌برد و نفسانیت خود را قربانی می‌کند. اینکه در روز عید قربان گوسفند و شتر قربانی می‌کنند یک حالت نمادین دارد. در حقیقت حاجی نفس حیوانی و نفسانیت خود را در برابر خدا قربانی می‌کند. حجت‌الاسلام و المسلمین مظاهری سیف با اشاره به اینکه امام حسين عليه السلام از عرفه به کربلا است، بیان کرد: امام حسین (ع) اعمال ظاهری حج را كوتاه کرد و از عرفه به قربانگاه واقعی سیر کرد و عملاً نشان داد که حج واقعی را کجا باید تمام کرد و چطور باید عاشقانه به ملاقات معشوق شتافت. در واقع عرفه پلی است که ما را به کربلا می‌رساند. کسانی که بتوانند با سلامت و کامل از هر حیث اعمال حج را انجام دهند و عرفه را بچشند، حقیقتاً کربلایی می‌شوند و قلب و روحی کربلایی دارند و آماده پر گشودن و سیر الی الله می‌شوند. وی افزود: ما اگر به واقعه تاریخی کربلا توجه کنیم و ببینیم که حضرت سیدالشهدا (ع) اعمال حج را کوتاه می‌کند، اما به عرفات می‌رود و آن دعای با شکوه را می‌خواند. یعنی آن اعمال ظاهری در مواقع اضطرار کاهیده می‌شود، اما آن جوهره را نمی‌شود کاهش داد. دعای عرفه در هر صورت خوانده می‌شود. اگر چه از بلندترین ادعیه شیعیان است. مظاهری سیف با بیان اینکه وقتی امور ماورای طبیعی و اموری که مربوط به عالم بالاست، بخواهد در این دنیا منعکس شود، محدود می‌شود، گفت: این حقیقت كه عرفه در يك روز تجلي مي‌يابد، به خاطر محدودیت این جهان است. حقیقت تقدیر الهی چیزی نیست که فقط برای یک شب باشد. اما وقتی از زاویه تنگ این جهان نگاه کنیم، حقیقت تقدیر و قضا و قدر خداوند یک شب می‌شود و آن شب قدر است. روز عرفه نيز همين طور است. آن عالم که عالم جلوه خداست و نامحدود و نامتناهی است، آن افق معرفت و حقیقتی که با رشد و تعالی انسان اتفاق می‌افتد، از زاویه تنگ این عالم که در بند زمان و مکان محدود شده است،‌ ‌می‌شود یک روز و آن روز عرفه است. وی همچنین ادامه داد: کسانی که به حقیقت معرفت می‌رسند، ثانیه به ثانیه زندگیشان و نفس نفس عمرشان عرفه می‌شود. این روز ظرفیت بالایی دارد که می‌تواند ما را به آن عالم معرفت الهی برساند. در حقیقت کسانی که بتوانند از گذرگاه این روز عبور کنند و حقیقت عرفه و جوهره معرفت خداوند را درک کنند، می‌توانند در آن عالم ساکن شوند. یعنی کسی که از بند این عالم رها و در عالم عرفه ساکن شد و روحش را به مرتبه عرفه انتقال داد و به آنجا رساند، هر ثانیه‌اش عرفه است و هر نفس کشیدنش عرفه است. این کارشناس مذهبی دعای امام حسین (ع) در روز عرفه را یک مکتب عرفانی دانست و گفت: این دعا با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و بعد به از نگرش به عالم به مرحله‌ی خود شناسی می‌رسد. «الحمدلله الذى ليس لقضائه دافعٌ و لا لعطائه مانعٌ و لا كصنعه‏صنعُ صانعٍ و هو الجوادُ الواسع فطر اجناس البدايع و اتقَنَ بحكمتِهِ الصنايع...»؛ سپاس خدايى را كه كسى بر حكمتش غلبه ندارد وبخشش او را باز ندارد. هيچ سازنده‏اى چون او نسازد و هر آينه اوست بخشاينده‏اى گشاده دست، كه گونه‏هاى بسيار آفريد و همه را به‏دانايى خويش مستحكم نمود. وی افزود: مرحله اول خودشناسی این است که انسان با همه‌ی حواس و احساسات ظاهری جهان را نگاه می‌کند و خدا را می‌شناسد. امام حسین (ع) وقتی در این مرحله قرار می‌گیرد، دریافت‌هایی را که ما از ادراکات حسی داریم شرح می‌دهد و به بسط و توسعه‌ی معرفتی می‌پردازد.« اقرار مى‏كنم كه تو پروردگارم هستى و بازگشتم به‏سوى توست. پيش از آنكه من چيز قابل ذكرى باشم، با نعمتت بر من آغاز كردى و هستى‏ام بخشيدى و مرا از خاك آفريدى و در صلب‏پدرانم جاى دادى و از حوادث و دگرگونى‏هاى روزگار پاس داشتى. تا اينكه از پشت پدران به رحم مادران در دورانى دير پا و قرن‏هاى‏پياپى سفر كردم... سپس خلقت مرا از آب بى‏مقدار آغاز نمودى و در تاريكى‏هاى سه‏گانه رحم مادرم ميان گوشت و خون و پوست جاى‏دادى و مرا بر آفرينشم شاهد نگرفتى و كارى را به من واگذار نكردى. سرانجام مرا با هدايت تكوينى سالم و آراسته به دنيا آوردى و درمهد حفاظت نمودى، و از شير گوارا به من خوراندى، دلِ نگهداران مرا نرم و پر مهر ساختى و مادران دلسوز را بر من گماشتى و از آسيب‏جن و شياطين دور داشتى و از كم و زياد سالم و پيراسته‏ام فرمودى. شهادت مى‏دهم اى معبود من! به حقيقت ايمانم و به پيمان يقين قلبم و توحيد ناب و آشكارم و درون پنهانم و اعصاب بينايى‏ام وخطوط پيشانى‏ام و راه‏هاى تنفسم و حفره‏هاى شامه‏ام و روزنه‏هاى ورود امواج صوت به پرده صماخم و استخوان‏هاى پشت پرده‏شنوايى‏ام و آنچه بر هم نهادن لب‏هايم مى‏پوشاند. و جنبش‏هاى گوياى زبانم و محل اتصال فك بالا و پايينم و محل رويش‏دندان‏هايم و اعصاب حس چشايى‏ام و استخوان گردنم كه مغز را استوار مى‏دارد، و محل خروج رشته‏هاى عصبى گردنم و آنچه فضاى‏سينه‏ام را پر كرده است و رگ‏هاى اطراف رگ اصلى قلبم و آنچه كه پرده قلبم را به كنار جگرم مى‏پيوندد، و دنده‏هاى استخوان‏هاى‏پهلو و سربند مفاصلم و تپش قلب و ضربان رگ‏هايم، و سرانگشتانم و گوشت و خون و مو و پوست و اعصاب و عروق و استخوان‏ها ومغز و همه اعضايم و آن بافت‏هايى كه در دوران شيرخوارگى تشكيل شده... اگر قرن‏ها عمر كنم و اين‏ها را به خدمت تو گمارم،نمى‏توانم يكى از آن‏ها را شكر گزارم و سپاس شايسته به جاى آورم، مگر به منّت و رحمت تو كه خود سزاوار سپاسى ديگر است». همه این‌ها لطف، عظمت، قدرت، رحمت و خلاقیت خداوند را به صحنه‌ی نمایش می‌آورد و برای همه‌ی آن‌ها یک الحمدالله می‌گوید. مظاهری سیف همچنین ادامه داد: در مرحله‌ی بعد این معرفت و خداشناسی ارتقا پیدا می‌کند و در مرتبه‌ی عقلانی مستقر می‌شود. «... اوجبت علیه حجتک بأن الهمتنی معرفتک» (حجت‌ها و برهان‌های عقلانی را برای من میسر کردی و فهم آن‌ها را برای من ممکن ساختی و حجتت را بر من تمام نمودی). این استاد دانشگاه در مرحله‌ی بعدی خداشناسی، با بیان این قسمت از دعا که اگر خدایی جز تو بود عالم نظامش از هم می‌پاشید و به هم می‌ریخت و این نظم و شکوه عالم به چشم نمی‌آمد، گفت: در فراز نهایی این دعا عبارت‌ها عجیب می‌شود. انفجار نهایی در آخر اتفاق می‌افتد و جا دارد که بسیار روی آن تامل شود. اولیاء خدا به این قسمت بسیار اهتمام داشتند. عبارت چنین آغاز می‌شود که «الهی انا الفقیر فی غنایی فکیف لا اکون فقیراً فی فقیر» (خداوندا من در دارایی‌هایم محتاج و نیازمند و فقیر به درگاه تو هستم چگونه در فقرم محتاج و نیازمند به تو نباشم). هر عبارت از عبارت قبلی خود با شکوه‌تر است. انگار یک سیر سریعی در روح و درون حضرت سیدالشهدا (ع) اتفاق می‌افتد. وی به عباراتی چون «انت الذی تعرفت إليّ في کل شی» (تو آن کسی هستی که در همه چیز خود را به من شناساندی)، «فراتیک ظاهراً فی کل شی» (من تو را آشکار در همه چیز دیدم)، «و انت ظاهر کل شی» (و ظاهر هر چیز تویی) اشاره کرد و بیان نمود: ظاهر از اسماء خدواند است. اسم ظاهر خدا را در هر چیز می‌توان دید که نشان ظهور خداوند متعال است. اين بينش و معرفت فراتر از معرفت حسی و عقلی است. مظاهری سیف افزود: در این مرحله از معرفت حسی و عقلی به معرفت شهودی، قلبی و روحانی می‌رسیم. در این قسمت حضرت سیدالشهدا(ع) دیگر خودی در برابر خدا نمی‌بیند و هیچ چیز در عالم نمی‌بیند جز جلوه‌های خدا و انوار بی‌کران او که همه هستی را روشن کرده است. از اين رو در زيارت ايشان مي‌گوييم «اشهدانک نورالله لم يطفيء و لايطفيء ابداً...» (تو دیگر تنها اين پيكر و پوست و گوشت نبودی. تو نور خدا بودی که دیگر هیچ‌گاه خاموش نمی‌شوی و هیچ‌گاه خاموش نبودی). حجت‌الاسلام و المسلمین حمیدرضا مظاهری سیف، مدرس دانشگاه در پایان با بیان اینکه امام حسین (ع) حقیقت عرفه را نشان داد، گفت: عبارت «و انک وجه الله الذی لم یهلک و لا یهلک ابدا» (تو چهره‌ی خدایی که هیچ وقت نمرده و اصلاً مردنی نیست و تا ابد زنده خواهی بود)، آن مرتبه‌ای است که انسان خدا را با تمام وجود در می‌یابد. وجودش در وجود خدا غرق و محو می‌شود و یکپارچه نور حق می‌شود. هر کس عرفه را درک کند باید از کربلا سر در بیاورد و بداند که انسان فانی در خدا چه می‌کند. هیچ چیز را برای خود نمی‌خواهد و حاضر است همه چیزش را برای خدا فانی کند و به قربانگاه ببرد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

تازه های سایت