تحلیل از چپ و راست؛

سرنوشت انقلابی‌نماها

کد خبر: 1152164

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

سرنوشت انقلابی‌نماها

گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیل‌گران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود می‌نگرند و می‌نویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیل‌ها ، مسائل را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بررسی کنیم.

 

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

 

سرنوشت انقلابی نماها

محسن کوهکن نماینده ادوار مجلس در یادداشتی برای «آرمان ملی» نوشت: «سوپرانقلابی‌ها، پدیده‌های نوظهوری در تاریخ انقلاب اسلامی نیستند؛ افرادی که در ظاهر دم از انقلاب و ولایت می‌زنند اما در عمل، رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که با دو مفهوم متعالی مذکور تضاد دارد. در ابتدا باید ویژگی‌های یک فرد انقلابی را بیان کنیم تا این ویژگی‌ها سنگ محکی روشن باشد. گاهی افراد یا مجموعه‌ای ادعا می‌کنند که ما انقلابی‌ هستیم اما ادعایشان درست نیست؛ بنابراین باید برای خودمان مشخص کنیم که یک فرد انقلابی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد. نخستین ویژگی یک فرد انقلابی آن است که برای خدا کار کند. چنین فردی تلاشی نمی‌کند برای به دست‌آوردن مسئولیت زیرا برای خودش چیزی نمی‌خواهد. این ویژگی را به وضوح در رهبر معظم انقلاب شاهد بودیم. وقتی حضرت امام(ره) از میانمان رفت و مجلس خبرگان برای تعیین رهبر بعدی جلسه تشکیل داد و در نهایت به حضرت آقا رسید، چهره ایشان اصلا خشنود نبود؛ در حالی که در دنیا مرسوم است اگر فردی به مقامی برسد خوشحال باشد، بخندند و دیگران به او تبریک بگویند اما آقا اصلا خوشحال نبودند و حس غمی سنگین در چهره‌شان مشاهده می‌شد زیرا ایشان می‌دانستند که چه مسئولیت سنگینی بر دوش‌شان قرار می‌گیرد. دومین ویژگی آن است که یک نیروی انقلابی بصیرت داشته باشد تا بتواند مسائل را اهم و مهم کند و تا وقتی یک موضوع اهم وجود دارد، به موضوع مهم نپردازد. ویژگی بعدی آن است که در هر جایگاهی که قرار می‌گیرد تمام وقت خود را صرف کار و انجام وظیفه کند. ویژگی دیگر جذب حداکثری و دفع حداقلی است. از سوی دیگر برای یک فرد انقلابی هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند. نیروی انقلابی می‌داند که هدف مقدس، وسیله مقدس هم می‌خواهد. در کنار همه اینها ایمان، تقوا، تعهد به انقلاب و اخلاص نیز نیاز است. من نمی‌خواهم موضوع را به یک طیف خاص منحصر کنم. مرحوم پرورش یک حرف خوبی می‌زدند؛ می‌گفتند هیچگاه در صحنه سیاسی کشور با جاهل مبارزه نکنید زیرا هیچ تضمینی نیست که یک جاهل دیگر جایگزین جاهل قبلی نشود؛ لازم است شما بروید و با جهل مبارزه کند تا دیگر بستری وجود نداشته باشد که جاهل عرصه را به دست بگیرد. از طرفی من تردیدی ندارم که انقلابی‌نماها یعنی کسانی که صرفا یک لباسی از انقلابی‌بودن را به تن کرده‌اند اما عملکردشان مبتنی بر معیارهای فوق نیست، به سرعت از سوی مردم منزوی می‌شوند. آنهایی که می‌گویند ما طرفدار ولایت هستیم اما خلاف این ادعا رفتار می‌کنند بدانند که اگر طرفدار واقعی ولایت هستند، باید حفظ نظام و تقویت نظام اسلامی برایشان بسیار مهم باشد و یکی از لازمه‌های حفظ و تقویت نظام هم جذب حداکثری و دفع حداقلی است؛ در حالی که ما در نیروهای مدعی انقلابی‌گری چنین وصفی را نمی‌بینیم.»

 

تز ناراضی‌تراشی و آنتی‌تز مردم‌داری

محسن پیرهادی در سرمقاله امروز «رسالت» نوشت: «نطق اخیر مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد حضرت امام رضوان‌الله‌علیه، آخرین نسخه نقشه راه را پیش پای مردم و مسئولان نظام نهاد؛ نقشه‌ای که در مسیر گام دوم انقلاب، چنانچه اولویت عملکردی مسئولان قرار گیرد، منجر به امیدآفرینی، وحدت ملی و توسعه اجتماعی-اقتصادی کشور در دهه پنجم انقلاب خواهد شد.

تأکیدات ایشان بر بازنمایی پیشرفت‌های کشور در عرصه داخلی و بین‌المللی، امیدآفرینی در جامعه و ممانعت از مأیوس کردن مردم، ممانعت از تحریف امام و انقلاب، افشای دروغ و فریبکاری دشمن، بهره‌برداری از سرمایه ایمان مردم برای تولید عمل صالح و سایر منویات ایشان، همگی سرفصل‌هایی است که آشکار می‌کند، انقلاب و کشور در چه مسیری باروتر می‌شود و چرا معاندان نظام برای ضربه زدن بر این حوزه‌ها تمرکز کرده‌اند.

در شرایط فعلی اما آنچه بیشتر از دیگر توصیه‌های ایشان باید محل توجه قرار گیرد، سرمایه‌گذاری دشمنان و معاندان نظام بر سر اعتراضات اجتماعی است. اعتراضاتی که اگرچه در مواردی بستر مدنی و مردمی دارد اما اغلب از سوی معاندان و مغرضان نظام، مصادره و تغییر جهت داده می‌شود. 

اعتراف عیان بدخواهان انقلاب به توجه به اعتراضات مردمی از مسئله آب در نقاط مرکزی کشور گرفته تا امور صنفی کارگران و معلمان و حتی حوادث و داغداری‌های ملی، نشان‌دهنده تز خارج کشور نشینان و جمعی معدود از همراهان داخلی آن‌ها برای ناراضی‌تراشی در داخل کشور و مصادره این نارضایتی به نام و کام جریان معاند نظام است.

آن‌ها در تلاش‌اند هر صدای اعتراضی را به نام تقابل با نظام و انقلاب اسلامی بزنند، دریغ از اینکه نظام جمهوری اسلامی در دل‌وجان و اعتقاد مردم ریشه دارد و بر همین اساس استوار است.

در این میان البته نباید از یاد برد که رهبر معظم انقلاب در مواردی اعتراضات مردمی را به‌حق و مانع از شکل‌گیری فساد و کژروی‌های مدیریتی دانسته‌اند.

باید توجه داشت که اعتراض و مطالبه‌گری اجتماعی حق مردم است؛ مطالباتی که اگر مسئولان در هر رده‌ای بر حوزه عملکردی خود اشراف و تسلط مدیریتی داشته باشند، هرگز به بستر اجتماعی کشیده نخواهد شد و فرصت هیاهوسازی و مصادره به مطلوب را از دشمنان نظام و انقلاب سلب خواهد کرد.

همان‌طور که در نمونه اخیر، معاندان نظام در ماجرای تلخ متروپل آبادان که درصدد بودند از سوگ مردم عزادار و همدلی ملی بهره‌برداری سیاسی کنند، اما برخورد فوری با عاملان احتمالی فاجعه و حضور دولتمردان در محل حادثه و دیدار و همدردی رئیس‌جمهوری به‌عنوان عالی‌ترین مقام اجرایی کشور راه را بر مانور رسانه‌ای آن‌ها بست. 

مردم‌داری و تعهد، شایسته‌سالاری در مدیریت و سپردن سکان امور به افراد زبده، نخبه و کاردان عواملی است که در مصاف با تز ناراضی‌تراشی دشمنان خارج‌نشین نظام و همراهان معدود داخلی آن‌ها راه را بر هر کارشکنی و غوغاسازی می‌بندد و جامعه را امیدوارتر و اعتماد عمومی را ارتقاء می‌دهد.

در این میان سهم و جایگاه دولت و در رأس آن رئیس‌جمهور محترم قابل توجه است، همان‌طور که حجت‌الاسلام ابراهیم رئیسی در قریب به یک سال گذشته نشان داده در بحث مردم‌داری پیشروست و عزم جدی در همراهی و همدلی با مردم دارد، توجه بیش‌ازپیش او به انتصابات و سپردن منصبان به افراد متعهد و متخصص که بر مسند امور قرار می‌گیرند نیز امری ضروری است. ضرورتی که مورد مطالبه جامعه و نخبگان و صاحب‌نظران است و اگر ملاک انتصابات قرار گیرد به‌صورت ریشه‌ای و عملی سبب امیدآفرینی و احیای اعتماد عمومی به دولت و حاکمیت خواهد شد.

دولت در بمباران سنگین خبرسازی‌های معاندان نظام و همسویان داخلی‌اش نیاز به گام‌های جدی و محسوسی دارد که پیام تغییر و تصحیح روند اشتباه گذشته را به جامعه مخابره کند و اساس این امر با شایسته گزینی و نخبه‌سالاری و انتخاب مدیران معتمد و محبوب مردمی در حلقه مدیران اجرایی صورت می‌پذیرد.»

 

پدیده اخلال در سخنرانی‌ها

علی مطهری در یادداشتی برای «اعتماد» نوشت: «اینکه عده‌ای هر سال تلاش می‌کنند که سخنرانی حجت‌الاسلام سید حسن خمینی، نوه امام خمینی(ره) را در سالروز رحلت ایشان و در حضور مقامات کشوری و لشکری و مهمانان خارجی دچار اختلال کنند و خود را در این کار آزاد احساس می‌کنند و خیال‌شان از مواخذه و مجازات راحت است، پدیده‌ای است که مورد سوال مردم است. اینها افراد ثابتی هستند و در این مراسم جای مشخصی دارند و قطعا نهادهای اطلاعاتی و امنیتی این افراد را می‌شناسند ولی شاید فکر می‌کنند که کار آنها در جهت انقلابی‌گری است، لذا این گستاخان را آزاد گذاشته‌اند والا اگر عزمی برای برخورد با آنها بود تاکنون این پدیده خاتمه پیدا کرده بود. جای تاسف بسیار است که حتما باید رهبر انقلاب اظهار مخالفت با این کار کنند تا موضوع پیگیری شود و صدا و سیما هم به خود بیاید که چرا تاکنون از پخش سخنرانی‌های سید حسن خمینی خودداری می‌کرده است. گویی مسوولان مربوط لزوم برخورد با این عناصر را که یک امر بدیهی است درک نمی‌کرده‌اند و حتما اول باید رهبری بگوید تا آنها وارد عمل شوند. البته این قضیه سابقه طولانی دارد. اگر در سال 92 کسانی که در فرودگاه شیراز با آجر و سنگ و گاز فلفل به اینجانب حمله‌ور شدند مجازات می‌شدند، یا کسانی که در حرم حضرت معصومه با مهر و کفش به رییس وقت مجلس هنگام سخنرانی حمله‌ور شدند مورد تعقیب قرار می‌گرفتند یا پس از مناظره ناجوانمردانه انتخابات سال 88 فرد خاطی بلافاصله تشر می‌خورد یا اگر چندین سال قبل که در مراسم بزرگداشت رحلت امام خمینی، رییس‌جمهور وقت و اذنابش اجازه سخنرانی به سید حسن خمینی ندادند در همان مجلس این کار تقبیح می‌شد، قطعا این گستاخی‌ها ادامه پیدا نمی‌کرد.  افرادی که این کارها را برنامه‌ریزی می‌کنند و ادامه می‌دهند احساس‌شان لااقل تاکنون این بوده که کار آنها مورد تایید حکومت و در راستای انقلابی‌گری است، چون همواره با سکوت مسوولان امر و کسانی که باید تشر بزنند مواجه بوده‌اند. امیدوارم اکنون که رهبر انقلاب به صراحت نظر خود را بیان کردند، این افراد که لااقل ادعای ولایتمداری دارند دست از کار زشت خود بردارند و بپذیرند که باید به سخن مخالف خود نیز گوش فرا دهند و آزادی بیان یکی از ارکان و آرمان‌های انقلاب اسلامی است؛ ضمن آنکه این افراد نباید احتمال نفوذ صهیونیست‌ها یا منافقین در درون خود را منتفی بدانند.»

 

مقاومت، روح امام در کالبد ملت 

محمدحسین محترم در یادداشتی برای «کیهان» نوشت: «۱-آمریکا و انگلیس و فرانسه باردیگر با جلو‌انداختن مدیرکل آژانس اتمی به‌عنوان عروسک خیمه شب بازی خود، ادعا کردند یک قطعنامه ضدایرانی به شورای حکام ارائه می‌دهند و بایدن هم ادعا کرد همه گزینه‌ها را روی میز نگه داشته ...  بحث آژانس و گزارش مدیرکل آن و ورود وی به موضوع میزان غنی ‌سازی و مکان‌های ادعایی جدید در این دوره بسیار بی‌معنی و حربه‌ای بی‌اثرو یک طنز سیاسی و اتهام زنی‌های جدید نیز در ادامه همان شُوی تبلیغاتی و فضا‌سازی نخ نمای گذشته آنهاست که با سفر رافائل گروسی به اسرائیل قبل از نشست شورای حکام، سیاسی کاری و خیمه شب بازی آنها آشکارتر شد!

۲- نکته تاسف بار این که جماعتی هم در داخل همچون گذشته با تکرار حرفهای تکراری غربی‌ها تلاش دارند در پازل سیاسی-رسانه‌ای سیا و موساد ملت ایران را بترسانند و ناامیدی را به جامعه و مقاومت هوشیارانه تیم ایرانی را به شکست القا کنند. ...

۳-در این خصوص چند نکته مهم: اولا چنین قطعنامه‌ای با ارجاع پرونده به شورای امنیت فاصله بسیاری دارد و هدفش فقط از یک سو داغ کردن فضای گره زدن اقتصاد و معیشت مردم به برجام و فراهم کردن دستاویزی برای همین جماعت سرسپرده آمریکا درجهت خروج از انزوا و از سوی دیگر تحت‌الشعاع قرار دادن شکست خود در مذاکرات وین و در دیپلماسی فریبکارانه‌شان است. ثانیا در شرایط کنونی که موضع آمریکا با روسیه و چین هر روز متخاصم‌تر شده و مسکو و پکن از آمریکا فاصله گرفته و به ایران نزدیک شده‌اند، تصور تصویب قطعنامه‌ای علیه ایران در شورای امنیت بسیار بعید و غیرقابل ارزیابی است‌ .... ثالثا ادعای اجماع ‌سازی در حالی نزد ملت ایران بی‌معنا و تمسخرانگیز شده که از یک طرف چند کشور آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان جامعه جهانی نیستند و ۱۹۰ کشور دیگر هم وجود دارد و از طرف دیگر دولت سیزدهم نیز اکنون برخلاف دولت قبل در حال گسترش روابط اقتصادی ومبادلات تجاری خود با این ۱۹۰ کشور بخصوص همسایگان از جمله قراردادهای راهبردی ۲۵ ساله با چین و روسیه و هند و اوراسیا و شانگهای و تاجیکستان و ترکمنستان و آذربایجان و ارمنستان و عراق و... برزیل و ونزوئلا و بقیه کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا و... است ...

 ۴-آنچه که تاکنون از مواضع آمریکایی‌ها برداشت شده این است که بایدن برخلاف شعارهایش به دنبال احیای مذاکرات برای توافقی جدید بوده نه احیای برجام به منظور لغو تحریم‌ها. این که برخی می‌خواهند دولت سیزدهم و ایران را متهم و ادعا کنند که بایدن مشتاق به برگشت به برجام بود‌، باید گفت ترامپ هم مشتاق‌تر بود‌، اما نه برای لغو تحریم‌ها بلکه برای گسترش دامنه محدودیت‌ها علیه ایران! اکنون آنچه آشکار شده نفاق و فریبکاری بایدن در همسو بودن با ترامپ است نه اشتیاقش! لذا از همان ابتدا هم تاکید کرده بودیم که نباید به مذاکرات وین به عنوان  «عجیب ترین گفت‌وگوها در دیپلماسی نوین» و «دیپلماسی عجیب و غریب» از نظر نماینده روسیه و آمریکا، همچون دیگر وعده‌های آمریکایی‌ها خوشبین بود‌، چراکه از درون چنین گفت وگوهایی فریبکارانه هیچ‌گاه چیزی نصیب ملت ایران نخواهد شد‌، همان‌گونه که از مذاکرات برجام نشد.

۵-حال با این تفاسیر به خوبی می‌توان هدف آمریکایی‌ها از تحریک به آشوبها‌، از فضا‌سازی علیه دولت تا موج سواری بر مشکلات مردم و آلام آبادان و سیاه‌نمایی در جشنواره‌های خارجی و ایجاد ابهام و تردید در روابط جمهوری اسلامی با کشورهای همسایه و دوست را فهم کرد. ...

 ۶- حال اولا چرا ملت ایران باید از «گزارش فریبکارانه مدیرکل آژانس» و «نشست سیاسی شورای حکام» و «قطعنامه منافقانه آمریکا» و «القای دروغین اجماع بین‌المللی از سوی جریان نفوذی‌ها و مشاورین خیانتکارِ دوجانبه آمریکا» بترسد؟ ثانیا ایران به توافق ۲۰۱۵ پایبند بود اما اوباما تحریم‌ها را تشدید و برجام را نقض کرد و در سال ۲۰۱۸ نیز که آمریکا از برجام خارج شد و دوباره برجام را نقض کرد‌، باز ایران به برجام پایبند بود. »

 

گنج زری بود در این خاکدان

جاوید قربان‌اوغلی در سرمقاله «شرق» نوشت: «خبر بسیار تلخ و ضایعه بسیار سنگین بود. سیدمحمود دعایی، سرو بلند نهضت، یار وفادار امام و بانگ رسای خمینی در ایام داغ و درفش تا عزلت، در روز عروج ملکوتی مقتدای خود رخ در نقاب خاک‌ کشید و به جوار حق پر گشود؛ روحانی بی‌ادعایی که تندیس فروتنی و تواضع بود. رحمت و رضوان خدا بر او باد که شاهد صادقی بر «عاش سعیدا و مات سعیدا» بود.

شاعر بلندآوازه‌ای در رثای جهان پهلوان تختی سروده بود:

از این پس بی تو ایران‌شهر

درفش افتخاری بر بازوی کدامین یل برافرازد؟

به‌دل مهر که بسپارد؟

درمانده‌ام. قلم عاجز از بیان قطره‌ای از اقیانوس بی‌کران گوهر وجود «دعایی» است. کسی که در عنفوان جوانی چونان ابراهیم خلیل به میان آتش رفت و در حلقه اول یاران خمینی قرار گرفت. در سال‌های غربت مشاوری امین برای مقتدای خود بود و تا آخرین لحظه حیات بر عهدی که با او بسته بود، وفادار ماند.

چند سال قبل یکی از اعضای دفتر امام تعریف می‌کرد پس از ورود امام به ایران، دعایی، محتشمی‌پور و دیگر روحانیونی که در نجف حلقه اول یاران خمینی بودند، بدون چشمداشت به گوشه‌ای رفتند تا راهی را که 15 سال قبل برگزیده بودند، این بار پس از پیروزی در گوشه‌ای ادامه دهند و باری از دوش انقلاب بردارند.

امام که متوجه غیبت آنها شده بود، روزی به حاج احمد گفته بود: «احمد پس دوستان من دعایی، محتشمی و... کجایند؟».

دعایی، توسلی، محتشمی، فردوسی‌پور و... تاریخ نانوشته زوایای پنهان سلوک و رهبری امام بودند. تاریخ مبارزه امام با تحجر و متحجرانی که خون به دل امام کردند؛ همانانی که کاسه آبی را که مصطفی در آن آب نوشیده بود، آب کشیدند. جریانی که امام پیش‌بینی کرده بود، پس از من و برای انتقام از من به بعضی از نزدیکان و دوستانم تهمت‌هایی که من آنها را ناروا می‌دانم، بزنند و با آتشی ‌که باید من را بسوزانند، آنان را بسوزانند و احیانا به صورت دفاع از من، انتقام من را از آنها بگیرند.

دعایی قامت استوار مبارزه با تحجر، خرافه‌پرستی و دین‌فروشان زاهدنمایی است که در پشت سر امام پنهان شده‌اند تا به اندیشه‌ و آرمان‌های متعالی و مترقی ایشان ضربه بزنند.

دعایی نماد «وصل» بود. نامهربانی دوستان را به جان خرید و با فراخی سینه‌ای که به پهنای دریا بود برای همدلی دوست‌داران امام و انقلاب، از آبروی خود مایه گذاشت. برای دعایی اتحاد وفاداران به ایران و انقلاب شاقول تلاش و کوشش بود و در این راه از لوم لائمان بیمی بر خود راه نداد. روزنامه اطلاعات را که امام به او سپرد، به پایگاهی تبدیل کرد که مروج اعتدال، رواداری، وفاداری به امام و آرمان‌های انقلاب اندیشمندان، هنرمندان و شعرای دلسوخته کشور بود. بیش از ۴۰ سال بود که دعایی را می‌شناختم. پس از شهادت حاج مهدی عراقی و حوادثی که بر کیهان رفت، به اتفاق دوستانی چون جلال رفیع و... به اطلاعات هجرت کردیم. به‌جرئت می‌توانم ادعا کنم پس از رخدادهای ۱۳۸۸ و اتهاماتی که به او زدند، در سراشیب افتاد. مرگ ناباورانه محتشمی‌پور، رفیق و همراه او در سال‌های نهضت که او نیز پس از آن حوادث غم‌بار، هجرت را برگزید، داغ سهمگینی بر جسم نحیف و روح لطیف دعایی بود. این فراق یک‌ سال طول کشید تا روح دعایی به سوی خمینی و محتشمی‌پور پر کشید.

نلسون ماندلا در مراسم تشییع پیکر والتر سیسولو، رفیق و همراه خود در دوران مبارزه، گفت: مطمئن هستم وقتی نوبت من فرابرسد، والتر در آن جهان در صف استقبال‌کنندگان به من خوشامد خواهد گفت. دعایی عزیز رفت و با رفتنش داغ سنگینی بر دل کسانی گذاشت که شیفته مشی و مرام و مردانگی او بودند.

خوشا به حال دعایی که خمینی و محتشمی‌پور در صف استقبال‌کنندگان به او خوشامد خواهند گفت.

گنج زری بود در این خاکدان

کو دو جهان را به‌جوی می‌شمرد».

 

تجدید دیدار با روح انقلاب

محمدجواد اخوان در سرمقاله «جوان» نوشت: «در فرهنگ جامعه اسلامی، یکی از مهم‌ترین ابزار‌های ارتباطی امام با امت، سخن گفتن است و در نظام انقلابی مبتنی بر امامت و امت این ابزار ارتباطی کارویژه مهمی چه در حوزه حکمرانی و چه هدایت عمومی یافته است. در این میان رهبر معظم انقلاب اسلامی همه‌ساله دو سخنرانی اصلی دارند که در میان سایر بیانات ایشان نقش محوری و اساسی ایفا می‌کنند، بیانات آغاز سال در حرم مطهر رضوی و بیانات به مناسبت سالگرد ارتحال امام در مرقد مطهر امام خمینی (ره). اولی بر نامگذاری سال و جهت‌گیری یک‌ساله متمرکز است و دومی بر گفتمان‌سازی مبتنی‌بر مکتب امام (ره).

طی این ۳۳ سال چه در سال‌هایی که سخنرانی به‌صورت حضوری در حرم مطهر برگزار شده و چه آن‌هایی که به‌صورت پیام مکتوب یا تلویزیونی ارائه شده، می‌توان به مجموعه‌ای گرانبها از تبیین اندیشه و مکتب امام به روایت رهبر معظم انقلاب دست یافت که همه‌ساله تکمیل و ابعاد جدیدتری از آن ارائه شده است.

۱۴ خرداد ۱۴۰۱ نیز از این قاعده مستثنا نبود و ابعاد نویی از جایگاه و اندیشه امام ارائه شد. از جمله اینکه به کارکرد امروزین درس‌های امام راحل (ره) به‌عنوان «نرم‌افزار انقلاب در گام دوم» اشاره شد. ابعادی از شخصیت عظیم امام بازخوانی شد و «تقوا و پرهیزکاری»، «معنویت و حالات عرفانی»، «لطافت روحی»، «شجاعت»، «حکمت و عقلانیت»، «اجتناب از یأس»، «صداقت»، «نظم و وقت‌شناسی»، «اهل توکل»، «اهل مبارزه»، محور‌هایی از خصوصیات ممتاز حضرت امام (ره) بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با ذکر مصادیق و خاطرات هر یک را برشمرده و تبیین نمودند.

نکته زیبا و معنادار این روایت معظم‌له از امام، تواضع مثال‌زدنی ایشان در خصوص نسبت خود و امام است؛ همان‌جا که با خضوع فرمودند «عظمت امام را نمی‌دانند؛ امام را با امثال این حقیر مقایسه می‌کنند؛ درحالی‌که فاصله بسیار زیاد است، فاصله نجومی است. امام شخصیت استثنایی بود، به‌معنای واقعی کلمه.» همین بزرگی و بزرگ‌منشی‌هاست که «حضرت آقا» را در دل میلیون‌ها انسان این‌چنین محبوب گردانیده و همین تواضع را از استاد بزرگ خود امام راحل (ره) آموخته‌اند و همه این‌ها شاگردان مکتب اهل‌بیت (ع) در این گونه خضوع و فروتنی بوده‌اند.

معرفی «امام» به‌عنوان «روح انقلاب و جمهوری اسلامی» یادآور همان مفهوم‌پردازی «سیرت و صورت انقلاب» است که سال‌ها پیش در چند سخنرانی رهبر انقلاب تبیین شد. همان‌گونه که انقلاب بدون سیرت و هویت حقیقی خود بی‌معنا است، نظام جمهوری اسلامی بی نام، اندیشه و مکتب امام، به‌سان «نقشی بر دیوار مانده» خواهد بود.

جمعیت پرشوری که در حول ضریح مرقد مطهر امام (ره) گرد آمده بودند تا گوش جان به کلام جانشین امام بسپارند، البته چشم‌شان به سقف و ستون‌های بنایی می‌افتاد که شباهت چندانی به سیره امام در زمان حیاتش نداشت، اما خوب می‌دانستند که سیرت امام را نباید در این سقف و ستون‌های رنگارنگ، که در خانه محقر و حسینیه جماران جست‌وجو کرد و همین‌جا هم البته زیلو‌های آبی‌رنگ بافت یزد که رهبر معظم انقلاب روی آن پای گذارده بودند، واقعیت زندگی امام و جانشینش را نشان می‌داد.

در ادامه، رهبر معظم انقلاب به «اصول، اهداف و مکتب امام» پرداخته و «قیام لله» را زیربنای همه فعالیت‌های حضرت امام دانستند که در واقع می‌توان این گزاره را «دال مرکزی حرکت انقلابی امام» دانست. هدف این قیام را نیز «اقامه حق، قسط و عدل و ترویج معنویت» معرفی کردند.

ایشان در تبیین این مکتب مبارزاتی، به چند ویژگی حرکت امام اشاره کرده و «نترسی و صراحت» -که در زبان «ذوالفقارگونه» او تجلی می‌یافت- و «اعتماد به مردم» را به‌عنوان دو رکن اساسی دوره مبارزه امام با طاغوت تبیین کردند. اما در دوره اثبات و ایجاب، یعنی «ایجاد جمهوری اسلامی»، نقشه راه امام (ره) نوسازی‌ای فراگیر و الگوسازی‌ای ناب مبتنی بر نفی غرب و شرق برای ترسیم جمهوری اسلامی بود. نظام ترسیم‌شده امام نظامی بسیط و همساز بود که دوقطبی و دوگانه‌سازی‌های کاذب در آن جایی نداشت و «معنویت» در کنار «مردسالاری»، «اجرای احکام الهی» در کنار «رعایت اقتضائات و مصلحت‌های عمومی»، «اصرار بر عدالت اقتصادی» در کنار «تولید ثروت»، نفی توأمان «ظلم و ظلم‌پذیری»، تقویت توأمان «اقتصاد و امنیت کشور»، رعایت توأمان «انسجام و وحدت ملی و تنوع آرا و گرایش‌های مختلف سیاسی» و لزوم تعهد و تخصص در کنار هم، بخشی از همین همسازی دوگانه‌ها بود که در بیان معظم‌له تبیین شد».

 

پیش نیازهای غیراقتصادی مهار تورم

مهدی حسن زاده در سرمقاله امروز «خراسان» نوشت: «فراتر از واقعیت های اقتصادی، از منظر اجتماعی و رسانه ای نیاز به ترسیم چشم اندازی در مسیر مهار تورم داریم. ... با توجه به این که مهار تورم مهم ترین دستور کار پیش روی دولت است، تقویت عوامل موثر بر مهار تورم و مواجهه اثرگذار با عوامل تشدید کننده تورم ضروری است. ... فراتر از عوامل اقتصادی پیش رو و موثر بر نرخ تورم، از یک سو ذهنیت جامعه در مواجهه با تورم همچنان بالای فعلی، نقش مهمی در مهار تورم خواهد داشت چرا که بخشی از تورم ناشی از انتظارات تورمی است و مهار این انتظارات موضوعی سیاسی - اجتماعی است و از سوی دیگر انتظارات مثبت در زمینه مهار تورم، فرصت کافی را نیز برای مهار تورم به دولت خواهد داد. سوال این جاست چه چیزهایی می تواند این انتظارات مثبت را ایجاد کند:

1 - القای کارآمدی و توان کارشناسی دولت: این عامل می تواند با وجود سختی شرایط فعلی، چشم انداز مثبتی از آینده و امکان مهار تورم را در سال بعد و سال های بعد فراهم کند و از منظر اجتماعی فرصت مناسبی را به دولت برای به نتیجه رساندن اقدامات خویش بدهد. در این میان هرگونه ناهماهنگی و اقدامات یک سویه در بخش هایی از دولت می تواند تصویر کارشناسی دولت را مخدوش کند. یک نمونه آن، نحوه افزایش دستمزد کارگران بود که علاوه بر آثار منفی آن بر تورم و توان واحدهای اقتصادی در ادامه همکاری با نیروی کار، نحوه افزایش حقوق بازنشستگان را نیز تحت تاثیر قرار داد و دولت در نهایت مجبور شد نحوه افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی را به گونه ای رقم بزند که فاصله بسیار زیادی در رشد حقوق سطوح دریافتی ایجاد کرده و اعتراض بسیاری از حقوق بگیران متوسط تامین اجتماعی را در پی داشته است. تکرار چنین تصمیماتی می تواند ذهنیت مردم درباره توان کارشناسی دولت برای اصلاح وضعیت اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد.

2 - چشم انداز مثبت در روابط خارجی: بسیاری از افراد چشم انداز مثبت را صرفا در احیای برجام و توافق مجدد هسته ای با غرب می دانند. فارغ از تاثیر مثبت رفع کامل تحریم ها بر اقتصاد، اقتصاد ایران نیاز به طراحی چشم اندازی مثبت از روابط خارجی دارد که نباید فقط از  مسیر رویکردهای قبلی دنبال شود بلکه  باید از مسیرهای دیگر، چه سایر قدرت های جهانی و چه کشورهای منطقه پیگیری شود. در این مسیر به عنوان مهم ترین دستور کار، نهایی کردن هر چه سریع تر جزئیات توافق 25 ساله با چین و تعریف نقش اقتصاد ایران در ابرپروژه یک کمربند، یک راه ضروری است.

3 - تغییر فاز از دولت تلاشگر به دولت برنامه ریز: به دلیل کم کاری شدید دولت قبل در ارتباط با بدنه اجتماع و دوری از مردم، به درستی دولت جدید حضور میدانی پررنگی در بین مردم داشته و تلاش شخص رئیس جمهور در این زمینه قابل تقدیر است اما این نگرانی وجود دارد که افراط در این مسئله و غافل شدن از برنامه ریزی برای تصمیمات بزرگ، پاشنه آشیل دولت سیزدهم شود. نگارنده در یادداشت همین صفحه روزنامه در تاریخ 5 خرداد با تیتر «آقای میرکاظمی، اصلاحات ساختاری بودجه چه شد؟!» به سکوت و کم کاری در قبال موضوع مهم اصلاحات ساختاری بودجه اشاره کرد. اگرچه چند روز بعد رئیس سازمان برنامه از بررسی این موضوع در جلسات شورای هماهنگی اقتصادی قوا خبر داد اما همچنان هیچ جزئیات قابل رصد و راستی آزمایی در این باره از سوی آن سازمان منتشر نشده است. در برخی دیگر از بخش های اقتصادی دولت نیز همچنان با خلأ  نرم افزاری و اندیشه ورزی در زمینه اقدامات کلان و تصمیمات اثرگذار مواجه هستیم و احساس می شود که دولت بیش از   برنامه ریزی و اقدامات اثرگذار، تلاش میدانی دارد. چنین وضعیتی امکان اقدامات مهم و اثرگذار اقتصادی را کم رنگ می کند.

حتما می توان به این فهرست، موارد دیگری از جمله ضرورت ارتباط رسانه ای بیشتر با نخبگان و مواردی از این دست را اضافه کرد. کوتاه سخن این که مهار تورم به عنوان چالش اصلی دولت سیزدهم به موازات اقدامات اقتصادی به اقدامات روانی در سطح جامعه نیز نیاز دارد. این اقدامات باید منجر به فرستادن پالس های اطمینان بخش بیشتری به نخبگان و بدنه کارشناسی باشد که دولت از توان کارشناسی لازم برای حل معضلات اقتصادی برخوردار است، در چنین صورتی  می توان انتظار همراهی بیشتری را از مردم برای صبر در مسیر کاهش نرخ تورم داشت.»

 

 

 

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    سایر رسانه ها