اصول و فروع

بازيگري را اصولي است و فروعي. اين هنر نيز مانند ديگر هنرها، اصولي مدون دارد و فروعي نامکتوب. مسلما هر کسي مي تواند اصول بازيگري را در لا به لاي کتب مربوط به هنر بازيگري بيابد و بخواند، اما هر کسي نمي تواند آن را به کار ببندد. اگر هم کسي توانست اين اصول را به کار ببندد دليل بر آن نيست که بازيگر است و مي تواند با پز بازيگري زمين و زمان را به هم بدوزد. نقش آفريني هزار و يک فوت و فن دارد. براي بازيگر شدن بايد به فروع هم توجه داشت، فروع، آن روش ها و فاکتورهايي است که در هيچ کتبي مکتوب نشده. فروع توانايي هايي است که در وجود شخص بازيگر وجود دارد و مي تواند آنها را به کار بندد. هيچ بازيگري با خواندن اصول بازيگر نشده و نخواهد شد. دانشگاه ها و مراکز آموزشي مي توانند اصول را به هنرجويان حقنه کنند، اما نمي توانند استعدادهاي خدادادي که در وجود انسان ها نهاده شده را تدريس کنند. تنها کاري که اگر توانايي اش را داشته باشند مي توانند انجام دهند کشف استعداد است. چه بسيار افرادي هستند که به عنوان بازيگر مقابل دور مي روند، اما نمي توان نام بازيگر بر آنان نهاد، چون هيچ گونه خلاقيتي در وجودشان جلوه گر نيست. معلوم نيست چه اجباري در کار است که عده اي خود را بازيگر قلمداد کنند! منبع: بانی فیلم