از شهید واقعی تا شهید خیالی!/ ۳ نکته درباره شهدای اجرای فتوای تاریخی اعدام سلمان رشدی

کد خبر: 706916

جعفری مدتی بعد برای روشنگری در ارتباط با این ماجرا با انتشار یادداشتی در وبلاگش نوشت: «هيچ كسي از ايران نمي‌توانسته به چنين سفري برود و نرفته است. اگر امكاني وجود داشت، مطمئن باشيد آن شخص امير‌عباس مي‌بود. از همين رو وقتي راه‏ها را بسته ديد به خلق اثر «ويزاي بهشت» پرداخت تا بلكه از اين طريق اندكي از دِينش را ادا كرده باشد... وقتي عمل ننگين اعطاي نشان شواليه مطرح مي‌شود، با طرح ويزاي بهشت به نوعي با شخصيت كثيف سلمان رشدي مبارزه كرده‌ام... ».

از شهید واقعی تا شهید خیالی!/ ۳ نکته درباره شهدای اجرای فتوای تاریخی اعدام سلمان رشدی
شهید مصطفی مازح
سرویس فرهنگی فردا؛ احسان سالمی: 28 سال پیش بود که در چنین روزی جوانی لبنانی الاصل به نام مصطفی محمود مازح در راه اجرای یکی از مهم‌ترین فرمان‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) و برای به درک واصل کردن سلمان رشدی ملعون به شهادت رسید.
فرارسیدن سالروز شهادت این شهید بزرگوار بهانه ای شد تا هم نگاهی به ماجرای شهادت او داشته باشیم و هم به بررسی یکی از عجیب‌ترین شایعات در ارتباط با اجرای حکم سلمان ردشی بپردازیم.
مرتدی که حتی حمام را هم با محافظ می‌رود!
جوانی که اولین شهید یک فتوا شد
«مصطفی محمود مازح»، جوان لبنانی‌الاصلی که تبعه فرانسه بود را می‌توان اولین کسی دانست که برای اجرای فتوای تاریخی حضرت امام تلاش کرد. مصطفی مازح 6 ماه پس از آن که رهبر کبیر انقلاب اسلامی فتوای خود را درباره لزوم اعدام سلمان رشدی نویسنده کتاب «آیات شیطانی» اعلام کردند، با شناسایی هتل محل اقامت او، قصد اقامت ۴ روزه در آن هتل می‌کند اما در روز سوم و در حالی که در جستجوی اتاق محل اقامت سلمان رشدی بوده، توسط یکی از خدمتکاران مورد سوظن قرار می‌گیرد و به نیروهای امنییتی انگلستان معرفی می‌شود.
هرچند که او در نهایت به دلیل انفجار زودهنگام بمب موفق به اجرای فرمان امام خمینی(ره) نشد، اما آغازگر راهی شد که ثمره آن مبارزه همه جانبه مسلمانان جهان با توهین به اسلام و پیامبر عظیم‌الشان آن و به انزوا رفتن سلمان رشدی ملعون برای همیشه و زندگی مخفیانه او بود.
ناگفته هايی از قهرمان عمليات ترور سلمان رشدی
ماجرای یک شهید خیالی
هر چند که پس از مصطفی مازح تعداد دیگری از مسلمانان جهان برای اعدام سلمان رشدی ملعون دست به کار شدند ولی نکته عجیب در ارتباط با این ماجرا انتشار داستانی خیالی درباره شهیدی با نام «ابراهیم عطایی» بود که در راه اجرای حکم اعدام سلمان رشدی به شهادت رسیده است!
ماجرا از آن جا آغاز شد که در سال 1378 و در جریان برگزاري پنجمين دوره مسابقه سراسري داستان كوتاه نويسي، امير‌عباس جعفري كه خود عضو شوراي بررسي رمان دفتر هنر و ادبيات ايثار (بنياد جانبازان) و البته عضو هيئت داوران داستان بلند این مسابقات بود با دو داستان «‌ويزای بهشت» و «رگبارهای پراكنده» در اين مسابقه شركت مي‌كند.
اما نکته آنجاست که داستان «ويزاي بهشت» او که در این مسابقات برنده جایزه سوم می‌شود، بیش از آن که به باعث شهرت نویسنده اثر شود؛ به واسطه سوژه جالبی که داشته باعث شهرت شخصیت اصلی قصه که «ابراهیم عطایی» نام داشته و یک شخصیت کاملا خیالی بوده، می‌شود!
نشرياتي همچون «يالثارات» و «هفت قفل» با انتشار داستان «ویزای بهشت» آن را که ماجرای واقعی معرفی می‌کننده که در ارتباط با جوانی با نام ابراهیم عطایی نوشته شده که قصد داشته تا حکم امام خمینی(ره) را درباره سلمان رشدی اجرا کند ولی توسط نيروهاي امنيتي انگلستان، قبل از به درك واصل كردن سلمان رشدي به شهادت مي‌رسد.
وقتی ماجرا پیچیده می‌شود!
این ماجرا در ادامه با قرار گرفتن داستان «ويزاي بهشت» بر روي سايت‌ها و وبلاگ‌های مختلف، ابعاد پیچیده‌تری به خود می‌گیرد تا يك شخصيت كاملا تخيلي از دل يك داستان كوتاه برای بسیاری از مخاطبان تبدیل به یک شخصیت واقعی شود.
اما در این میان سوال بسیاری از مخاطبان این بود که ابراهيم عطايي چه زماني و چگونه به انگلستان رفته است و اساسا چگونه مسئله به اين مهمي تاكنون در هيچ رسانه‌اي مطرح نشده است و اگر قرار به طرح چنین موضوع مهمی چرا باید با یک داستان آن را شرح می‌دادند. اصلا مزار اين شهيد كجاست؟
هرچند که نویسنده این اثر پس از آن که اتفاقات به این شکل پیش رفت، بارها بر غیرواقعی بودن داستانش تاکید کرد ولی باز هم گروه بسیاری تمایلی به باور این ماجرا نداشتند. جعفری که این داستان را با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره فرمان تاریخی حضرت امام خمینی(ره) نوشته بود، شاید هیچوقت فکر نمی‌کرد که نگارش این داستان باعث چنین جنجال‌هایی شود.
تکذیبیه که باور نشد
جعفری مدتی بعد برای روشنگری در ارتباط با این ماجرا با انتشار یادداشتی در وبلاگش نوشت: «هيچ كسي از ايران نمي‌توانسته به چنين سفري برود و نرفته است. اگر امكاني وجود داشت، مطمئن باشيد آن شخص امير‌عباس مي‌بود. از همين رو وقتي راه‏ها را بسته ديد به خلق اثر «ويزاي بهشت» پرداخت تا بلكه از اين طريق اندكي از دِينش را ادا كرده باشد... وقتي عمل ننگين اعطاي نشان شواليه مطرح مي‌شود، با طرح ويزاي بهشت به نوعي با شخصيت كثيف سلمان رشدي مبارزه كرده‌ام... ».
با وجود این تکذیبیه صریح اما باز هم در ادامه بسیاری از رسانه‌ها با نادیده گرفتن اظهارات صریح نویسنده این قصه با تجليل از شخصيت ابراهيم عطايي در سال‌هاي اخير او را نخستين مجري عمليات استشهادي بر ضد سلمان رشدي معرفی کردند و حتی با طرح موضوع عدم تحویل جنازه شهید عطایی از سوی دولت انگلستان از دولت ایران تقاضا کردند که در اين زمينه ديپلماسی فعال‌تري داشته باشد!
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها