قطبي: از مدرن‌ترين وسايل در تيم ملي استفاده مي‌کنيم

کد خبر: 125305

من يک نرم افزاري دارم که 30 هزار دلار قيمتش است.

افشين قطبي از جمله مربياني است که اطلاعات زيادي از دانش و تکنولوژي‌‌هاي روز فوتبال دنيا دارد و در استفاده از آنها پيشرو است. او در يک سال گذشته تلاش زيادي کرده که بسياري از اين امکانات را در تيم ملي ايران نيز به کار گيرد که اين اقدامات او تاثير زيادي در عملکرد تيم ملي نيز داشته است. مجله چشم‌انداز فوتبال، نشريه اختصاصي سازمان ليگ فوتبال در شماره پاييز خود مصاحبه‌اي در اين زمينه با سرمربي تيم ملي انجام داده که در زير مي‌آيد. ما فکر مي‌کنيم بهتر است مصاحبه را از اردوي اتريش شروع کنيم. در ايران بيشتر رسانه‌‌ها به مسايل حاشيه اي اين اردو پرداختند در صورتي که به نظر مي‌رسيد شما کارهاي مهم‌تري انجام داديد. ما در يک صحنه ديديم که شما با استفاده از تجهيزاتي خاص در حال تست کردن وضعيت جسماني بازيکنان بوديد اما بهتر است خودتان توضيح دهيد که دقيقا چه کارهايي انجام مي‌داديد. يکي از برنامه‌‌هاي ما اين است که وضعيت جسماني بازيکنان را به بهترين سطح ممکن برسانيم. مشکل بزرگ ما اين است که زمان کافي نداريم چون به غير از اردوي اتريش و اردويي که قبل از جام ملت‌ها داريم بقيه اردوها کوتاه هستند براي همين فکر کرديم اردوي اتريش بهترين زمان است تا اطلاعاتي از وضعيت بدني بازيکنان به دست بياوريم و راه‌حلي براي اينکه در چند ماه باقيمانده تا جام ملت‌ها آنها را به بهترين سطح برسانيم،پيدا کنيم. تکنولوژي که ما استفاده کرديم و فکر مي‌کنم کمتر از 10 تيم در دنيا از آن استفاده مي‌کنند وايرلس‌‌هارت مانيتور Wireless Heart Monitor است که به صورت وايرلس به يک کامپيوتر در کنار زمين متصل مي‌شود و اين امکان را به ما مي‌دهد که از اول تا آخر تمرين ضربان قلب بازيکنان را ثبت کنيم. يعني من در هر لحظه از تمرين مي‌توانستم بروم و ببينيم که ضربان قلب يک بازيکن در چه وضعيتي است. يا در موقع تمرين و استراحت چطور ضربان قلبش بالا و پايين مي‌رود. اين سيستم به ما نشان مي‌دهد که وضعيت بدني بازيکن در چه شرايطي است و ما مي‌توانيم بر اساس آن تمرينات مان را طراحي کنيم يا تغيير دهيم تا بازيکن پيشرفت کند. اين سيستم هم از نظر اطلاعات جسماني به ما کمک مي‌کند و هم از نظر رواني به خود بازيکنان به خاطر اينکه آنها کنجکاو بودند که بدانند اين کامپيوترها و اين کمربندي که دور کمرشان بسته شده چه اطلاعاتي از وضعيت بدني آنها ثبت مي‌کند. در واقع بازيکن نمي‌تواند خودش را در تمرين گم کند چون ضربان قلبش نشان مي‌دهد که چقدر تلاش کرده پس با انگيزه بيشتري تمرين مي‌کند. اين موضوع از نظر رواني خيلي تاثير گذار است. از طرفي شما مي‌دانيد از زماني که من سرمربي تيم ملي شدم تمام تمرينات را فيلمبرداري مي‌کنيم. اين موضع به ما اجازه مي‌دهد که هم تمرين را بازبيني کنيم و هم اينکه بفهميم يک بازيکن با چه انگيزه يا با چه فرمي تمرين کرده است. حتي مي‌شود اين فيلم‌‌ها را در فدراسيون نگه داشت و براي ساخت تيم‌‌هاي تمام رده‌‌هاي ملي از آنها استفاده کرد. ظاهرا غير از اين سيستم شما از دستگاه‌‌هاي ديگري هم در وسط زمين استفاده مي‌کرديد. چيزهايي که شما مي‌ديديد تست‌هاي جسماني، پرش، استارت و سرعت تا 15 متر و يويو تست يا بيب تست بود. با استفاده از اين تجهيزات وقتي به بازيکن فشار زيادي مي‌آوري با گرفتن ضربان قلبش مي‌تواني اطلاعات خوبي از وضعيت بدني او به دست بياوري. هم زمان با اين کارها در تمام اردوها وزن و چربي بازيکنان را اندازه‌گيري مي‌کنيم چون طبق هدف‌گذاري ما چربي بازيکنان در جام ملت‌ها بايد بين 8 تا 10 درصد باشد و اگر هر چقدر بيشتر از اين درصد چربي داشته باشند يعني ما به همان ميزان از هدف مان دور هستيم. شما فقط در تمرينات اردوي اتريش از اين تجهيزات استفاده کرديد يا در بازي‌‌ها هم اين کار را مي‌کرديد؟ ما در بازي دوم مان ضربان قلب همه بازيکنان را با وايرلس کنترل کرديم چون در بازي‌‌هاي رسمي‌به خاطر نوارهايي که دور کمرشان بايد ببندند اجازه اين کار را نداريم. خب نتايجي که شما از اين تست‌‌ها به دست آورديد چطور بود. آيا با برنامه‌ريزي‌‌هايي که انجام داده‌ايد مطابق داشت؟ از ميانگين چربي بازيکنان در اتريش راضي نبوديم اما در بازي با ارمنستان با توجه به اينکه بازيکنان مي‌دانستند اين موضوع براي ما مهم است و در همه اردوها آنها را کنترل مي‌کنيم پيشرفت خوبي داشتيم. البته هنوز هم در سطح بين‌المللي نيستيم و چربي‌‌ها بايد چند درصد پايين‌تر بيايد. البته در اتريش به خاطر اينکه هنوز فصل شروع نشده بود و بازيکنان در دوران آماده سازي بودند طبيعي بود که کمي‌چربي آنها بالاتر از زمان‌‌هاي ديگر باشد. شما از اين وسايل و امکانات در اردوهاي داخل ايران هم استفاده مي‌کنيد يا فقط در اردوهاي خارج کشور اين تست‌‌ها را مي‌گيريد؟ از اين تجهيزاتي که در موردش صحبت کردم بيشتر در اردوهاي بلند مدت استفاده مي‌کنيم. در اتريش استفاده کرديم و در اردوي مسابقات غرب آسيا هم استفاده کرديم. در اردوي جام ملت‌ها که بازيکنان 17 روز قبل از اولين بازي کنار هم خواهند بود نيز از اين تکنولوژي استفاده مي‌کنيم. البته در اردوهاي کوتاه مدت هم مفيد است اما چون هزينه بالايي دارد ما مجبوريم به خاطر شرايط مالي فدراسيون فوتبال از امکانات ديگري استفاده کنيم. در اردوي اتريش هم آقاي آزادي که در هلند زندگي مي‌کنند و به مجموعه کادر فني اضافه شده‌اند اين تکنولوژي را با خودشان به آنجا آوردند. شما با بازيکناني که ممکن است جديد باشند و در چنين اردوهايي حضور نداشته باشند چه کار مي‌کنيد؟ چطور از وضعيت بدني آنها مطلع مي‌شويد؟ ما مجبور هستيم اطلاعات بدني هر بازيکن را از زماني که وارد اردو مي‌شود ثبت و نگهداري کنيم. به هرحال طبيعي است که نمي‌شود از 200 -300 بازيکن به طور همزمان دعوت کرد ولي چيزي که مهم است اينکه اسکلت اصلي تيم مشخص شده و ممکن است تغييرات در آينده خيلي زياد نباشد. از طرفي تجربه کار مربيگري به ما کمک مي‌کند با ديدن يک بازيکن در تمرينات از وضعيت بدني او آگاه شويم. در واقع اطلاعاتي که ما توسط اين تکنولوژي به دست مي‌آوريم بيشتر کمک مي‌کند که با جزييات کامل در جريان وضعيت بدني و آمادگي بازيکن قرار بگيريم. الان چند سال است که از اين تکنولوژي در فوتبال دنيا استفاده مي‌شود؟ اين تکنولوژي به صورت امروزي و با وايرلس را در جام جهاني 2006 نداشتيم و کمتر از دو سال است که از آن استفاده مي‌شود. در آن زمان ما ساعت‌‌هايي به دست بازيکنان مي‌بستيم و بعد از تمرين آنها را مي‌گرفتيم و به کامپيوتر وصل مي‌کرديم تا اطلاعات شان را ببينيم اما الان در هر لحظه از تمرين شما مي‌توانيد برويد جلوي کامپيوتر بنشينيد و اطلاعات را مشاهده کنيد. در حال حاضر من کمتر تيمي‌را ديده ام که از آن استفاده کند چون خيلي جديد است.اين طوري مي‌توان سريع فهميد که بازيکن در منطقه خطر است يا نه و براي همان تمرين تصميمات درستي گرفت که شرايط را به حالت عادي برساند. غير از اين تکنولوژي که در مورد آن توضيح داديد يک مربي مثل خود شما ديگر از چه امکانات و تجهيزاتي براي تجزيه و تحليل مسايل فني استفاده مي‌کند؟ البته اين را بگويم چيزي که مهم تر از خود تکنولوژي است نحوه استفاده از آن و داده‌‌هاي آن است. به علاوه اينکه يک مربي بايد اين موضوع را در نظر بگيرد که اين تکنولوژي و داده‌‌هاي آن چه تاثيري در تيمش به ويژه از نظر رواني مي‌گذارد. من تقريبا از سال 1997 يعني يک سال قبل از جام جهاني فرانسه به صورت کاملا جدي به استفاده از تکنولوژي‌‌هاي موجود در فوتبال روي آوردم. با توجه به اينکه رشته تحصيلي ام هم مهندسي الکترونيک بود و با کامپيوتر آشنايي خوبي داشتم در استفاده از نرم افزارها و سخت افزارهاي مربوط به فوتبال هم موفق بودم. در سال‌‌هاي قبل در اين رابطه کمي‌مشکل وجود داشت چون يک تيم ملي اگر مي‌خواست از همه امکانات سخت‌افزاري و نرم‌افزاري استفاده کند بايد يک اتاق تجهيزات با خود به سفرهاي مختلف مي‌برد اما الان با يک دستگاه کوچک شبيه آي‌پد مي‌توان تمام اطلاعات را نگه داشت و از آن در هر زمان ممکن استفاده کرد. مثلا ما از تمرينات مان فيلم‌‌هاي کوتاه مي‌سازيم و روي آنها آهنگ مي‌گذاريم تا انگيزه بازيکنان را بالا ببريم. يعني ما مي‌توانيم از يک صحنه تمرين فيلم مثلا دو دقيقه‌اي بسازيم و چند ساعت قبل از يک بازي آن را به بازيکنان نشان دهيم. اين مي‌تواند تاثير خيلي خوبي در روحيه آنها بگذارد. در حقيقت ما سعي کرده‌ايم مسايل پايه‌اي فوتبال مثل تکنيک، تاکتيک و ... را با تکنولوژي پوشش دهيم. البته خودتان مي‌دانيد که سرعت تغيير تکنولوژي زياد است و ما بايد از آن عقب نمانيم. مواردي که الان شما به آن اشاره کرديد بيشتر به اثر رواني اين اقدامات مربوط مي‌شود. در بعد فني چه استفاده‌‌هاي ديگري از اين تکنولوژي مي‌بريد؟ در فوتبال بين‌المللي مسايل رواني و تاکتيک اهميت خيلي زيادي دارد. به هرحال شما بازيکناني را انتخاب مي‌کنيد که از نظر فني و جسماني در شرايط خوبي هستند و لازم است فضايي را به وجود آوريد که به آنها انرژي مثبت منتقل کنيد و اعتماد به نفس شان را بالا ببريد. بايد يک نوع رقابت مثبت ايجاد کنيد که بازيکن 100 درصد توانش را در تمرين و مسابقه بگذارد. يک مشکلي که اين وسط وجود دارد اين است که بازيکنان در مدت کوتاهي زير نظر شما هستند و بعد همه به باشگاه‌‌هاي شان برمي‌گردند. خب شما آنها را چطور کنترل مي‌کنيد که ميزان چربي و ساير مواردي که شما به آنها اشاره کرديد را در حد استاندارد نگه دارند؟ به هر حال يکي از مشکلات تيم‌‌هاي ملي اين است که بازيکنان در شرايط مختلف روحي، جسماني و فني به تيم اضافه مي‌شوند. به همين دليل يکي از مهم ترين وظايف کادر فني يک تيم ملي اين است که انتخاب‌‌هاي درست داشته باشد و در هر زمان بهترين تصميم را بگيرد. شايد شما 50 تا بازيکن مدنظرتان باشد که از نظر فني و شخصيتي خوب هستند اما در يک مقطع شرايط خوبي ندارند به همين دليل بايد همه چيز را زير نظر بگيريد تا بهترين تصميم را بگيريد. از طرفي لازم است با مربيان باشگاه‌ها ارتباط مستمر داشته باشيد و از طرفي خود بازيکن هم بايد حرفه‌اي فکرکند و مراقب خودش باشد. به عنوان مثال چرا رونالدو يا همين ميلاد ميداوودي ضربات کاشته شان را اين قدر خوب مي‌زنند ؟ چون به اين نتيجه رسيده‌اند که در خارج از زمان تمرين هم وقت بگذارند و تمرين کنند. خيلي از بازيکنان مربيان بدنساز يا روانشناس‌‌هاي جداگانه دارند و از مشاورين تغذيه استفاده مي‌کنند تا هميشه در فرم خوبي باشند. اين موارد سال‌‌هاست که در فوتبال بين‌المللي وجود دارد و مدتي است که در ايران هم رايج شده است. طبيعي است که اين مسايل کمک مي‌کند تا بازيکن هميشه براي باشگاهش يا تيم ملي خوب بازي کند و درآمدش را هم بالا ببرد. شما از فيلم مسابقات باشگاهي هم استفاده مي‌کنيد يا به همان فيلم‌‌هاي تمريني و مسابقات تيم ملي بسنده مي‌کنيد؟ ما تمام فيلم‌‌هاي مسابقات باشگاهي توسط يکي از اعضاي کادر فني براي مان بريده مي‌شود تا از آنها استفاده کنيم. مثلا تمام صحنه‌‌هاي مربوط به يکي از گلرهاي مان را در بازي‌‌هاي باشگاهي اش جدا کرديم و به او نشان داديم تا عملکردش را ببيند. فقط فيلم‌‌ها را نمايش مي‌دهيد يا آنها را تجزيه و تحليل هم مي‌کنيد؟ مثلا بررسي مي‌کنيد که ببينيد يکي از ملي پوشان در فلان بازي خاص چقدر دويده، چند تا پاس سالم داده يا مسايلي از اين قبيل؟ در برخي موارد اين کارها را هم کرده ايم اما شما بايد زمان را هم در نظر بگيريد. بعضي وقت‌‌ها خيلي‌‌ها فکرمي‌کنند که شما يک دي وي دي را به کامپيوتر مي‌دهيد و مي‌گوييد اين را براي من آناليز کن اما اين طور نيست. گاهي اوقات آناليز يک بازي 90 دقيقه‌اي مي‌تواند 6 تا 8 ساعت يا حتي 20 ساعت وقت بگيرد. بستگي دارد شما تا چه عمقي بخواهيد آن بازي را آناليز کنيد. خب طبيعي است وقتي هر 4-5 روز 9 بازي در ليگ برگزار شود شما فرصت نمي‌کنيد همه آنها را آناليز کنيد. ولي ما همه فيلم‌‌ها را مي‌بريم و بازيکن که به تيم ملي مي‌آيد به او نشان مي‌دهيم. گاهي اوقات کادر فني مي‌نشيند و در مورد اين فيلم‌‌ها بحث و تبادل نظر مي‌کند تا در تصميم گيري‌‌ها بهتر عمل کند. وسايلي که شما از آن استفاده مي‌کنيد را فدراسيون برايتان تهيه مي‌کند يا خودتان پيگير آنها هستيد؟ من تمام وسايل سخت افزاري و نرم افزاري که استفاده مي‌کنم را خودم خريده‌ام چون مي‌بينم که به کارم کمک مي‌کند و لازم است آنها را داشته باشم. بالاخره گاهي اوقات ضروري است مربيان خودشان براي کارهاي شان سرمايه‌گذاري کنند تا نتايج بهتري بگيرند. البته بعضي وسايل هستند مثل همان تکنولوژي وايرلس که براي تمام تيم‌‌هاي ملي لازم است و هزينه‌‌هاي آنها بالا است اما بهتر است فدراسيون براي بالا بردن کيفيت تيم‌‌هايش از آنها استفاده کند. بالاخره صحبت‌‌هايي در اين زمينه کرده‌ايم که در صورت امکان چنين وسايلي را هم تهيه کنيم. من مطمئنم فدراسيون در آينده چنين سرمايه گذاري‌‌هايي خواهد کرد. برخورد بازيکنان با اين تکنولوژي چگونه است؟ به هر حال همانطور که شما گفتيد با اين وسايل مي‌توان دقيق ترين اطلاعات را در مورد يک بازيکن به دست آورد و خب ممکن است بعضي‌‌ها از آن فراري باشند. در تيم ملي از اين کارهاي شما استقبال شده است؟ به نظر من برخورد آنها مثبت بوده است. البته بايد اين مسايل را آموزش داد و به آنها اطمينان داد که اين وسايل قرار است کمک شان کند نه اينکه اطلاعاتي به دست بيايد براي اينکه آنها را بترسانيد يا يک فضاي وحشتناک به وجود بياوريد. اين وسايل خيلي کمک مي‌کند که کيفيت آنها بالاتر برود و هم براي باشگاه و هم براي تيم ملي مفيدتر باشند. مي‌خواهيم بدانيم تيم‌‌ها به ويژه کادر فني آنها چقدر از تکنولوژي‌‌هاي روز استفاده مي‌کردند.اين پيشرفت‌‌ها در تيم‌‌هاي آسيايي چطور بود. آنها هم پا به پاي بقيه جلو رفته بودند يا اينکه آسيايي‌‌ها هنوز عقب هستند؟ به نظر من تيم‌‌هاي آسيايي بيشتر به اين تکنولوژي‌‌ها نياز دارند تا فوتبال خودشان را به فوتبال جهان نزديک تر کنند. به عنوان مثال آقاي هيدينک وقتي در هلند باشد و به بازيکنانش بگويد امروز 4-4-2 بازي مي‌کنيم به خاطر پرورشي که آن بازيکنان داشته‌اند خيلي راحت منظور او را درک مي‌کنند و مي‌دانند چه وظايفي را بايد در اين سيستم انجام دهند اما وقتي به آسيا مي‌آيد اين طور نيست و بايد همه نکات را مو به مو توضيح دهد. خب اختلاف زبان اين کار را مشکل مي‌کند پس لازم است بيشتر از تکنولوژي و تصاوير استفاده کني تا منظورت را به بازيکن منتقل کني. البته يک مربي بايد در هر فضا و فرهنگي روي اصول و منطق کار کند. يک مربي نمي‌تواند ناگهان هرچه تکنولوژي و تصوير است بريزد سر بازيکن چون ممکن است اثر منفي داشته باشد. بايد آرام آرام و با فرهنگ سازي اين کار را کرد تا بازيکن باور کند که اين تکنولوژي به پيشرفت او کمک مي‌کند. به عنوان مثال ما در گالکسي فضايي را ساخته بوديم که هر بازيکن مي‌توانست بلافاصله بعد از بازي برود پشت کامپيوتر و رمزش را وارد کند و تمام صحنه‌‌هاي بازي و صحنه‌‌هاي مربوط به خودش را ببيند. صحنه‌‌هاي مربوط به هر بازيکن را فرد ديگري نمي‌توانست ببيند به همين خاطر آنها يک آرامش روحي و فکري پيدا مي‌کردند چون اشتباهات شان را همه نمي‌ديدند. وقتي يک بازيکن 100 بازي ملي دارد شايد دوست نداشته باشد که اشتباهاتش را همه ببينند. يک مربي يا کادر فني بايد خيلي باهوش باشد که از اين موارد طوري استفاده کند که تاثير منفي نداشته باشد. نمي‌شود چنين فضا و امکاناتي را براي تيم ملي هم فراهم کرد تا بازيکنان بتوانند دقيق‌تر در جريان عملکرد خودشان در بازي‌‌ها قرار بگيرند؟ خب نياز است که اين امکانات فراهم شود. ما الان دو تا لپ تاپ داريم و هر جا که نياز باشد بازيکن را صدا مي‌کنيم و موارد لازم را به او نشان مي‌دهيم. البته هدف مان اين است که در جام ملت‌‌ها يک اتاقي با چند تا کامپيوتر براي اين کار در نظر بگيريم تا بازيکنان هر وقت که خواستند بروند و صحنه‌‌هاي مربوط به خودشان را ببينند. براي اين کار به 6 تا 12 کامپيوتر نياز است که بايد به شبکه وصل شوند اما هنوز نتوانسته‌ايم چنين کاري را در کمپ پياده کنيم. برگرديم به جام جهاني. شما در طول اين جام وسيله خاصي را ديديد که نظرتان را جلب کند؟ منظورمان اين است تيمي‌بود که از يک تکنولوژي ويژه استفاده کند يا کار ويژه‌اي انجام دهد که سايرين آن را نداشته باشند. ببينيد سابقه کار من در استفاده از تکنولوژي به سال 1991 برمي‌گردد که با دو تا ويدئو تمام کارهاي تيمم را مديريت مي‌کردم. مدرسه فوتبال ما 10 تا تيم داشت که ما با همين دو ويدئو فيلم‌‌هايي که بريده بوديم را مي‌ديديم و آموزش‌‌هايي که لازم بود را به بازيکنان مي‌داديم. در سال 1997 تيم‌‌هاي آمريکا و نروژ تنها تيم‌‌هايي بودند که از نرم افزار مستر کوچ استفاده مي‌کردند. من نمي‌دانم چطور توضيح دهم که اشتباه برداشت نشود اما بايد بگويم در اين زمينه در نقطه‌اي قرار دارم که خيلي‌‌ها 5 تا 10 سال از آن عقب هستند. اينکه شما مي‌گوييد نمي‌توان اين تکنولوژي جديد را تهيه کرد منظورتان چيست؟ چطور فردي مثل شما در ايران از چنين چيزي استفاده مي‌کند اما در کشورهاي پيشرفته چنين کاري را نمي‌کنند؟ به خاطر اينکه من 19 سال تجربه استفاده از چنين وسايلي را دارم. در واقع اين کار دانش ويژه‌اي مي‌خواهد. من يک نرم افزاري دارم که 30 هزار دلار قيمتش است. خب ممکن است خيلي از مربيان احساس کنند که لازم نيست چنين مبلغي را براي يک نرم افزار سرمايه‌گذاري کنند. به نظر من مهم‌تر از خريد اين لوازم و نرم افزار، داشتن علم استفاده از آن است. شما چرا خودتان سايت شخصي نداريد؟ يک صحبت‌‌هايي شده و يک کارهايي انجام داديم. شايد در آينده. منبع: گل

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها