اسرائيل و راه فرار از بحران

کد خبر: 159926

زمانی که در سپتامبر سال 2010 آمریکا و در راس آن رئیس جمهور آن کوشید تا طرفین فلسطيني – اسرائيلي را بار دیگر بر سر میز مذاکره بنشاند، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان حضور و ادامه روند مذاکرات را به شرط حداقلی منوط کرد و آن توقف شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری رود اردن بود.

اسرائيل و راه فرار از بحران

در هفته های گذشته شاهد اوج گيري تجاوزات نیروهای هوایی رژیم صهیونیستی به نواز غزه و درگیری های مرزی میان نیروهای زمینی این رژیم با مرزداران لبنانی بوده ایم. هر چند این تجاوزات و درگیری ها به درازنای تاسیس اسرائیل در سال 1948 می باشد و این امر تا حدی طبیعی می نماید، اما وقوع این تجاوزات و افزایش حجم این حملات و همچنین گستردگی این تجاوزات هر تحلیل گری را به فکر فرو می برد و تلاش می کند تا پشت صحنه دلیل اصلی این حملات را دریابد. به گزارش «فردا»، شايد بتوان دلايل متعددي را براي اين اقدامات برشمرد اما آنچه بیش از هر امر دیگر در این خصوص به ذهن متبادر می شود، نزدیکی ماه سپتامبر و رسیدن زمان برداشت محصول کمپین برسمیت شناختن سرزمین مستقل فلسطینی درمرزهای 1968 است. زمانی که در سپتامبر سال 2010 آمریکا و در راس آن رئیس جمهور آن کوشید تا طرفین فلسطيني - اسرائيلي را بار دیگر بر سر میز مذاکره بنشاند، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان حضور و ادامه روند مذاکرات را به شرط حداقلی منوط کرد و آن توقف شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری رود اردن بود. آنچه خبرگزاری ها غربی از نشست واشنگتن خبر دادند آن بود كه مذاکرات در فضایی مثبت پیش رفته است اما در همان زمان نیز عده ای از تحلیل گران اعلام کردند که این روند و این فضای به اصطلاح مثبت ادامه نمی یابد. گذر نه چندان طولاني زمانه نیز این امر را اثبات کرد چرا که اسرائیل علی رغم تعهدات خود مبنی بر توقف شهرک سازی ها، بار دیگر یه این امر دست یازید و آغاز شهرک سازی ها را با جشن همراه ساخت. امری که موجب شد همپیمان استراتژیک اسرائیل یعنی آمریکا نیز ابراز تاسف بکند. ناامید از راست افراطی همین جا بود که محمود عباس از روند صلح با کابینه راست گرایان افراطی نا امید شد و کمپین برسمیت شناختن فلسطين را آغازید. در این راه وی با مساعدت های فراوان کشورهای آمریکای لاتین و حتی برخی از دول اروپایی مواجه شد و موجی از برسمیت شناختن دولت مستقل فلسطینی فضای جهانی را در برگرفت. البته نتانیاهو نیز تنها نظاره گر این ماجرا نبود و او نیز به موازات محمود عباس به نامه نگاری به هم پیمانان و شرکای خود مبادرت ورزيد اما گو اینکه محمود عباس در این مبارزه پر فروغ تر ظاهر شد. در روزهاي اخير هم چين به جرگه اين كشورها پيوست و اعلام كرد كه فلسطين را در مرزهاي 1968 به رسميت مي شناسد. اینک با نزدیک شدن ماه سپتامیر، اسرائیل از آن جهت که خود را در یک مخمصه بین الملل می بیند، می کوشد تا راهی فرا تر از اقدامات دیپلماتیک بیاید. خاصه آنکه در این مسیر وی با دو بحران دیگر نیز دست و پنجه نرم می کند. یکی بحران اقتصادی داخلی بی سابقه اي است که به گفته برخی تحلیل گران، تا به حال تل آویو با چنین حجم معترضینی مواجه نشده است و ديگري مربوط به اختلافات مرزی بر سر منابع انرژی با لبنان است که آن هم سبب گشایش فصل جدیدی در اختلافات اسرائیل و لبنان شده است. در هر صورت رژیم صهیونیستی برای رهایی از این تنگنا و بحران ها ( یعنی به رسمیت شناختن فلسطین، بحران اقتصادی داخلی و درگیری با لبنان ) می کوشد تا از طریق یک اقدام دفعی و چکشی و با استفاده از فرافکنی خود را از این مخمصه نجات دهد و چه بهانه ای بهتر از نوار غزه و موشک پراکنی های تدافعی اهالی غزه که رژیم صهیونیستی آنها را اقدامات تروریستی می نامد. ایجاد درگیری های مرزی و سپس گسترش این عملیات، فرضیه ای است که احتمال تبدیل شدن آن به یک امر واقعی هر روز پر رنگ تر می شود. تهدیدات مقامات نظامی اسرائیلی مبنی بر حملات گسترده و از بین بردن زیر ساخت های غزه شاهدی است بر این مدعا. آغاز نزاع با لبنان بر سر منابع انرژی نیز فرضیه دیگری است که مقامات اسرائیلی به آن می اندیشند. علاوه بر این رژیم صهیونیستی احتمال دارد تا در یک اقدام جاهلانه تاسیسات هسته ای ایران را نشانه برود. امری که بارها توسط مقامات این سامان تکرار شده است و ماه سپتامبر بهترین فرصت برای این اقدام ناشیانه است. بواقع همه این ابتکارات و اقدامات راهی است برای فرافکنی و انحراف افکار عمومی از مسئله برسمیت شناختن فلسطین. البته باید گفت که در صورت برسمیت شناخته شدن کشور مستقل فلسطینی تنها این نتانیاهو نیست که بازنده این میدان است بلکه کل کیان اسرائیل با تهدید مواجه می شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها