سرویس سیاسی «فردا»؛ به نظر میرسد همه فراموش کردهاند که چگونه آمریکا هواپیمایی مسافربری را با موشک مورد هدف قرار داد و 290 نفر را به کشتن داد و سپس تلاش کرد که بر این عمل خود پوشش بگذارد.
عصبانیتها و سردرگمیها در مورد سقوط و انفجار هواپیمای خطوط هوایی مالزی همچنان ادامه دارد. اما قبل از اینکه به ريیس جمهور روسیه اتهام جنایت جنگی بزنیم و یا کل قضیه را یک اشتباه اسفبار بخوانیم، خوب است که به یک قضیه دیگر که مرتبط با انفجار هواپیما و کشته شدن سرنشینان آن بود نگاهی بیندازیم. هواپیمای ایرانایر 655 در سوم جولای 1988، نه توسط یک گروه جداییطلب در سرزمینهای مورد مناقشه که توسط کاپیتان نیروی دریایی آمریکا و فرمانده ناو جنگی وینسنس مورد اصابت قرار گرفت. 25 سال بعد از آن واقعه، وینسنس تقریباً به دست فراموشی سپرده شده است ولی آن واقعه هنوز در رده هفتم مرگبارترین واقعه هوایی جهانی قرار دارد (هواپیمای مالزی ششم است). و نیز یکی از بزرگترین رسواییهای توجیهناپذیر پنتاگون بوده است. از بعضی جهات این دو واقعه به هم شباهت دارند. هواپیمای مالزی بر فراز منطقه جنگ داخلی اوکراین در نزدیکی مرز روسیه بود و ایرباس ایرانی در مناطق جنگ نفتکشها در حال پرواز بود. موشک زمین به هوای روسی SA-11 به هواپیمای مالزی اصابت کرد و 298 مسافر شامل 80 کودک را کشت. در واقعه دیگر موشک زمین به هوای آمریکایی SM-2 به
هواپیمای ایرانی اصابت کرد و 290 مسافر شامل 66 کودک را کشت. پس از واقعه 1988 مسئولین آمریکایی دروغهای متعددی گفتند و حتی این واقعه را به نوعی به گردن ایران انداختند. به عنوان خبرنگار دفاعی بوستون گلوب در آن زمان، من این واقعه را گزارش دادم و اکنون برگشتم و به مدارک و فیلمهای آن زمانم نگاه کردم که نشانگر دروغهای دولت آمریکا بود. در اینجا قسمت تأسفبار و ترسناک این واقعه را شرح میدهم. در 19 آگوست 1988 یعنی تقریباً هفت هفته پس از وقوع حادثه، پنتاگون گزارشی 53 صفحهای صادر کرد. با اینکه این گزارش مستقیماً اشاره نکرد ولی روشن ساخت که تقریباً تمام اطلاعات اولیه و اطلاعاتی که مسئولین آمریکا به عنوان واقعیت ابراز میکردند و تلاش داشتند تقصیر را به گردن خلبان ایرانی بیندازند، غلط بود. با این حال، این گزارش همچنان نتیجه گرفت که فرمانده کشتی و دیگر افسران وینسنس درست عمل کردند. بهطور مثال، در سوم جولای در اولین کنفرانس خبری پنتاگون بعد از وقوع حادثه دریادار ویلیام کرو، رئیس ستاد مشترک ارتش گفت که هواپیمای ایرانی در ارتفاع 9000 پایی پرواز میکرد و با سرعت «بالای» 450 گره مستقیماً به سمت وینسنس در حال فرود بود.
اما در واقع گزارش 19 آگوست که توسط دریادار ویلیام فوگارتی از فرماندهی مرکزی آمریکا نتیجه گرفت (از طریق اطلاعات کامپیوترهای مرکز اطلاعات جنگ کشتی) که هواپیما در حال اوج گرفتن از 12000 پا بود و سرعتش بسیار کمتر و 380 گره بود. این گزارش افزود که هیچگاه این هواپیما ارتفاعش را کاهش نداده بود. زمانی که به این تناقض پس از انتشار گزارش اشاره کردم وزیر دفاع آمریکا فرانک کارلوچی مرا نادیده گرفت و گفت بسیار بعید است که اگر اطلاعات به نوع دیگری در کشتی خوانده شده بود تصمیم متفاوتی از شلیک به هواپیما گرفته میشد (من همچنان این موضوع برایم شگفتآور است). تناقضات آزاردهنده دیگری بین کنفرانس خبری 3 جولای کرو و گزارش 19 آگوست فوگارتی وجود داشت. کرو گفته بود که هواپیما خارج از مسیر تعیین شده برای هواپیماهای مسافربری بوده است، در حالی که گزارش اذعان کرد که این هواپیما در مسیر تعیین شده قرار داشت. کرو گفته بود که فرستنده بر روی mode 2 پیام میفرستاد که کانال نظامی است در حالی که در گزارش آمد که بر روی Mode 3 یعنی کانال غیر نظامی قرار داشت. کرو گفته بود که وینسنس چندین اخطار داد، گزارش این موضوع را تأیید کرد ولی گفته بود
که به خاطر مشغله فراوان خلبان در هنگام پرواز و اوجگیری و احتیاج به ارتباط با مراکز کنترل ترافیک هوایی، به احتمال زیاد خلبان، کانال بینالمللی را مانیتور نمیکرده است. دریادار جورج کرست، رئیس فرماندهی مرکزی آمریکا نامهای سرزنشآمیز، بدون توبیخ و تنبیه برای افسر ضد هوایی کشتی صادر کرد اما وزیر دفاع کاروچی آن را پس گرفت. نه تنها نامه پس گرفته شد، بلکه دو سال بعد کاپیتان راجرز نشان لیاقت برای «خدمات و رفتار فوقالعاده شایسته در انجام خدمات» به عنوان فرمانده وینسنس از آوریل 1987 تا می 1989 دریافت کرد. قسمت تعجببرانگیز دیگر که تا کنون نمیدانستم این بود که در سال 1992، چهار سال بعد از واقعه، دریادار کرو در برنامه شبانه ABC اعتراف کرد که هنگام شلیک به هواپیما، کشتی وینسنس در آبهای ایران بوده است. در سال 1988، وی و دیگران گفته بودند که کشتی در آبهای بینالمللی بوده است. همچنین معلوم شد که افسر نیروی دریایی دیگری راجرز را پرخاشگر و خشن معرفی کرده بود و برایش عجیب بود که ناو خود را وارد آبهای ایران کرده تا قایقهای گشت را تعقیب کند. پس از زمان اندکی بعد از سقوط هواپیما ایران از شورای امنیت سازمان ملل
درخواست تنبیه آمریکا پیرو «عمل مجرمانهاش» علیه هواپیمای ایرانایر به شماره 655 کرد. معاون رئیس جمهور وقت، جورج بوش پدر، که در حال رقابت انتخاباتی برای جایگزینی ریگان بود، در یکی از گردهماییهای انتخاباتی در این زمینه گفت: «من هیچوقت از طرف آمریکا عذر خواهی نخواهم کرد و برایم مهم نیست که واقعیت چیست». بسیاری از ایرانیان همچنان بر این باورند که شلیک موشک به هواپیمای ایران از روی عمد بود. برای ایرانیان بسیار سخت است که باور کنند که نیروی دریایی آمریکا بتواند چنین اشتباه فاحشی را مرتکب شود و همچنین بر این باورند که آمریکا توانایی انجام چنین کار جنایتکارانه و خبیثی را دارد. فرد کاپلان نشنال پست
دیدگاه تان را بنویسید