راه حل بحران سوریه نظامی است نه سیاسی/ نقشه خون بار سوریه برای ایران/ حومه حلب و ادلب در بهار آزاد خواهد شد

کد خبر: 505123

پرونده سوريه، قطعا و قطعا راه حل نظامي دارد، چيزي که دکتر بشار اسد گفتند و چيزي که برادران ما در سپاه گفتند کاملا درست است. اولويت اول ما نيز در سوريه بايد مبارزه با گروه‎‎هاي تکفيري تروريستي باشد. عمليات بايد گسترش پيدا کند و همين‎طور گروه‎‎هاي سازمان ملل نيز مي‎بايست گسترش يابد

سرویس سیاسی فردا؛ همشهری جوان نوشت : تحولات سوريه به سبب حضور تکفيريها و حمايت حاميان آنها از جهان عرب و غرب روزبه روز ابعاد جديدتري به خود ميگيرد. در ماههاي اخير به واسطه حضور حزبالله و تجديد قواي ارتش سوريه و حمايت هوايي روسيه شاهد پيروزيهاي مهمي در برابر داعشيها بوديم که منجر به آزادسازي سرزمينهايي از دست تروريستهاي تکفيري شد که بيش از دو سال در اختيار آنها بود. در گفت‎وگويي که با سيدعماد موسوي، کارشناس مسائل غربآسيا داشتيم به بررسي تحولات اخير در سوريه و خطر تکفيري‎ها پرداخته‎ايم. با توجه به طرح آتشبس فراگير، آخرين تحولات سوريه و مقاومت در چه وضعيتي قرار دارد؟ حدود پنج روز است که طرح آتشبس پيشنهادي دولت سوريه با عنوان طرح آتشبس فراگير در سوريه مورد موافقت روسيه و آمريکا و به‎طور کلي شوراي سازمان ملل متحد قرار گرفته، اين طرح به‎طور مشخص آتشبس گروه‎‎هاي ارتش آزاد و جبهه اسلامي سوريه را شامل مي‎شود و گروه‎‎هاي زيرمجموعه مثل القاعده، جبهه‎النصره، حزب اسلامي ترکستان شرقي، احرارالشام، تروريست‎‎هاي تکفيري چچني و گروه داعش را شامل نمي‎شود. اين طرح پنج روز است که اجرا مي‎شود. جبهه‎‎ها شرايط آرامي را سپري مي‎کنند. البته تحرکاتي بوده چون هم القاعده و هم داعش بعد از مطرح شدن طرح آتشبس مخالفت کردند و در جبهه‎‎هاي مختلف هم تلاش کردند با حملات پراکنده آرامش جبهه‎‎ها را از بين ببرند. با فشاري که روسيه به عربستان و به‎خصوص ترکيه آورد، آنها را تا حدي کنترل کرد. اما درگيريها به‎صورت پراکنده و موضعي در استان حمص، لاذقيه و ادلب هنوز وجود دارد. آيا پيروزي‎‎ها در سوريه به‎نفع جبهه مقاومت پيش مي‎رود؟ بعد از ورود مستشاري ايران و حضور نيروي هوايي روسيه، بيش از دو هزار هدف شناسايي شد و روس‎ها آنها را مورد حمله قرار دادند. عمليات محرم و عمليات انتقام سخت در شرق، جنوب و شمال حلب انجام شد که بسياري از مناطق حساس و سرپل‎‎هاي حساس که در حاشيه شرقي اتوبان حلب به دمشق بود بهدست دولت سوريه افتاد و آخرين عمليات همين شکستن محاصره نبل و الزهراء در شمال حلب بود که با موفقيت انجام شد. انشاءالله با آمدن فصل بهار هم عمليات‎‎هاي تکميلي در حاشيه شمالي حلب، حاشيه جنوب حلب و استان ادلب آغاز خواهد شد. امکان دارد عربستان با توجه به فشاري که روي لبنان آوردهاند جبهه تازه‎اي باز کند؟ عربستان براي نبرد با گروه داعش مي‎خواهد نيرو ببرد و به‎صورت ظاهري هم که شده حملات زميني و هوايي هم به مواضع داعش خواهد داشت و يکسري بحث‎‎هاي جانبي نيز مثل ايجاد نوار منطقه امن عمليات نظامي ممنوع در نوار شمالي مرز سوريه با ترکيه را مدنظر دارند که از استان ادلب شروع مي‎شود. اگر منطقه پرواز ممنوع در جنوب سوريه به اجرا گذاشته شود چه تبعاتي خواهد داشت؟ حدود چهار سال است که مي‎خواهند منطقه پرواز ممنوع را اجرا کنند. اما ارزيابي من اين است که به لحاظ ميداني و به لحاظ نظامي امکان ندارد. به‎خصوص که روس‎ها خيلي محکم پاي اين قضيه ايستاده و ايران نيز هشدار‎هاي لازم را به ترکيه داده است. اما ترس آن‎ها از گسترش تلفات است، مشابه چيزي که عربستان در يمن به آن دچار شده است. در بعد نظامي دست برتر با جبهه مقاومت است اما در بعد رسانه‎اي داراي ضعف هستند، به‎نظر شما دلايل آن چيست؟ در بين کل فعالان رسانه‎اي و جريان حزب‎الله و جريان معتقد به مقاومت، چه در داخل ايران و چه در خارج از ايران، حس برتري جبهه مقاومت وجود دارد. اين حسي درست و منطقي است. از روز‎هاي آغازين جنگ سوريه، هزاران دفاتر همکاري رسانه‎اي مجهز به ابزار ارسال ماهواره‎اي اعم از سخت‎افزار و نرم‎افزار براي پوشش رسانه‎اي در شهر‎هاي بزرگ سوريه و روستاهاي کوچک راهاندازي شد. اين‎ها به‎طور مشخص بخشي از اتاق عمليات مشترکي است که در شمال و جنوب سوريه و در شمال ترکيه و در جنوب اردن با مشارکت افسران آمريکايي، اسرائيلي، عربستاني، قطري و چند کشور ديگر تاسيس شده بود. بخشي از اين‎ها وظيفه هدايت جريان‎سازي عليه محور مقاومت و دولت سوريه را برعهده داشتند. گروه تکفيري تروريستي داعش با استفاده از همين ابزار رسانه و همين ابزار جنگرواني، خودش را بزرگ و قوي جلوه‎ داد، درحالي‎که داعش بهرغم تمام قوتي که دارد در عرصه نبرد قوي نيست. در اين گروه بعضا افرادي کارکشته از بعثي‎‎هاي سابق و بعضا افرادي که در جنگ‎‎هاي افغانستان، الجزاير و جا‎هاي ديگر شرکت داشتهاند وجود دارند و داراي تجارب نظامي هستند ولي آن‎طور که سعي مي‎کنند خودشان را برتر مطلق و با دست گشوده در عرصه نبرد ميداني نشان بدهند، نيستند. نکته بعدي راجعبه استعداد محور مقاومت در اين عرصه است، متاسفانه يکي از انتقادات درستي که واقعا وجود دارد بحث عدم اهتمام به ايجاد شبکه‎‎هاي فراگير از رسانه‎‎هاي مختلف، اعم از نوشتاري، شنيداري و تصويري و فضاي مجازي نسبت به تحولات منطقه است. در اين دو سه سال اخير اهتمام ويژه‎اي در جهت تبيين اين فضا براي جريان‎سازي و استفاده از اين ابزار عليه دشمن و براي اقناي افکار عمومي در داخل انجام نشده است. اين کار و علتش واقعا براي بنده هم مجهول است. ما حدود چهار کانال تلگرامي داريم که هرکدام حدود 150 تا 160 هزارتا فالوور دارد. افکار عمومي تشنه دريافت اطلاعات ناب متناسب با فرهنگ سياسي و جبهه‎اي محور مقاومت است اما متاسفانه کاري نشده، تا همين حد هم اگر بچه‎‎ها کار نمي‎کردند اصلا مردم و خودي‎‎ها در جريان چيزي قرار نميگرفتند و دچار سردرگمي ميشدند که چي؟ کجا؟ شهداي مدافعان حرم چرا در حلب؟ در اين مورد از طرف مسئولان خودي آن‎قدري که بايسته است حس نياز وجود ندارد. آيا بهغير از کشور‎هاي لبنان، ايران، افغانستان و عراق، افرادي از کشور‎هاي ديگر هم در جبهه مقاومت حضور دارند؟ نه. بيشتر تمرکز روي همين چند کشوري است که مشهور و معروف هستند. مثل بچه‎‎هاي پاکستان و افغانستان که يادم هست با يک گروهان 70‎ ـ‎80 نفره شروع کردند. اوايل به منطقه سيده زينب رفتيم که بعضا بچه‎‎هايي بودند که متولد و بزرگ‎شده منطقه سيده زينب دمشق بودند. اين‎ها و ابوحامد کار را شروع کردند تا شهيد توسلي از ايران آمد و اين‎ها را جمع کرد و آموزش و سازمان رزمي درست کردند. مجاهدين عراقي هسته‎‎هاي مقاومت را در اطراف حرم شروع کردند که بعد از يکي دو ماه ايران تصميم گرفت که تمامعيار به جنگ ورود کند و تشکيلات متعددي راه افتاد. آينده بحران سوريه را چطور مي‎بينيد؟ بنده برخلاف بسياري از دوستاني که ديپلمات هستند و معتقدند سوريه راهحل سياسي دارد، راهحل سياسي را در سوريه نه منطقي مي‎دانم و نه قبول دارم. دلايل مختلفي دارد، يکي اينکه طرف‎‎هاي درگير در بحران سوريه هرکدام براي خود منافع مختلفي متصور هستند. ترکيه منافع خودش را دارد و اين منافع حداقلي و حداکثري است. بهطور مثال، سقوط نظام سوريه با نابودي ارتش، نابودي علويان و شيعيان، سرکوب مسيحيان و تشکيل يک دولت سني در زير سلطه امپراتوري عثماني به سبک جديد اردوغان همراه خواهد شد. سناتور جان مک کين به صراحت گفت بعد از اينکه روسيه حمله کرد، ضربات بسيار سنگيني به آن‎ها وارد کرد. در يک جلسه فرعي و محرمانه در سناي آمريکا که بعدا در رسانه‎‎هاي ايران بازتاب داده شد، گفت اين گروه‎‎ها دارايي‎‎هاي آمريکا و کشور‎هاي هم‎پيمان آمريکا هستند و از اوباما انتقاد کرد که شما نبايد اجازه بدهيد روس‎ها و ايراني‎‎ها و دولت سوريه اين‎ها را از بين ببرند. سال‎‎ها براي اين‎ها هزينه‎ شده و آموزش ديده‎اند. عربستان هم به‎دنبال منافع خاص خودش است و قطر هم به شکلي ديگر. هدف کلي اين است که سوريه نابود شود و نتواند به‎عنوان عمود خيمه مقاومت ايفاي نقش بکند و براي آمريکا امنيت اسرائيل هدف اول و آخر است. بحران در سوريه راه‎حل سياسي ندارد چون طرف‎‎هاي مختلف منافعي براي خودشان متصورند که حاضر نيستند در روند راهحل سياسي مشارکت کنند. شروع همين بحث، آتشبسي است که انجام شده و ترکيه رسما اعلام کرد آن را قبول ندارد و با فشار‎هايي که وارد شد سکوت کرد و همراهي نکرد. داعش، مستقيما از ترکيه به‎صورت روزانه، سلاح و مهمات، مواد منفجره و دلار دريافت مي‎کند وگرنه امکان حيات ندارد. بالاخره هر روزه هزاران تن سلاح از مرز‎ها رد مي‎شود، از پنج قاره جهان برايشان تروريست اعزام مي‎شود. اين تروريست‎‎ها در شهر‎هاي جنوبي ترکيه توسط کماندو‎هاي بازنشسته آمريکايي آموزش مي‎بينند و به سوريه اعزام مي‎شوند. مشکل اصلي طرح گفت‎وگو‎هاي سياسي در سوريه اين است که ارتش و دولت سوريه در سازمان ملل ثبت شده هستند؛ يعني در مراجع بين‎المللي آنها را به رسميت قانوني مي‎شناسند. دولت سوريه هم نشان داده که بسيار مسئوليتپذير است و اگر جايي نياز به اعمال فشار هم باشد، ايران و روسيه هستند که براي رفتن پاي ميز مذاکره اعمال فشار مي‎کنند، اما اين 50 درصد قضيه است. پرونده سوريه، قطعا و قطعا راهحل نظامي دارد، اولويت اول ما نيز در سوريه مبارزه با گروه‎‎هاي تکفيري تروريستي است. با توجه به صحبت‎‎هاي شما به‎نظر مي‎رسد حتي اگر کشور‎هاي قطر، ترکيه و عربستان و کشور‎هاي غرب خواسته باشند در سوريه عقب نشيني کنند، نيرو‎هاي داعشي اين عقب نشيني را نخواهند پذيرفت؟ خير. عربستان، ترکيه، قطر و اردن چنين کاري نخواهند کرد، برفرض اگر هم بخواهند انجام دهند، امکان اعمال نظر صددرصد وجود ندارد. اين گروه‎‎ها شبهخودمختار هستند. اين گروه‎‎ها خودشان تصميم مي‎گيرند و انجام مي‎دهند. آمريکا و اسرائيل براي هيچ هدفي مجاني سرمايه‎گذاري نمي‎کنند. آن‎ها در راستاي سه طرح کوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت برنامه‎ريزي مي‎کنند. به‎عنوان مثال در افغانستان، روس‎‎ها که اخراج شدند، حکومت طالبان کل افغانستان را گرفت. يا بعد از ساقط کردن صدام توسط آمريکا سني‎‎ها ساقط شدند و ـ به قول شيمون پرزـ غول شيعه از بطري خارج شد. براي کنترل اين‎ها القاعده به‎طورکلي به عراق منتقل شد. در عراق از سال 2003 تا الان همين گروه‎‎هايي که آمريکا حمايت مي‎کند کاري کردهاند که عراق روي آرامش نبيند. در بغداد امنيت را کاملا از بين بردند. بمب‎‎هاي بسياري در آنجا منفجر کردند. همه اين ناامني‎‎ها ناشي از حضور انحصارطلبانه 10 ساله آمريکايي‎‎ها در عراق بود و وقتي ديدند جاي ماندن نيست خارج شده و بلافاصله با راهاندازي داعش به‎جان عراق و سوريه افتادند. نتيجه اينکه هدف کلي تجزيه منطقه و نابودي سوريه، عراق و قطعا ايران است. کارشناسان گفته‎اند نسخه‎اي که براي سوريه پيچيده شده نسخه مخصوص ايران است. بسيار نسخه خونبارتري براي ايران داشتند، دارند و خواهند داشت. يکي از مواردي که به شعله‎ور شدن آتش جنگ در سوريه کمک کرد بحث تفرقه بين اقوام بود، همان شايعاتي که در روز‎هاي اول از طريق رسانه براي جنگرواني پخش کردند. در هر صورت راه حل پرونده سوريه چيست؟ پرونده سوريه، قطعا و قطعا راه حل نظامي دارد، چيزي که دکتر بشار اسد گفتند و چيزي که برادران ما در سپاه گفتند کاملا درست است. اولويت اول ما نيز در سوريه بايد مبارزه با گروه‎‎هاي تکفيري تروريستي باشد. عمليات بايد گسترش پيدا کند و همين‎طور گروه‎‎هاي سازمان ملل نيز مي‎بايست گسترش يابد
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها