فرهنگ ديپلماسي فرهنگي

کد خبر: 330476
سرویس فرهنگی « فردا »:

زماني كه گونتر گراس شعري را عليه جنايات اسرائيل در سرزمين‌هاي اشغالي منتشر كرد موجي از واكنش رسانه‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي را در سراسر جهان برانگيخت و حتي كار به موضع‌گيري مسئولان برخي از كشورها از جمله مسئولان اسرائيل نيز كشيد. بدين‌ترتيب بار ديگر فرهنگ و هنر قدرت بي‌مثال خود را در مناسبات جهاني اعم از سياسي و اقتصادي و... به مسئولان و بخصوص سياستمداران يادآور شد. هرچند سال‌هاست كه برخي از كشورها به اين مهم توجه داشته و برنامه‌ريزي و سرمايه‌گذاري هدفمندي را در زمينه ديپلماسي فرهنگي انجام داده‌اند. از اين رو مي‌بينيم كه بسياري از مهم‌ترين و حساس‌ترين سياست‌هاي كلان كشوري چون آمريكا در زمينه‌هاي داخلي و بين‌المللي در صنعت سينمايي اين كشور بازتاب و نمود داشته و اتفاقا اثرگذاري قابل‌توجهي را نيز بر جامعه هدف خود دارد. بر اين اساس بي‌دليل نيست كه طي سال‌هاي گذشته و با شدت گرفتن اختلاف‌هاي اين كشور و متحدانش با جمهوري اسلامي ايران رفته رفته شاهد ظهور فيلم‌هاي ضد ايراني و بعضا ضداسلامي در سينماي هاليوود هستيم. فيلم‌هايي چون 300 و آرگو كه با سرمايه‌گذاري‌‌هاي قابل توجه ساخته شده و دست بر قضا با استقبال خوبي نيز در جامعه آمريكا و همچنين ميان منتقدان و جشنواره‌هاي سينمايي جهان همراه مي‌شوند! هرچند بخشي از اين استقبال گسترده كه مثلا امروز در اكران عمومي نسخه دوم فيلم 300 مي‌بينيم مي‌تواند برآمده از عدم آگاهي عمومي در سطح جامعه‌اي چون آمريكا باشد اما نبايد فراموش كرد كه بخش مهمي از اقبال امروزي آثاري از اين دست محصول كاشته‌هاي گذشته سياستگذاران فرهنگي در آمريكاست كه توانسته‌اند بعد از چندي بر ذائقه مخاطب خود اثر گذاشته و به آن جهت بدهند. اما طي روزهاي پاياني سال 92 مجيد مجيدي كارگردان شناخته شده ايراني نيز دست به نوعي سنت‌شكني زده و با جسارت هنرمندانه خود در پنل حقوق بشر سازمان ملل در دفتر ژنو طی سخنانی به رفتارهای اسلام هراسانه غرب اعتراض کرد و يادآور شد كه برخلاف برخي تبليغات صورت گرفته هيچ ايراني‌ در هيچكدام از ترورهاي جهان حضور نداشته است. نكته‌اي كه شايد در نگاه اول براي مخاطب ايراني امري بديهي به نظر برسد اما به حتم براي مخاطبان غربي و آمريكايي نوعي تلنگر را مي‌ماند كه در برابر موج گسترده تبليغات ضدايراني و اسلامي در آن جوامع ناگهان اين مهم را به شنونده غربي يادآور مي‌شود كه همه چيز آنگونه كه در فيلم‌ها و خبرها ارائه مي‌شود نيست! اما جداي از بررسي جوانب سخنراني اخير مجيدي و تحليل ميزان اهميت سخنان وي در اين مقال ذكر اين نكته ضروري مي‌نمايد كه گويا همچنان در ايران از ظرفيت موجود در هنر و هنرمندان غافل مانده‌ايم و فراموش كرده‌ايم كه آثار و سخنان چهره‌هاي فرهنگي و هنري و بازتاب واكنش‌هاي آنها در سطح بين‌المللي به چه ميزان مي‌تواند در مخاطب بين‌المللي اثرگذار باشد. زبان فرهنگ و هنر زباني بين‌المللي است و زبان بين‌المللي در جهان امروز رمز بستن درهاي فقر و بيكاري و جنايت و جنگ است. طي‌ چند دهه گذشته بارها و بارها شاهد بوده‌ايم كه چگونه چهره‌هاي سرشناس فرهنگ و هنر جهان با حضور در عرصه‌هاي بين‌المللي عليه جنايت در كشورهاي بحران زده گام‌هاي موثري را برداشته‌اند يا چگونه بازيگران و ورزشكاران شناخته شده از شهرت و محبوبيت خود براي مبارزه با فقر در كشورهاي فقير سود جسته‌اند. اين همه نشان از اين واقعيت دارد كه هم بيشتر هنرمندان ايراني از توانايي‌ و امكاني كه در اختيار دارند غافل مانده‌اند و هم مسئولان و سياست‌گذاران فرهنگي همچنان از ظرفيت‌هاي نهفته در اين سرمايه‌هاي فرهنگي غافل مانده‌اند. ديپلماسي فرهنگي در جهان مدرن به ابزاري بدل شده است كه نقش تعيين‌كننده‌اي در سرنوشت بسياري از رخدادهاي بين‌المللي دارد. به عبارت ديگر هر چه بيشتر بر اهميت افكار عمومي و نقش آنها در هدايت دولت‌ها و حكومت‌ها تاكيد كنيم به همان ميزان نيز بايد بر اهميت ديپلماسي عمومي صحه بگذاريم. اما به نظر مي‌رسد در ايران چه در ميان جامعه فرهنگي و چه در بين مسئولان و دولتمردان زيرساخت‌هاي فرهنگي لازم در اين زمينه فراهم نشده و به عبارت ديگر هنوز فرهنگ ديپلماسي فرهنگي در ايران آنطور كه بايد شكوفا نشده است. اتفاقي كه تحقق آن خود نيازمند برنامه‌ريزي مدون و دقيقي‌ است كه محصول خود را طي دهه‌هاي آينده در سينماها و مراكز فرهنگي و هنري داخل و خارج كشور نشان خواهد داد! منبع: تهران امروز

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها