رهبر انقلاب ده سال پیش در آذرماه سال 1378 در مورد ابعاد مختلف ریزشها و رویشهای انقلاب خطبهای ایراد فرمودند که بازخوانی آن میتواند به درک برخی از مسائل و شرایط این روزهای جامعه و نظام اسلامی کمک کند. «فردا» در ادامه بازخوانیهای خود از آراء و اندیشههای امام خمینی(ره) و حضرت آیتالله خامنهای، این بار یکی از خطبههای تاریخی نماز جمعه به امامت رهبر انقلاب را بازخوانی میکند. حضرت آیتالله خامنهای در 26 آذر 78 با بیان اینکه «من اصلاً نمىخواهم غصهها و غمها را مطرح كنم. بحمدالله غمگسار داریم. خداى متعال و اولیاى او، بهترین غمگسارند»، در اشاره به یک «غم بزرگ» میفرمایند:« بعضى عناصرى كه هیچ سودى در سلطهى امریكا بر این كشور ندارند، از روى غفلت و اشتباه و ضعفها و عقدهها، براى سلطهى امریكا بر این كشور تلاش مىكنند!» ایشان ضمن تاکید بر اینکه «اشخاص مختلفند» در توضیح آن افزودند:«بعضیها عقدهاى دارند؛ بعضیها كینهاى دارند؛ بعضیها گلهاى از كسى دارند؛ براى خاطر دستمالى، قیصریه را آتش مىزنند؛ بهخاطر یك دشمنى و یك كینهى شخصى و یك محرومیت از
فلان مسؤولیت كه مایل بوده به او بدهند و مثلاً نشده و بهخاطر یك اشتباه در فهم، مىبینید كه حرفى مىزنند، اقدامى مىكنند، موضعى مىگیرند و كارى مىكنند كه به ضرر تمام مىشود و در خدمت دشمن قرار مىگیرند.» رهبر انقلاب با اشاره میلیونها دلار هزینه و خرج رادیوهای بیگانه، در مورد هدف آنان از تبلیغات فرمودند:« مىخواهند افكار عمومى كشورهاى مخاطب خودشان را تحت تأثیر قرار دهند. بیخودى كه نمىآیند از شخصى، از حرفى، از جریانى، اینطور دفاع كنند. هر آدم عاقلى تا دید دشمن برایش كف مىزند، باید به فكر فرو برود و بگوید من چه غلطى كردم؛ من چه كار كردم كه دشمن براى من كف مىزند؟! باید به خود بیاید.»
بعضیها گلهاى از كسى دارند؛ براى خاطر دستمالى، قیصریه را آتش مىزنند؛ بهخاطر یك دشمنى و یك كینهى شخصى و یك محرومیت از فلان مسؤولیت كه مایل بوده به او بدهند و مثلاً نشده و بهخاطر یك اشتباه در فهم، مىبینید كه حرفى مىزنند، اقدامى مىكنند، موضعى مىگیرند و كارى مىكنند كه به ضرر تمام مىشود و در خدمت دشمن قرار مىگیرند.»
ایشان با بیان اینکه «این مایهى غُصه است كه بعضى از كف زدن دشمن خوششان مىآید!» برای تبیین این مسئله به طور ملموستر افزودند:«اگر گلزن مهاجم ما در میدان فوتبال، اشتباهاً به دروازهى خودش گل بزند، چه كسى در آن میدان كف خواهد زد؟ طرفداران تیم مقابل و مخالف. حالا شما وقتى كه مىبینى دشمن برایت كف مىزند، باید بفهمى كه به دروازهى خودى گل زدهاى! ببین چرا زدى؟ ببین چرا كردى؟ ببین چه اشتباهى كردهاى؟ ببین مشكلت كجاست؟» حضرت آیتالله خامنهای خطاب به این افراد فرمودند:«بگرد مشكل خودت را پیدا كن و توبه كن.» ایشان در این خطبه که در ماه رمضان 1379 ایراد شده بود، «از همهى كسانىكه این خطاى بزرگ را در مقابل ملت ایران كردند» درخواست کردند که « در مقابل خدا و در مقابل اسلام توبه كنند.» مقام معظم رهبری در تبیین اینکه این خطا نسبت به شخص ایشان نیست، فرمودند:«مبادا خیال شود كه این خطا در مقابل شخص این بندهى حقیر است؛ نه. بنده كه كسى نیستم؛ بنده هیچ اهمیتى ندارم؛ این را بدانند. هیچ ادعایى هم ندارم؛
هیچ دلبستگىاى هم به مسؤولیت و اقتدار ندارم.
البته مایهى افتخار است براى هر كسى كه بتواند به این مردم خدمت كند اما دلبستگى نیست؛ آنهایى كه باید بدانند، مىدانند. » ایشان در ادامه این نماز جمعه تاریخی که کمتر به بررسی جوانب آن پرداخته شده است، فرمودند:« دل انسان غمگین مىشود و مىشكند بهخاطر اینكه چرا كسانى كه نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمهى معصومین زدند، حالا طورى مشى كنند كه اسرائیل و امریكا و سیا و هركسى كه در هر گوشهى دنیا با اسلام دشمن است، برایشان كف بزنند! این، انسان را غصهدار مىكند.» در همین حال، ایشان تصریح میکنند که « جبهه دشمن، غير از آن آدم غافلى است كه خودى هم هست؛ منتها بيچاره دچار غفلت و اشتباه و فريب میشود؛ بر اثر حادثهاى، عقده و كينهاى پيدا مىكند و در مقابل نظام مىايستد؛ در مقابل سخن حق مىايستد؛ در مقابل امام و راه امام مىايستد. اين، آن دشمن اصلى نيست؛ اين يك آدم فريب خورده است؛ اين يك آدم قابل ترحّم است!» رهبر انقلاب در مورد شناخت «دشمن اصلی» میفرمایند:«دشمن اصلى آن كسى است كه پشت سر اين قرار میگيرد، اما خودش را نشان نمیدهد. در داخل كشور،
خودش را نشان نمیدهد؛ در خارج كشور چرا؛ در جبهه جهانى، در جبهه بين المللى، بهعنوان يك عضو وفادار سازمان جاسوسى سياى امريكا، يا موساد صهيونيستها چرا. كاملاً چهره او آشكار است؛ حرف هم مىزند، حقايق را هم مىگويد؛ انگيزههايى را هم كه او براى مبارزه با اسلام و مسلمين دارد، بيان مىكند؛ اما آن دنباله او كه داخل كشور است، خود را دمِ چكِ اقتدار حكومت قرار نمىدهد. مىداند كه اين حكومت، حكومت مقتدرى است؛ حكومتى است كه متّكى به آراءِ مردم است؛ متّكى به محبّت مردم است؛ متّكى به ايمان مردم است.»
« نباید خیال كرد كه اگر چهار نفر آدمى كه سابقهى انقلابى دارند، از كاروان انقلاب كنار رفتند، پس انقلاب غریب ماند. نه آقا؛ همهى انقلابها، همهى فكرها، همهى جریانهاى گوناگون اجتماعى، هم ریزش دارند، هم رویش دارند؛ ریزش در كنار رویش.»
ایشان میافزایند: «از اين حكومت میترسند و خودشان را جلوه نمیدهند؛ حرفشان را با يك واسطه، با دو واسطه، با سه واسطه، از زبان آدمهاى غافل میزنند. يك وقت میبينيد طرف يك روحانى است، اما غافل و فريب خورده و بىخبر؛ يا يك دانشجوست، اما اسير احساسات شده و نينديشيده؛ يا يك فرد معمولىِ حتّى انقلابى است، اما زمان را نشناخته، دشمن را نشناخته، يا احياناً دچار عقده و كينهاى شده است. حرف از زبان اين فرد خارج میشود؛ اما اين بيچاره حرف خودش نيست؛ حرف دشمن است! دشمن ما آن كسى است كه: «قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفى صدورهم اكبر».» حضرت آیتالله خامنهای تصریح میکنند که «دشمن ما آن كسى است كه براى اين انقلاب، نه فقط دل نسوزانده است، بلكه حتّى در مقابل اين انقلاب، در برهههايى از زمان شايد ايستاده است. بعضيشان در مقابل انقلاب در زمان رژيم پهلوى ايستادند؛ بعضيشان بعد از آن كه نظام اسلامى بر سرِكار آمد، خرابكارى كردند؛ بعضيشان مدتى را ترسيدند، كنار رفتند و خود را مخفى كردند؛ بعد كه حالا فرصتى برايشان پيش آمده، از لاك خود بيرون خزيدهاند! خيال مىكنند كه فرصتى هست.» ایشان در ادامه خطبهای که بحث
ریزشها و رویشهای یک انقلاب را مطرح کردند، با بیان اینکه «بشارتهاى الهى اینقدر زیاد است كه هر غمى را از دل پاك مىكند» تاکید کردند « نباید خیال كرد كه اگر چهار نفر آدمى كه سابقهى انقلابى دارند، از كاروان انقلاب كنار رفتند، پس انقلاب غریب ماند. نه آقا؛ همهى انقلابها، همهى فكرها، همهى جریانهاى گوناگون اجتماعى، هم ریزش دارند، هم رویش دارند؛ ریزش در كنار رویش.» مقام معظم رهبری با اشاره به صدر اسلام در مورد ریزشها فرمودند:« آن كسانى كه در دوران غربت اسلام و غربت على، از امیرالمؤمنین دفاع كردند، چه كسانى بودند؟ اینها سابقهداران اسلام نبودند. سابقهداران اسلام، جناب طلحه و جناب زبیر و جناب سعدبنابى وقاص و امثال اینها بودند. بعضى از اینها على را تنها گذاشتند؛ بعضى از اینها در مقابل على ایستادند. اینها ریزشها بودند.» ایشان در مورد رویش نیز فرمودند:« رویش، عبدالله بن عباس است؛ محمد بن أبىبكر است؛ مالك اشتر است؛ میثم تمار است. اینها رویشهاى جدیدند. اینها كه در زمان پیامبر نبودند؛ اینها در همان دوران غربت اسلام روییدند؛ اینها نهالهاى تازهاند. شما ببینید یك مالك اشتر در همهى تاریخ اسلام
چقدر مؤثر است.»
مقام معظم رهبری نیز ضمن تائید تاسفآور بودن ریزش افراد افزودند:« وقتى به امیرالمؤمنین شمشیر زبیر را دادند، گریه كرد. همانطور كه گفتم، غصه دارد. غصه دارد كسانى ریزش پیدا كنند كه یك روز پاى سفرهى انقلاب، پاى سفرهى امام زمان، پاى سفرهى اسلام و قرآن نشستند و نان و نمك اسلام را خوردند؛ اما در كنار آن ریزشها، مالك اشترها هستند؛ عبدالله بن عباسها هستند. امیرالمؤمنین هرجا در میدانهاى جنگ احتیاج به زبان داشت، عبدالله بن عباس مىرفت و امیرالمؤمنین را یارى مىكرد. هرجا احتیاج به شمشیر داشت، مالك اشتر بود. مثل مالك اشتر، مثل عبدالله بن عباس، مثل محمد بن
أبىبكر- مثل این رجال- نه یكى، نه ده نفر، نه هزار نفر كه هزاران نفر بودند.» ایشان در بخش پایانی این خطبه تاریخی و پراهمیت در باب پتانسیل انقلاب اسلامی و ریزشها رویشها و مسئله «ارتجاع» فرمودند: «اینطور نیست كه شما خیال كنید حالا چهار نفر آدمى كه از راه برگشتند و نیرویشان تمام شد، معنایش این است كه نیروى این گردونهى عظیم تمام شده است. نه آقا؛ بعضیها در بین راه قوهشان تمام مىشود. بله؛ ضعیفترها وسط راه آذوقهشان تمام مىشود. یك نفر از مشهد حركت كرده بود كه با كاروانى به كربلا برود. به خواجه أباصلت كه رسیدند- كسانى كه به مشهد رفتهاند، مىدانند كه خواجه أباصلت كجاست- گفت ما كه خرجیمان تمام شد! بعضیها خرجیشان در خواجه أباصلت تمام مىشود؛ بعضیها خرجیشان بین راه تمام مىشود؛ بعضیها دو سه كیلومتر مىآیند، بعد خرجیشان تمام مىشود. این همان ارتجاع و برگشتن است.»
جبهه دشمن، غير از آن آدم غافلى است كه خودى هم هست؛ منتها بيچاره دچار غفلت و اشتباه و فريب مىشود؛ بر اثر حادثهاى، عقده و كينهاى پيدا مىكند و در مقابل نظام مىايستد؛ در مقابل سخن حق مىايستد؛ در مقابل امام و راه امام مىايستد. اين، آن دشمن اصلى نيست؛ اين يك آدم فريب خورده است؛ اين يك آدم قابل ترحّم است!
رهبر انقلاب ضمن بیان اینکه «این افتخار نیست؛ این ننگ است؛ این بریدن است؛ این از راه ماندن است» افزودند:« اما: "ألم تر كیف ضرب الله مثلاً كلمة طیبة كشجرة طیبة أصلها ثابت و فرعها فی السماء"؛ ریشه مستحكم است و شاخهها روزبهروز همینطور زیادتر مىشود: "تؤتى اكلها كل حین بإذن ربها"؛ رویش جدید هست. جا دارد كه دربارهى این ریزشها و رویشها، از دیدگاه جامعهشناختى و روانشناختى و تاریخى، كار و بحث كنند.» به گزارش "فردا"، رهبر انقلاب اخیرا در جمع نخبگان علمی کشور فرمودند: «این همه نيروى عظيم، به اضافهى ثروت بىپايان، به اضافهى دستگاههاى عظيم سياسى و تبليغاتى، افتادند به جان جمهورى اسلامى. امروز هيچ كشور ديگرى در دنيا پيدا نميكنيد كه اينجور آماج حملات باشد. و جمهورى اسلامى دارد مقاومت ميكند. اين شوخى است؟ اين موجودِ هفتجوشِ مستحكمِ مصونيتيافته دارد مقاومت ميكند. اين، كم چيزى نيست. توطئهى توهم نيست؛ اين را جوانها، اين جوانهاى عزيز ما، بدانند.» یکی از اصلیترین دلایل وقایع اخیر را میتوان در کم توجهی نخبگان و فعالان سیاسی جمهوری اسلامی نسبت به اندیشهها و رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب مبنی بر لزوم
استحکام نظام در پی مشارکت حداکثری در انتخابات، جذب حداکثری و دفع حداقلی، التزام به قانون و پرهیز از هر رفتار و گفتاری که موجی خوشحالی دشمنان تابلودار نظام جمهوری اسلامی شود، یافت.
دیدگاه تان را بنویسید