وقتی جای ناجی و نجات‌یافته عوض می‌شود

کد خبر: 622912

یک پزشک وقتی جان بیماری را نجات می‌دهد، به این کار خود صرفاً از زاویه دید یک وظیفه نگاه می‌کند و در قبال وظیفه اش، انتظاری از نجات یافته ندارد.

روزنامه ایران: یک پزشک وقتی جان بیماری را نجات می‌دهد، به این کار خود صرفاً از زاویه دید یک وظیفه نگاه می‌کند و در قبال وظیفه اش، انتظاری از نجات یافته ندارد. پزشک اصولاً به این فکر نمی‌کند، بیماری که روزی جانش را نجات داده، در مقابل، ناجی جانش شود؛ که اگر چنین اتفاقی رخ دهد، رخدادی نادر و شگفت‌انگیز به حساب می‌آید. این اتفاقی است که دقیقاً برای پزشکی در امریکا رخ داد. این پزشک داخل اتومبیلش که بشدت در حال سوختن بود، گیر کرده بود و نمی‌توانست خود را از مهلکه برهاند، اما در همین لحظات هولناک، آتش‌نشانی او را از وسط شعله‌های آتش بیرون می‌کشد و بار دیگر زندگی‌اش را به او بازمی گرداند.
دکتر «ویلیام شانون»، متخصص اطفال است. دکتر شانون مشغول رانندگی بود که با کامیونی تصادف می‌کند و در اثر این تصادف سخت اتومبیلش آتش می‌گیرد و خودش در میان شعله‌ای آتش گیر می‌افتد. دکتر شانون هر کاری می‌کند، نمی‌تواند خودش را نجات بدهد. آتش نیز هر لحظه مهیب‌تر می‌شود. وقتی نیروهای آتش‌نشانی در عرض چند دقیقه به محل حادثه می‌رسند دکتر شانون را می‌بینند که در اتومبیلش گرفتار شده و آتش پاهایش را دربرگرفته است. «کریس تروکی»، یکی از آتش‌نشان‌های گسیل شده به محل حادثه بود که خود را به دل آتش زد و توانست با شجاعت تمام با استفاده از ابزارهای مخصوص، ماشین را برش دهد و دکتر شانون را که دیگر امیدی به زنده ماندنش از آن گلوله آتشین نمی‌رفت، قبل از سوختن نجات بدهد.
دکتر شانون سالخورده که از ناحیه پا و چند بخش دیگر بدن خود دچار سوختگی شدید شده بود، به بیمارستان منتقل می شود. او برای درمان 45 روز در بیمارستان می‌ماند. اگرچه در اثر این حادثه دکتر شانون دو تا از انگشت‌های پایش را از دست می‌دهد، اما در نهایت زنده و تقریباً بهبود یافته از بیمارستان مرخص می‌شود.
سی و شش سال پیش
سی و شش سال پیش در بیمارستانی در سنت کلمنته ایالت کالیفرنیا، دکتر ویلیام شانون بی‌وقفه در حال تلاش برای نجات یک نوزاد نارس است که وزنش حتی به یک و نیم کیلوگرم هم نمی‌رسد. هرچند همکارانش امیدی به نجات جان این کودک ندارند، دکتر شانون حتی برای یک لحظه از تلاش دست نمی‌کشد. تلاش‌های او بعد از حدود یک ساعت کار نتیجه می‌دهد و نوزادی که شانس چندانی برای زنده ماندن نداشت، از مرگ نجات پیدا می‌کند. نجات جان این نوزاد کاری بود کارستان. والدین نوزاد سرازپا نمی‌شناختند و بسیار خوشحال بودند. دکتر شانون هم نفسی براحتی می‌کشد و خیس عرق، با لبخندی روی لب کودک را نگاه می‌کند. او از نتیجه کارش راضی است.
در مدتی که دکتر شانون در بیمارستان بستری است، کریس تروکی هم برای اطلاع از وضعیت او سری به بیمارستان می‌زند و همان جاست که با حقیقت رو‌به رو می‌شود. او به خبرنگار «کی. تی. اِل» می‌گوید: «وقتی وارد بیمارستان شدم و اطلاعات بیمار را به من دادند، شوکه شدم. باور کردنی نبود. وقتی فهمیدم او کیست، به خودم گفتم: وای خدای من! این دکتر شانون هست. کسی که باعث شده بود زنده بمانم و زندگی کنم.»
دکتر شانون هم به خبرنگار می‌گوید: «دیدن بزرگ شدن کودکانی که درمان می‌کنم، واقعاً فوق‌العاده است، اما اینکه آنها روزی به زندگیت برگردند و وقتی واقعاً به کمک نیاز دارید، کمکت کنند، خارق‌العاده و باورنکردنی است. من معتقدم اتفاقی که قرار است رخ بدهد حتماً در زمان خودش رخ می‌دهد. دست ما نیست. برخورد من و کریس با هم در روز تصادف من، غیر از معجزه چیز دیگری نیست.»

چنین اتفاقاتی نشان می‌دهد که سرنوشت آدم‌ها پستی و بلندی زیادی دارد و اگر کار خوبی انجام بدهی، روزی در زندگی ثمره‌اش را قطعاً خواهی دید. شرقی‌ها مثلی دارند به این مضمون که تو وظیفه انسانی خودت را بی‌چشمداشت بکن و توی رودخانه بینداز، مطمئن باش خداوند پاسخ این خوبی را وسط بیابان به تو بازمی گرداند. حالا کریس تروکی، این آتش‌نشان فداکار، احساس می‌کند بعد از سال‌ها توانسته تا حدی زحمات دکتر شانون را جبران کند حس رضایت عمیقی دارد. حالا دکتر شانون، پزشک فرزند کریس تروکی هم هست. آن تصادف دردناک باعث نزدیکی و ارتباط بیشتر پزشک و بیمارش شده است. دونفر، دو ناجی، دو نجات یافته!

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها