اثرات نگاه تشويق آمیز به دیگران

کد خبر: 301632

داشتن زبان و لحن تشويق آميز، موهيتي خدايي بوده و نشان كمال روحي، همت بلند و علاقه به بالندگي و رشد انسانهاست، چرا که تشويق در نيكان و نيكوكاران زمينه بيشتر براي "عمل صالح" پديد مي آورد و نسبت به بدان و بديها اثر غير مستقيم بازدارندگي دارد.

مهر: رفتار تشويق آميز يكي از شيوه هاي نيك در معاشرت و برخورد با ديگران است. اغلب يا همه افراد، به لحاظ برخورداري از غريزه "حب نفس"دوست دارند كه مورد توجه و عنايت قرار بگيرند. توجه به اين نياز، در حدي كه به افراط كشيده نشود و آثار سوء نداشته باشد، عاملي در جهت تغيير رفتار يا ايجاد "انگيزه عمل" در انسانهاست. وقتي كسي را مورد تشويق قرار مي دهيم و به خاطر داشتن صفتي يا انجام كاري مي ستاييم، در واقع"خود دوستي" او را ارضا كرده ايم. اين هم جاذبه و محبت مي آفريند، هم نيت و انگيزه پديد مي آورد يا تقويت مي كند. همچنان كه از لفظ تشويق نيز بر مي آيد، به معناي"بر سرشوق آوردن" و "راغب ساختن"در ماهيت تشويق نهفته است. اين كار نيازمند شناخت ما از روحيات و خصلت هاي رواني اشخاص به معناي عام و از ويژگي هاي روحي فرد مورد تشويق به طور خاص است. در تشويق، بايد از لفظ شيوه و برخوردي استفاده كرد كه در درون شخص، شوق و نيت و علاقه ايجاد كند و اين دروني،او را به تلاش بيروني وادار كند، نه اينكه صرفا يك"تحريك بيروني" باشد. بعضي خصلت"تشويق ديگران" را ندارند و به دليل خودخواهي، غرور، حسد يا هر عامل ديگر، هرگز زبان به ستايش و تمجيد از خوبيهاي ديگران نمي گشايند و گفتن يك كلمه تشويق آميز، برايشان بسيار سنگين نيست، بلكه از اين كارلذت هم مي برند و چقدر تفاوت ميان اين دو گونه افراد است! داشتن زبان و لحن تشويق آميز، موهيتي خدايي است. نشان كمال روحي و همت بلند و علاقه به بالندگي و رشد انسانهاست. تشويق،در نيكان و نيكوكاران، زمينه بيشتر براي "عمل صالح" پديد مي آورد و نسبت به بدان و بديها، اثر غير مستقيم بازدارندگي دارد. اگر در جامعه اي ميان نيك و بد فرقي گذاشته نشود و به شايستگان فرزانه و فداكار و فرومايگان تبهكار به يك خشم نگاه كنند، اين عامل سقوط اخلاقي و ارزشي جامعه است. صالحان مايوس و دلسرد مي شوند و فاسدان جرات و گستاخي مي يابند. اين مضمون كلام حضرت علي(ع) در عهد نامه اي كه به مالك اشتر نخعي نوشت، او را به اين ارزش گذاري و بها دادن به نيكان صالحان فرمان داد؛ اي مالك هر گز نيكوكار و بدكار نزد تو يكسان و در يك جايگاه نباشند، چرا كه در اين كار،بي رغبتي نيكوكاران در امر نيكوكاري است و ورزيدگي و شوق بدكاران براي بدي است. تفاوت گذاشتن ميان نيك و بد در نوع برخورد و احترام و توجه،نه تنها با "عدالت" منافاتي ندارد، بلكه سوق دادن جامعه به سوي صلاحيت هاست و ارج نهادن به نيكها و نيكان است. اين تفاوت رفتار به خاطرتفاوت عمل ديگران هم در محيط خانه و ميان فرزندان قابل عمل است، هم در محيط درسي و ميان دانش آموزان و دانشجويان.هم نسبت به كارمندان،سربازان و خدمتگزاران و اقشار مختلف ديگر. هم در بحث تنبيه و توبيخ،هم در مقوله ستايش و تشويق بايد تناسب ميان "عمل" و "ميزان تشويق"مراعات شود تا اثر مطلوب را ببخشد. بدون اين تناسب،يا افراط مي شود يا تفريط و هر دو زيانبار است. البته هر يك از اين زياده روي يا كوتاهي در تشويق و ستايش هم ريشه ها و عللي دارد. حضرت علي(ع) مي فرمايد؛ ستايش بيش از حد استحقاق و شايستگي تملق و چاپلوسي است.و كم گذاشتن و كوتاهي از حد استحقاق ناتواني يا حسادت است. اين سخن، ضمن تاكيد بر همان تناسب دو جنبه افراط و تفريط را در مساله يادآور مي شود و به ريشه آن هم اشاره دارد.زياده روي در مدح، يا از جهالت و نشناختن قدر و ارزش كارها و اشيا سرچشمه مي گيرد يا نشانه روحيه چاپلوسي و نوكر صفتي و حقارت نفس و روح است. حضرت امير(ع) در سخني ديگر مي فرمايد؛ بزرگترين ناداني، زياده روي در ستايش و بدگويي است. هر چند سخن از تشويق است ولي مدح و ستايش نيز يكي از جلوه هاي تشويق و روش هاي رغبت آفريني در افراد به شمار مي آيد. از آنجا كه تشويق، براي انگيزش به كار نيك است، اگر كمتر از "ارزش كار" و "فضيلت صفات" باشد، موجب كم اهميت جلوه يافتن آن كار و صفت مي گردد.مثلا اگر يك دانش آموز پس از يكسال تلاش پيگير در امر تحصيل و داشتن معدل بيست فقط يك بار با احسنت تشويق شود روحيه خود را از دست مي دهد، يا اگر در برابر فداكاري عظيم و ايثار چشمگير يك انسان وارسته، تنها به ستايش مختصري اكتفا شود، حق او ادا نشده است. بر عكس اگر در برابر كارنيك كوچكي عظيم ترين تشويقها به عمل آيد. در نتيجه مي توان گفت تشويق بايد بجا و پاداش آن در شان كار نيك انجام شده باشد تا ارزش جايزه آن كار لوث نگردد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها