صحیفه سجادیه، شرحی بر دعای ابوحمزه/ رضای خداوند در مقام تقرب بندگان به او/ خود مبلغ بوده، خود کافر شدند!/ صوت حاج منصور ارضی: از ما عجیب نیست دعایی نمی رسد

کد خبر: 273043

همانطوری كه قرآن یُفَسِّرُ بَعضُهُ بَعضاً، یَنْطِقُ بَعضُهُ بِبَعض، یَشهَدُ بَعضُهُ بِبَعض، آیات را باید با یكدیگر تفسیر كرد. ادعیه این چنین است، احادیث این چنین است، روایات دیگر این چنین است. اگر ما خواستیم دعاها را خوب تفسیر كنیم، باید از یكدیگر كمك بگیریم . برخی از دعاها شاهد و مفسّر دیگراند. مخصوصاً آنچه كه از امام سجاد سلام الله علیه در این زمینه رسیده است. یعنی صحیفه سجادیه یك شرح نورانی است برای دعای ابوحمزه ثمالی.

صحیفه سجادیه، شرحی بر دعای ابوحمزه/ رضای خداوند در مقام تقرب بندگان به او/ خود مبلغ بوده، خود کافر شدند!/ صوت حاج منصور ارضی: از ما عجیب نیست دعایی نمی رسد
سرویس فرهنگی «فردا»: ماه پربرکت رمضان ایامی نورانی و روحانی است. این اوقات، فرصتی است برای تهذیب نفس، برای نزدیکی به پروردگار، برای واگذاشتن شیطان درون و برون و فرصتی است برای ارزشمند شدن انسان. این فرصت‌ها می‌تواند به یک فصل جدید در زندگی‌مان منجر شوند؛ به یک فصل معرفت و شناخت الهی. بیایید لحظه لحظه این ماه را قدر بدانیم و در سایه ولی امرمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میهمان سفره پر نعمت و برکت آن شویم. این چند سطر را نیز میهمان «فردا» باشید ...
.: دعای روز یکم :.
اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِيَامِي فِيهِ صِيَامَ الصَّائِمِينَ وَ قِيَامِي فِيهِ قِيَامَ الْقَائِمِينَ وَ نَبِّهْنِي فِيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِينَ وَ هَبْ لِي جُرْمِي فِيهِ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ وَ اعْفُ عَنِّي يَا عَافِيا عَنِ الْمُجْرِمِينَ
خدايا روزه‌‏ام را در اين ماه روزه روزه‏‌داران قرار ده، و شب‏‌زنده‏‌دارى‏‌ام را شب‏‌زنده‌‏دارى شب‏‌زنده‌‏داران، و بيدارم كن در آن از خواب بى‏‌خبران، و ببخش گناهم را در آن اى معبود جهانيان، و از من درگذر، اى درگذرنده از گنهكاران.
.: شرح دعای ابوحمزه در محضر علامه جوادی آملی :.
عبادت و ترک استکبار
گرچه همواره راه نیایش عبد و مولا باز است، ولی برای زمان مشخص مانند ماه مبارك رمضان كه عید اولیای الهی است ، فضیلت مخصوص است . در این فرصت كوتاه كه شرح اجمالی دعای نورانی ابوحمزة ثمالی به عرضتان می رسد ، متون و خطوط اصلی این دعا بازگو خواهد شد. این دعائی است كه وجود مبارك امام سجاد، زین العابدین سلام الله علیه در تمام سحرهای ماه مبارك رمضان این دعا را می‌خواندند. شایسته است پیروان عترت طاهرین تأسّی كنند و در سحرها بیدار باشند و این دعای نورانی را قرائت كنند. این دعا در جوامع روائی و حدیثی ما‌ آمده است. در مصباح كَفعَمی است، و در اقبال سیّدبن طاووس هست. مرحوم سیّدبن طاووس می‌گوید: با سند خاصی كه ما به هارون بن موسیِ تلعلُكبُری داریم، او از حسن بن محبوب سراد، و او از ابوحمزة ثمالی نقل می‌كند. این هارون بن موسیِ تلعكبُری كه ابن طاووس (رضوان الله علیه) سلسله سندش در نقل این دعای نورانی به او ختم می‌شود، از بزرگان حدیث است. مورد وثوق است. اُكبُر از رجال به نام اسلام است. مكان و منطقة مخصوصی به عنوان طَلّ اُكبُری نام گذاری شده است كه این هارون بن موسی مال آن منطقه و محدوده خاص است. هارون بن موسیِ طَلّ اُكبُری! او از حسن بن محبوب كه هم به صَرّآء و هم به ضَرّآء ملقّب است نقل می‌كند كه او هم موثّق است. حسن بن محبوب از ثابت بن دینار، مُكنّی به ابوحمزة ثمالی نقل می‌كند. ابوحمزة ثمالی طبق بیاناتی كه از ائمه علیهم‌السلام رسیده است از نظر زهد، سلمان عصر خود بود. از وجود مبارك امامِ رضا سلام الله علیه نقل شده است كه ابوحمزه ثمالی لقمان عصر خود بود. او چهار امام را اِدراك كرد. از محضر نورانی چهار امام، معارف الهی را فرا گرفت. خدمت امام زین العابدین علیه السلام رسید، شاگردی امام باقر سلام الله علیه افتخار او شد. تلمّذ محضر امام صادق سلام الله علیه بهره او شد. و مقداری هم از عصر امام كاظم سلام الله علیه را درك كرده است. بنابراین این حدیث نورانی از نظر سند تام است. گذشته از این كه از جهت مضمون و محتوا بسیار بلند است. روایت را از دو جهت می‌توان معتبر دانست. یكی از نظر سند كه طریق، طریقیت دارد، نه موضوعیت. گاهی ممكن است روایت ضعیف باشد، ولی محتوای او بسیار عمیق و بلند باشد. با خطوط كلّی قرآن و روایات هماهنگ باشد. این هم یك تبیّن علمی است. یعنی انسان وثوق دارد، اطمینان دارد كه این مضمون از غیر خاندان عصمت و طهارت سلام الله علیهم أجمعین نمی‌رسد و نرسیده است. و این كه گفته شد: إنْ جآءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَاءٍ فَتَبَیَّنُوا (2)برای آن است كه انسان وثوق پیدا كند این مطلب رسیده است. وثوق به صحّت مطلب گاهی از راه طریق است و گاهی از نظر متن . ولی در اینجا جامع بین طریق و محتواست. یعنی هم سند معتبر است، و هم مضمون و محتوا. مطلب دیگر آن است كه دعا طبق بیان نورانی امام سجاد سلام الله علیه بهترین عبادت است و ذات أقدس إله در این آیه مباركه كه فرمود: ادْعُونی اَستَجِبْ لَكُمْ إنَّ الَّذین یَسْتَكْبِرونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین؛ به سه نكته اشاره كرد. نكته اول این كه دعا عبادت است. دوم این كه ترك دعا استكبار است. سوم این كه خداوند مستكبران را، یعنی تاركان دعا را به دوزخ تهدید كرده است. این بیان از امام سجاد سلام الله علیه در صحیفه سجادیه او نقل شده است. مطلب سوم آن است كه همانطوری كه قرآن یُفَسِّرُ بَعضُهُ بَعضاً، یَنْطِقُ بَعضُهُ بِبَعض، یَشهَدُ بَعضُهُ بِبَعض، آیات را باید با یكدیگر تفسیر كرد. ادعیه این چنین است، احادیث این چنین است، روایات دیگر این چنین است. اگر ما خواستیم دعاها را خوب تفسیر كنیم، باید از یكدیگر كمك بگیریم . برخی از دعاها شاهد و مفسّر دیگراند. مخصوصاً آنچه كه از امام سجاد سلام الله علیه در این زمینه رسیده است. یعنی صحیفه سجادیه یك شرح نورانی است برای دعای ابوحمزه ثمالی. این دعا كه امام سجاد را با سائر ادعیه آن وجود مبارك می‌توان به خوبی حل كرد. مطلب بعدی آن است كه در غالب این ادعیه كلمه بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم در طلیعه و آغازش نیست. با این كه به ما دستور دادند هر كاری كه شروع می‌كنید اول نام ذات أقدس إله را ببرید. پاسخ این سئوال این است كه هر كاری را باید به نام خدا شروع كرد. نام خدا گاهی به صورت بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم است، گاهی به صورت اذكار و اُوراد دیگر . هیچ دعائی نیست كه بدون نام خدا شروع نشده باشد. همین دعای ابوحمزه ثمالی گرچه اولش بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم ندارد، اما اول «الهی» و مانند آن است. خدایا! الهی ! لا تُؤدِّبْنِی بِعُقُوبَتِكْ وَلا تَمْكُرْ بِی فِی حِیلَتِكْ . پس به نام خدا شروع شده است. چون به نام شروع شده است، مشمول آن احادیثی نخواهد بود كه هر كاری كه به نام خدا شروع نشده است، ابتر و بی نتیجه است. مطلب بعدی آن است كه این دعای نورانی، فرازهای گوناگون و جمله‌های متعددی دارد. همه اینها یك سطح نیست. چون همه دعا كنندگان یك سطح نیستند. بعضی مشكل خوف دارند، بعضی در مرحله رجاء مشكل دارند. بعضی دیگر مشكلات دیگر دامنگیر آنها شده است. لذا این دعای جامع برای همگان سودمند است. البته بحث‌های محوری این دعا همان مسئله توحید است كه در خِلال این مسائل بازگو می‌شود. اینها یك سلسله مسائل اجمالی است كه در دالان ورودی شرح كوتاه دعای سحر امام سجاد سلام الله علیه كه به وسیله ثابت بن دینار ابوحمزه ثمالی (رضوان الله علیه) نقل شده است، بازگو می‌شود.
.: ضیافت معرفت با گفتاری از بهجت عارفان :.
رضای خداوند در این است که بندگان همیشه در مقام تقرّب به او باشند
همه می‌دانیم که رضای خداوند اجل- با آنکه غنی بالذّات بوده و احتیاج به ایمان بندگان و لوازم ایمان آنها ندارد- در این است [که]: بندگان همیشه در مقام تقرّب به او باشند. پس می‌دانیم که برای [به جهت] حاجت بندگان به تقرّب به مبدأ الطاف و به ادامه تقرّب به درگاه الهی، محبت به یاد او و ادامه یاد او دارد. پس می‌دانیم به درجه اشتغال به یاد او، انتفاع ما از تقرّب به او خواهد بود و در طاعت و خدمت او هر قدر کوشا باشیم به همان درجه مقرّب و منتفع و به قرب خواهیم بود و فرق بین ما و سلمان- سلام‌الله‌علیه- در درجه طاعت و یاد او- که مؤثر در درجه قرب ما است- خواهد بود. و آنچه می‌دانیم که اعمالی در دنیا محل ابتلای ما خواهد شد، باید بدانیم که آنها هر کدام مورد رضای خدا است، ایضاً 1 خدمت و عبادت و طاعت او محسوب است. پس باید بدانیم که هدف باید این باشد که تمام عمر، صرف در یاد خدا و طاعت او و عبادت باشد تا به آخرین درجه قرب مستعدّ خودمان برسیم، و گرنه بعد از آنکه دیدیم بعضی به مقامات عالیه رسیدند و ما بی‌جهت عقب ماندیم پشیمان خواهیم شد. وَفّقنَا اللهُ لِتَرکِ الاِشتِغالِ بِغَیرِ رِضَاهُ، بِمُحَمّدٍ وَآلِهِ صلوات الله علیهم اجمعین.
.: تفسیر روز از بیکران وحی در محضر آیت‌الله مکارم شیرازی :.
خود مبلغ بوده، خود کافر شدند!
آیه ٨٩ و ٩٠ از سوره مبارکه بقره: وَ لَمّا جاءَهُمْ کِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذینَ کَفَرُوا فَلَمّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَى الْکافِرینَ. ( و هنگامى که از طرف خداوند، کتابى براى آنها آمد که هماهنگ با نشانه هایى بود که با خود داشتند، و پیش از این، به خود نوید (آمدن این کتاب و) پیروزى بر کافران را مى دادند، با این همه، هنگامى که این (کتاب، و پیامبرى) را که شناخته بودند نزد آنها آمد، به او کافر شدند; پس لعنت خدا برکافران باد! ) بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یَکْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللهُ بَغْیاً أَنْ یُنَزِّلَ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلى مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَبائُوا بِغَضَبٍ عَلى غَضَبٍ وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ مُهینٌ. ( آنها در مقابل بهاى بدى، خود را فروختند; که به آیاتى که خدا فرستاده بود، کافر شدند. و از روى حسادت گفتند: چرا خداوند به فضل خویش، بر هر کس از بندگانش بخواهد، آیات خود را نازل مى کند؟! از این رو به خشمى بعد از خشمى (از سوى خدا) گرفتار شدند. و براى کافران مجازاتى خوارکننده است. ) تفسیر نمونه: باز در این آیات، سخن از یهود و ماجراهاى زندگى آنها است، آنها ـ همان گونه که در شأن نزول آمده است ـ با عشق و علاقه مخصوصى براى ایمان به رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در سرزمین «مدینه» سکنى گزیده بودند، و نشانه هاى پیامبر(صلى الله علیه وآله)را در کتاب آسمانى خود «تورات» مى خواندند، و با بى صبرى در انتظار ظهورش بودند «ولى هنگامى که از طرف خداوند کتابى (قرآن) براى آنها آمد، که موافق نشانه هائى بود که با خود داشتند و پیش از این به خود نوید پیروزى بر کافران را مى دادند، با این همه، هنگامى که این (کتاب و پیامبرى) را که (از قبل) شناخته بودند، نزدشان آمد، نسبت به او کافر شدند» (وَ لَمّا جاءَهُمْ کِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذینَ کَفَرُوا فَلَمّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ). «لعنت خداوند بر کافران باد»! (فَلَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْکافِرینَ). آرى، گاه انسان عاشقانه، به دنبال حقیقتى مى دود، ولى هنگامى که به آن رسید و آن را مخالف منافع شخصى خود دید، بر اثر هوا پرستى به آن پشت پا مى زند و آن را وداع مى گوید، بلکه گاه به مخالفتش بر مى خیزد. اما در حقیقت یهود، معامله زیان آورى انجام داده اند، کسانى که براى پیروى از پیامبر موعود از سرزمین هاى خود کوچ کرده بودند و با مشکلات فراوان در سرزمین «مدینه» مسکن گزیدند تا به مقصود برسند، سر انجام در صف منکران و کافران قرار گرفتند، لذا قرآن مى گوید: «آنها در برابر چه بهاى بدى خود را فروختند»؟ (بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ). «آنها به آنچه خداوند نازل کرده بود، به خاطر حسد کافر شدند، و معترض بودند; چرا خداوند آیات خود را بر هر کس از بندگان خود بخواهد به فضل خویش نازل مى کند» (أَنْ یَکْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللّهُ بَغْیاً أَنْ یُنَزِّلَ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلى مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ). گویا انتظار داشتند پیامبر موعود(صلى الله علیه وآله) از بنى اسرائیل و از میان خود آنها باشد و از نزول قرآن بر دیگرى ناراحت بودند! و در پایان آیه مى گوید: «لذا شعله هاى خشم خداوند یکى پس از دیگرى آنها را فرو گرفت و براى کافران مجازات خوارکننده است» (فَبائُوا بِغَضَب عَلى غَضَب وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ مُهینٌ). * * * نکته ها: 1 ـ یک معامله زیان آور آرى، یهود معامله زیان آورى انجام دادند; چرا که در آغاز از منادیان اسلام بودند و حتى زندگى در «مدینه» را با تمام مشکلاتش براى رسیدن به این مقصود بر گزیدند، اما پس از ظهور پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)، تنها به خاطر این که او از بنى اسرائیل نیست و یا منافع شخصیشان را به خطر مى اندازد به او کافر شدند، چه معامله اى از این زیانبارتر که انسان نه تنها به مقصودش نرسد بلکه پس از صرف تمام نیروها در جهت ضد آن قرار گیرد، و خشم و غضب خدا را براى خود فراهم سازد. در سخنى از امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: إِنَّهُ لَیْسَ لاَِنْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةَ فَلاتَبِیعُوها إِلاّ بِها: «براى وجود شما قیمتى جز بهشت نیست، خود را به غیر آن نفروشید».(2) قابل توجه این که در اینجا سرمایه معامله را اصل وجود آنان ذکر مى کند چرا که با کفر، ارزش هستى آنها به کلى سقوط مى کند، گوئى فاقد شخصیت خود مى شوند، و به تعبیر دیگر به بردگانى مى مانند که وجود خود را فروخته و به اسارت دیگرى در آمده اند، آرى آنها اسیر هوى و بنده شیطانند. کلمه «اشْتَرَوا» گر چه معمولاً به معنى «خریدارى کردن» مى آید، ولى گاه ـ چنان که در لغت تصریح شده ـ به معنى فروختن نیز آمده است، و آیه فوق از این قبیل است. * * * 2 ـ تفسیر «بائُوا بِغَضَب عَلى غَضَب» قرآن مجید در سرگذشت بنى اسرائیل هنگامى که در بیابان (سینا) سرگردان بودند، مى گوید: فَبائُوا بِغَضَب مِنَ اللّهِ: «آنها به غضب خدا باز گشتند» سپس اضافه مى کند «این خشم خداوند نسبت به آنها به خاطر کشتن انبیاء و کافر شدن به آیات خدا بود». در سوره «آل عمران» آیه 112 نیز همین معنى دیده مى شود که یهود به خاطر کفر به آیات خدا و قتل پیامبران، مورد خشم خدا قرار گرفتند، این غضب اول است که دامنگیر آنها شد. بازماندگان آنان بعد از ظهور پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) همان روش نیاکان را در مورد این پیامبر ادامه دادند، یعنى نه تنها به آئین او کافر شدند بلکه در برابر او به مبارزه برخاستند، این سبب شد که خشم و غضب تازه اى آنها را فرا گیرد و این غضب دوم است لذا مى گوید: «فَبائُوا بِغَضَب عَلى غَضَب». «بائُوا» در اصل، به معنى بازگشتند و منزل گرفتند، مى باشد و در اینجا کنایه از استحقاق پیدا کردن است، یعنى آنها خشم پروردگار را همچون منزل و مکانى براى خود برگزیدند. این گروه طغیانگر هم قبل از قیام موسى(علیه السلام) و هم قبل از ظهور پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)از طرفداران سرسخت چنین قیامى بودند، اما پس از ظهور هر دو، از عقیده خود برگشتند و خشم و غضب خدا را یکى پس از دیگرى به جان خریدند.
.: نوای ضیافت :.
از ما عجیب نیست دعایی نمی‌رسد ...
لینک دانلود
.: ترتیل جزء روز با صدای حامد شاکرنژاد :.
دانلود از سایت شهید آوینی
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها