پایان رویای منافقان با کابوس آلبانی

«فردا» - امین صبحی روزنامه نگار و کارشناس مسائل سیاسی نوشت: مجاهدین خلق که اساس تشکیل آن مقابله با رژیم پهلوی، بود درکوتاه ترین زمان مست قدرت شده و از همان ابتدا به بیراهه رفتند؛ سودای ریاست شرایطی را فراهم کرد که اعضای آن در کودتایی درون سازمانی به حذف فیزیکی همفکران خود اقدام کرده و ابایی از افشای نام آنها در بازجویی ها نداشتند. این رفتارها نشان از منش سست افرادی داشت که هدف خود را سرنگونی شاه عنوان کرده بودند اما با یک سری اقدامات منافقانه شکل جدیدی از استبداد و سرکوب علیه هموطن، را به نمایش گذاشتند.

تغییر ایدئولوژیک و دور شدن از مبانی اسلامی موجب سقوط سازمان مجاهدین در اواسط دهه 50 شد و آنها جایگاه قابل دفاعی میان توده های مردمی نداشتند. حالا که دهه ها ازشکل گیری سازمان مجاهدین گذشته می توان به این گزاره عینیت داد که اختناق‌ حاکم بر مدیریت سیاسی کشور و زندانی بودن اعضای ارشد سازمان، باعث شد محتوای‌ فکری‌ ‌ و آثار مکتوب‌ آنها در دسترس روحانیون‌ و رهبران‌ مذهبی‌ قرار نگرفته و بدین ترتیب سرمایه های مردمی انقلاب به نفع این گروهک مصادره شوند.

سازمان مجاهدین خلق پس از پیروزی انقلاب در اندیشه مصادره انقلاب و سهم خواهی بود اما عدم اقبال مردمی و انحصار طلبی اعضای آن باعث شد، ماهیت ضد مردمی آنها علنی شود و تفکرات ضددینی، آنها را به مبارزه مسلحانه با نظام نوپای انقلاب کشاند و ترورهای سران انقلاب آن هم در مقطعی که کشور با بحران های زیادی مواجه بود، چهره مزدورانه آنها را نشان داد و نام سازمان مجاهدین خلق با نفرت عمومی گره خورد.

گروهک منافقین در این چهار دهه از هیچ اقدام دشمنانه ای علیه مردم و نظام چشم پوشی نکرده است و اوج این دشمنی، حمایت بی چون و چرای منافقان از صدام می شود؛ افشای محل تجمع رزمندگان و بمباران آن توسط عراق، شنود بی سیم لشگرهای ایرانی،  بازجویی اسرای ایرانی به منظورارایه اطلاعات به رژیم صدام و مشارکت در فتنه 88 و اعتشاشات اخیر از دیگر خیانت های این گروهک تروریستی است. 

اقدامات صورت گرفته توسط این گروهک، باعث شده اعضای آن میان اپوزیسیون خارج نشین هم منفور باشند چرا که تحرکات آنها نشان داده که نان به نرخ روز هستند و برای دستیابی به اهدافشان، هیچ خط و مرزی را نمی شناسند و حاضرند زنان و کودکان را مثله کرده و به اعضای هم پیمان خودشان دستور خودسوزی دهند.

اما حالا خبرهای خوبی از گوشه و کنار جهان می رسد و آلبانی پس از عراق، تبدیل به جهنم پادوهای شیطان شده و چراغ خانه منافقان خودفروخته با اقدامات انقلابی بی فروغ گشته است. این سلسله اقدامات نشان از تغییر رویکرد کشورها در تعامل با منافقان دارد به ویژه آمریکا ـ که خودش گروهک منافقین را از لیست گروه های تروریستی خارج کرده بود ـ نیز اقدام آلبانی را قانونی خوانده و حکم در به دری اعضای این گروهک را صادر کرده است. 

بیانیه دولت فرانسه در لغو مجوز تجمع سالانه منافقان هم در همین راستا و گویای این مطلب است غرب کاهش تنش با ایران را مفیدتر از سازش با دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی می داند و گزاف نیست این اقدامات را نتیجه دیپلماسی فعال دولت بدانیم.

مسعود رجوی می خواست بذر اشرف را در جهان پخش کند اما این سلسله اتفاقات، دروغین بودن این لفاظی ها را برملا کرده و نشان داد وعده قرآنی «ان الباطل کان زهوقا» محقق شده و ریشه منافقان در حال سوختن است.